اساتید ۲
موجود
انسان، جنایت و احتمال
کد کالا: ۱۶۰۹۳۲

انسان، جنایت و احتمال

ناشر:

روزبهان

نویسنده:

نادر ابراهیمی

قیمت: ۱۶۰,۰۰۰ ۱۴۴,۰۰۰ تومان ۱۰% تخفیف
هنوز امتیازی داده نشده

معرفی و بررسی کتاب انسان، جنایت و احتمال

«انسان، جنایت و احتمال» عنوان کتابی داستانی، اثر مرحوم نادر ابراهیمی است. این اثر که در قالب رمان جای می‌گیرد، ژانرهای گوناگونی را تداعی می‌کند و یک داستان چندوجهی است. با این وجود، می‌توانیم بگوییم که بیش از مضامین عاشقانه، پلیسی، رازآلود و حتی جنایی، با خرده‌اشاراتی سیاسی مواجهیم.

این قضیه را می‌توان از آن‌جا توجیه کرد که بدانیم، «انسان، جنایت و احتمال» قبل از انقلاب اسلامی و در سال ۱۳۵۶ هجری شمسی نوشته شده بود. بنابراین حجم طعنه و کنایه‌های موجود و زمینهٔ سیاسی داستان، طبیعی به نظر می‌رسد.

از تاریخ اولین چاپ اثر که ذکر کردیم تا به حال، این کتاب، ۱۱ بار تجدید چاپ شده است. انسان، جنایت و احتمال مانند اکثریت آثار نادر ابراهیمی، توسط انتشارات روزبهان به چاپ رسیده است. این رمان نسبتا کوتاه، در ۱۰۶ صفحهٔ رقعی خلاصه می‌شود و کلا از شش فصل روایی و روایت‌گری اول شخص (مَن‌راوی) بهره می‌برد.

مضمون کتاب انسان، جنایت و احتمال

کتاب حاضر، از سوژهٔ بسیار جذابی بهره می‌برد. در این داستان و در ماجرایی عجیب، می‌خوانیم که یک مرد روستایی به نام سید باباخان، در هنگام وقوع زلزله، همسر خودش را کشته و زیر آوار زلزله رها کرده تا این‌گونه به نظر برسد که همسرش بر اثر زلزله مرده است. او این اتهام را قبول کرده است تا این‌که سر و کلهٔ یک وکیل پیدا می‌شود.

این وکیل، که از قضا راوی داستان هم هست، قرار است کلیهٔ ماجراهای کتاب را پیش ببرد و برای مخاطب، بازگویی کند. او با بازخوانی پروندهٔ سید باباخان به نتایج عجیبی می‌رسد و معتقد است که متهم، بی‌گناه است. اما چه‌گونه می‌شود در حالی‌که خود متهم بر بی‌گناهی خود تاکیدی ندارد، وکیلش این همه کاسهٔ داغ‌تر از آش باشد؟

پس وارد داستان می‌شویم و خیلی از نکات را می‌فهمیم. درواقع پیش از وقوع این اتفاق (یا جنایت) سید باباخان با همسر خود دچار اختلاف شدیدی بوده که یکی از مهم‌ترین دلایل این اختلاف، فقر است. او دو بار به قصد طلاق دادن او تا شهر رفته اما به نتیجه خاصی نرسیده است. باباخان معتقد بوده که فاطمه (همسرش) به او خیانت می‌کند، در حالی‌که بسیاری هم معتقدند خود سید عاشق زن دیگری شده بوده است!

علی‌ای حال، هر چه وکیل انجام می‌دهد به در بسته می‌خورد تا این‌که سید باباخان به اعدام محکوم می‌شود. اما این پایان ماجرا نیست و حادثه‌ای باعث می‌شود تا جای دادستان ماجرا و وکیل داستان عوض شود. در عین باز ماندن دهان همه می‌بینیم که پس از این تعویض و بدون ذره‌ای تغییر در مدارک و شواهد و قرائن، متهم تبرئه می‌شود و از مرگ نجات پیدا می‌کند.

درواقع مهم‌ترین نکته‌ای که ابراهیمی قصد داشته تا به تصویر بکشد، نبود عدالت در نظام شاهنشاهی و پایه‌های سست سیستم قضاوت است؛ او نظام سرمایه‌داری و طبقه‌طبقه را زیر سوال می‌برد و کشوری با شکاف اجتماعی را به تصویر می‌کشد. کشوری که افراد دون‌پایه‌اش بازیچهٔ بزرگان و دیوان‌سالاران هستند؛ یعنی به سلیقهٔ آنان باید بمیرند یا زنده بمانند!

آشنایی با نادر ابراهیمی، نویسندهٔ کتاب

نادر ابراهیمی، متولد ۱۳۱۵ و درگذشتهٔ ۱۳۸۷، داستان‌نویس معاصر ایرانی است که البته غیر از نگارش داستان کوتاه و رمان، در حوزه‌های متنوعی از هنر، سررشته داشت. او را می‌توانیم هم‌زمان با عناوینی مانند فیلم‌ساز، ترانه‌سرا، مترجم و روزنامه‌نگار بشناسیم.

