لیست چاپهای دیگر
(۵)معرفی و بررسی کتاب کرگدن
آخرالزمانِ نیمه داروینی
«کرگدن» نمایشنامهای سهپردهای است که در سال ۱۹۵۹ میلادی، به قلمِ «اوژن یونسکو» نگاشته شد. ادبیات فرانسه که بهخودیِخود از مفاخرِ تاریخ هنرِ اروپاست، اینبار بستر اثری تئاتری، بدون تاریخ مصرف و در عرصهٔ جهانی است. این نویسندهٔ رومانیاییالاصل که پس از هجوم آلمان نازی، مجبور به ترک وطنش شد، در این شاهکارِ ادبیاتِ نمایشی مخاطب را انگشتبهدهان میگذارد؛ البته بدون اینکه لحظهای او را به حال خودش رها کند.
المانهای داستانیِ «کرگدن» آنقدر پتانسیل دارد که اکثر مخاطبهای اکثرِ ژانرها را جذب خود میکند. هم تاریخی هست هم نیست؛ هم معمایی است، هم جواب معما جلوی چشممان است! هم کمدی است هم تراژدی؛ که البته در این مورد باید سبکِ «گروتسک» را، که در فضایی بین کمدیِ صرف و طنزِ سیاه در جریان است، قالب این اثر به شمار بیاوریم.
پردهٔ اول و دوم با صراحت و البته زبردستیِ تمام، زمینههای ضربهٔ نهایی در آخرین پرده را میچیند و خواننده و تماشاگر را، هریک به نوبهٔ خود، به فکر فرو میبرد. این اثر بزرگ، بهعنوان یکی از آثارِ درخشندهٔ تمامِ تاریخ ادبیات نمایشی و تئاتر شناخته شده، و تابهحال الهامبخشِ هنرمندانِ زیادی بوده است. یک سال پس از چاپ و انتشار، «ژان لویی بارو» با کارگردانی و ایفای رول اصلی، برای اولین بار این نمایش را در فرانسه به روی پرده برد. پس از آن در آمریکا توسط «اورسن ولز» و با همکاریِ «لارنیس اولیویِر» اجرا شد و تابهحال بارها و به اشکالِ گوناگون، در سراسر جهان روی سن رفته است.
اولین ترجمهٔ فارسیِ آن در ایران، بهدست جلال آل احمد صورت گرفت؛ ولی بعدها ترجمهٔ احمد کامیابی مسک بیشتر مورد قبول واقع شد. حمید سمندریان در سال ۱۳۵۰، برای اولین بار این نمایش را در ایران به اجرا درآورد.
انسان انفرادی، زندان اجتماعی
«برانژه» و «ژان» دو شخصیت محوریِ داستان هستند. برانژه فردی است ژولیده، نامنظم، تنها، مطرود از اجتماع و البته همدمِ الکل. انسانی که مشکل را نمیبیند و در عین حال نمیتواند چشمهایش را ببندد.
ژان، در مقابل، چشمش به نگاه و حرف مردم است و با نمایش بینقصی از یک شخصیتِ کامل و مسئولیتپذیر، همیشه برانژه را در برابر مشکلاتش مقصر جلوه میدهد.
داستان از جایی آغاز میشود که مردم شهر از ورود یک کرگدن به شهر وحشت میکنند و هرکسی به نقد مساله میپردازد. این دو دوست قدیمی که اختلاف عقیدهشان کم نیست هم، از این بحثهای بینتیجه و مسخره مستثنا نیستند.
تقریباً همهٔ کارکترها همان بار طنزِ گروتسک را دارند و همین خودش را مثلا در شخصیتِ مردِ منطقدانی که نتایجِ احمقانهای میگیرد، نشان میدهد. در خلال داستان و در پردههای دو و سه، شخصیتهای دیگری به داستان اضافه میشوند که رگههای نمادپردازانهٔ قصه را پررنگتر میکنند. دیزی و بوتار که همکاران برانژه هستند، هرکدام به نوبهٔ خود و با مدت زمانِ حضورِ متفاوتِ خود در داستان، بخشی از پیام را کامل میکنند و تاویلپذیری اثر را بالا میبرند.
دیزی تنها شخصیتی است که میتوان از جنسِ برانژه حسابش کرد و بوتار، فردی تئوریمحور اما بدون هیچ جنبشی است.
برانژه از طرفی خستهتر از آن است که با اطرافیانش جدل کند، از طرفی هرقدر وجدان و انسانیت که در وجودش هست را، نمیتواند نادیده بگیرد. در این بین، صرفاً وجود افراد حزب بادی مثل ژان، برانژه را بیشتر آزار میدهد، چه برسد به طعنههایی که با پررویی بارش میکنند. با پیشرفت داستان، دیزی و بوتار آخرین امیدهای نجات بشریتاند و آخرین ضربهٔ نویسنده، قویترین پیام را بههمراه دارد. رنج را مولفهٔ اصلیِ انسانیت میبینیم و جبرِ طبیعت در راه اعمال این رنج، همهچیز را از یک منجی خواهد گرفت.