او یکی از نویسندگان تاثیرپذیرفته از جلال آل احمد، نویسندهٔ بزرگ سدهٔ اخیر است و در سبک نوشتاری خود، سوژه‌یابی، حضور در قوالب متنوع و… به طرز واضحی، وام‌دار جلال بوده است. ابراهیمی در قوالب داستان، فیلم‌نامه، نمایش‌نامه، شعر و هم‌چنین هر دو حوزهٔ ادبیات کودک و نوجوان و ادبیات بزرگ‌سال به خلق آثاری در خور توجه پرداخته است.

از مهم‌ترین جوایزی که ابراهیمی در طول فعالیت خود کسب کرده می‌توانیم به «جایزهٔ نخست جشنوارهٔ براتیسلاوا، جایزهٔ نخست تعلیم و تربیت یونسکو و جایزهٔ کتاب برگزیدهٔ سال ایران» همگی در حوزهٔ کودک و نوجوان و هم‌چنین کسب عنوان «نویسندهٔ برگزیدهٔ ادبیات داستانی ۲۰ سال بعد از انقلاب» در حوزهٔ بزرگ‌سال اشاره داشته باشیم.

نادر ابراهیمی را با پرکاری بیش از حد و حدود ۹۰ کتاب چاپ شده در دوران حرفه‌ای‌اش می‌شناسیم. البته که معرفی تمام آثار او ممکن نیست؛ اما بیش از هر چیزی او را با کتاب‌هایی هم‌چون «آتش بدون دود»، «بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم»، «چهل نامه کوتاه به همسرم»، «مردی در تبعید ابدی» و «یک عاشقانه آرام» به یاد می‌آوریم.

جملاتی از کتاب «انسان، جنایت و احتمال»

«چرا جرأت می‌کنی بگویی: از چشمانش معلوم است که آدم خوبی نیست؛ از حرف زدنش پیداست که آدم بی‌پدر و مادری ست؛ از راه رفتنش پیداست که لات بی‌سر و پایی است؟ چرا کالبد انسانی، جسم، می‌تواند دستاویزی برای قضاوت باشد؟ و چرا، حتی نام می‌تواند در تو آن حسی را ایجاد کند که احتمال نادرست بودنش وجود دارد؟ از چه می‌ترسی؟ از این که مردی به دلیل چشمانی با رگ‌های سرخ، دست‌های آلوده‌ای داشته باشد؟ آیا تو باورِ گذشته‌ها نیستی؟

«به کوتاه‌قدان اعتماد مکن که رذالتی پنهان دارند، و به بلندقدان؛ چرا که احمقند، و به زنانی با چشمان روشن؛ زیراکه بیم منحرف شدنشان وجود دارد، و به آنها که کم حرف می‌زنند؛ زیرا موذی و آب زیرکاهند، و به آنها که پُر می‌گویند؛ چرا که رازداری نمی‌دانند…»

ویران باید کرد.
چه بسا معیارها را، که فرو باید ریخت.
چه بسا مثل‌ها را، که فراموش باید کرد.
چه بسا سخنان بزرگان را، که دور باید ریخت.
چه بسا منطق‌ها را، که جواب باید گفت.
و چه بسا بهانه‌ها و قوانین را، که دگرگون باید کرد…»

«دادستان: «فرار سیّد باباخان دلیل بر مجرم بودن او است و اگر بی‌گناه بود نمی‌گریخت. »
وکیل: «سیّد باباخان هنگام زلزله در چای‌خانه بوده. او می‌پنداشته که فاطمه هنوز زنده است و چون همیشه می‌خواسته از دستش رها شود، فکر می‌کند که این بهترین زمان است. با خود اندیشیده که اگر از آن جا برود فاطمه خیال می‌کند که شوهرش زیر آوار کشته شده است و دیگر دنبال او را نخواهد گرفت. درحقیقت، سیّد از دست همسرش فرار می‌کرده نه به خاطر جنایت! »
دادستان: «پس چرا وقتی وی را در شهر دست‌گیر می‌کنند دچار لکنت زبان می‌شود و به گریه می‌افتد؟ »
وکیل: «اگر شما هم در حالی که دارید در خیابان قدم می‌زنید، دو مأمور جلوی‌تان را بگیرند، همین حال را پیدا می‌کنید و این امری طبیعی است. از طرفی سیّد باباخان فکر می‌کرده زنش از دست وی شکایت کرده و حالا او را گرفته‌اند تا به ده بازگردانند. ترس او به این دلیل بوده و هنگامی که می‌شنود او را متّهم به قتل می‌کنند، به گریه می‌افتد؛ چون هیچ‌گاه آزارش به کسی نرسیده و اگر چه زنش را دوست نداشته اما حاضر به مرگ او هم نبوده است. »

  • مشخصات کتاب
  • نقد و بررسی
  • پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب انسان، جنایت و احتمال
ژانر داستانی
تعداد صفحه ۱۰۶
قطع رقعی
نوع جلد شومیز
وزن ۹۴ گرم
شابک ۹۷۸۹۶۴۸۱۷۵۱۷۲
نقد و بررسی کاربران (۰)

۰ نظر
۵
۴
۳
۲
۱
اولین نفری باشید که نقد و بررسی می‌کند
نمونه کتاب