یونسکو، اخلاق و و تقابل انسان با طبیعت را در برخورد با مسالهٔ منجی و آخرالزمان، تا جایی پیش میبرد که جوابِ همهٔ سوالات را در یک نقطه جمع میکند؛ نقطهای که ذاتاً پوچگرایانه طراحی شده و شاید صرفاً با نگاهِ تازهٔ هر مخاطب، رنگ و بوی فلسفهای تازه را به خود میگیرد.
بازگشت به اصل خویش
اوژن یونسکو در سال ۱۹۰۹ میلادی، از پدری رومانیایی و مادری فرانسوی، در اسلاتینای رومانی متولد شد. در ۷ سالگی با مادرش پدر را ترک کرد و روانهٔ پاریس شد. بخشی از کودکی و نوجوانی را در فرانسه گذراند و این در شکلگیریِ زبان و فرهنگ فرانسه در ذهنیت او، نقش تعیینکنندهای داشت. در ۱۶ سالگی با طلاق والدینش و به اجبارِ حضانت پدر، به رومانی برگشت. در دانشگاه بخارست ادبیات فرانسه را دنبال کرد. بعد از دانشگاه مشغول به تدریس زبان فرانسه شد و پس از مدتی ازدواج کرد و صاحب فرزند شد. جنگ جهانی دوم سد راه تکمیل تز دکترای او شد و ۵ سال را در مارسی فرانسه گذراند.
سرانجام در ۳۵ سالگی و با اتمام جنگ جهانی به پاریس برگشت و هیچوقت آنجا را ترک نکرد.
یونسکو در این سالها به شعر و داستان کوتاه و مقالهنویسی مشغول بود.
او اولین نمایشنامهٔ خود را، «آوازخوان طاس»، که در ایران توسط داریوش مهرجویس ترجمه شده است، با سرخوردگی و بیاعتنایی نوشت و گمان نمیکرد که نظر کارگردانی را جلب کند. اما همینطور شد و این اثر که بهقول خود یونسکو «تراژدی» است، به یک تئاتر طنز بدل شد. یونسکو را بههمراه «بکت» و «آدامف»، پدر تئاتر ابزورد (معناباخته) میدانند و شاید همین بازخوردها، زمینهٔ ایجاد سبکی اینچنین خاص در ادبیات نمایشی، بهدست او و همقطارانش باشد.
علاوهبر «کرگدن» که درخشانترین نمایشنامهٔ یونسکو است، آثار دیگر او مثل «صندلی»، «درس»، «تشنگی و گرسنگی» و «آوازخوان طاس» همگی درونمایههای انتقادی نسبت به جنگ، اخلاقیات، فقر، فرهنگ و فلسفه دارد. یونسکو در ۱۹۹۴، یعنی در ۸۴ سالگی درگذشت و تا ۶۱ سالگی بهنوعی مهجور ماند. در آغاز کشف تواناییهایش به عضویت فرهنگستان فرانسه درآمد و بهعنوان «بهترین نمایندهٔ تئاتر آوانگارد فرانسه» لقب گرفت.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
نمایشنامه «کرگدن» اثر اوژن یونسکو شامل سهپرده است که در سال ۱۹۵۹ میلادی به چاپ رسیده. این کتاب یکی از معتبرترین نمایشنامههای قرن بیست به شمار میآید که روایتی ترکیبی از طنز و تلخی و زندگی انسانهاییست که غرق در تظاهرند و از هویتشان دور شدهاند. کرگدن در این کتاب نماد پیروی از تمایلات غریزی و طمع و خشونت است. انسانی که تبدیل به کرگدن میشود؛ طنزی سیاه و عجیب که هدف یونسکو در آن رساندن پیام خود به انسانهایی است که از اصل خویش و ارزشهای انسانی دور شدهاند. «برانژه» و «ژان» دو دوست قدیمی با تفاوتهای کاملا آشکار نقشهای اصلی این نمایشنامه هستند. برانژه فردی نامنظم و کم حواس و الکلی است و در مقابل او ژان قرار دارد. فردی متظاهر که دائما چشمش به دهان مردم است. آغاز ماجرا جاییست که مردم شهر از ورود کرگدنی به شهر وحشتزده شدهاند و این مسئله نقل تمام مجلسهایشان شده و به نقد و بررسی آن پرداختهاند. کم کم متوجه میشوند که دارند از گرایشهای انسانی خود دور شده و به کرگدن تبدیل میشوند. قهرمان کتاب یعنی برانژه که فردی تنها و ترد شده از طرف جامعهٔ پیرامونش بود تنها فردی است که تبدیل به کرگدن نشده و این خود چالش اصلی این نمایشنامه است. نمایشنامهای که توسط مترجمان زیادی ترجمه شده است و پیشنهاد کتابچی برای خواندن آن ترجمهٔ پری صابری از انتشارات قطره است.