لیست چاپهای دیگر
(۱)معرفی و بررسی کتاب سمفونی مردگان
«سمفونی مردگان»، یکی از مشهورترین و در عین حال، مهمترین آثار ادبیات داستانی ایران در قرن چهاردهم هجری شمسی است. این کتاب، اولین رمان منتشر شده از عباس معروفی، نویسنده، شاعر و روزنامهنگار ایرانی است که برای اولین بار در سال ۱۳۶۸ به چاپ رسیده بود. سمفونی مردگان، داستانی جذاب و ۳۵۲ صفحهای است که توسط نشر ققنوس(در دو قطع رقعی و جیبی) به چاپ رسیده و تاکنون نزدیک به پنجاه بار تجدید انتشار یافته است. نکتهٔ جذابتر این تعدد چاپها این است که به تیراژ کتاب توجه کنیم و بدانیم برخلاف عموم کتابهای دوران، سمفونی مردگان هر بار با تیراژی بالا و حدودا ۵۰۰۰ نسخهای چاپ شده است. زبان فارسی، تنها زبان سمفونی مردگان نیست؛ این کتاب مشهور به زبانهای بسیاری اعم از انگلیسی، آلمانی، عربی و ایتالیایی هم برگردانده شده است. البته استقبال از سمفونی مردگان، محدود به پرفروش بودنش نیست؛ این اثر توسط بسیاری از منتقدین ادبی ستایش شده و ماجرا تا جایی ادامه دارد که بدانیم در بسیاری از جشنوارهها و مسابقههای ادبی جهانی از سمفونی مردگان تجلیل شده است. برای مثال، این کتاب برندهٔ جایزهٔ سال ۲۰۰۱ بنیاد انتشارات ادبی فلسفی سورکامپ شده است؛ برندهٔ جایزهٔ بنیاد ادبی آرتولد تسوایگ در سال ۲۰۰۲ شده است. جدای از آن باید تقدیرها و تحسینهای بیشتری را مرور کنیم؛ هفته نامهٔ دی ولت سوییس، سمفونی مردگان را یک شاهکار نامیده است؛ کامپیلیت ریویو آن را رضایتبخش توصیف کرده و فایننشال تایمز درموردش گفته است: «در احساس پریشانی و ویرانگی این داستان، چیزی فوقالعاده باشکوه نهفته است…»
موضوع کتاب سمفونی مردگان
همانطور که میدانید، سمفونی مردگان یک رمان است و در ژانر داستانی جای میگیرد؛ اما چه داستانی؟ درواقع میتوانیم بگوییم که اساسِ ظاهرِ و سطح رمان را عشق و البته نفرت دربر میگیرند و تضاد این دو ماهیت مهم، اثری عاشقانه و ماجراجویانه را میسازد که با توصیفاتِ ناتورالیستی عباس معروفی، رنگ و بوی جذابی را به خودش گرفته است. جدای از این نکته، رئالیسمِ جذابی بر نوع روایت استوار است. فرم روایی کتاب از چهار موومان (به معنای قسمت اجرای موسیقی) یعنی همان فصل تشکیل شده است؛ جذابیت این موومانها این است که هرکدامشان از زاویهٔ دید یکی از افراد مهم داستان روایت میشود. مسالهای که باعث شده تا علاوه بر ایجاد چندصدایی و بالا رفتن جذابیت اثر، تمام زوایای مختلف داستان، بررسی شود. اما اگر از سطحِ داستان بگذریم، مسائلی فلسفی و اجتماعی در اثر نمود مییابند؛ برای مثال یکی از مهمترین نکاتِ کتاب، تقابل «سنت و مدرنیته» است. حتی با بسط این موضوع، میتوانیم مدعی شویم که مباحث روشنفکری جدیای به مثابه تاریخی در داستان حضور دارد و احتمالا خرید کتاب سمفونی مردگان در حد خرید کتابی فلسفی برایتان موثر خواهد بود.
خلاصهای از کتاب
القصه، داستان رمان درمورد آیدین اورخانی، فرزند خانوادهای سنتی و مرفه در اردبیل است که هیچوقت مطابق میل پدرِ مرتجعش رفتار نکرده است؛ او نمادی از یک روشنفکر در دوران رضاخان است که توسری میخورد و در جنبههای مختلفی از زندگی شخصی و اجتماعی خود، مانند رابطه با خانواده، کار، عشق، تحصیلات و… ظاهرا به بنبست میخورد. اما اگر با دقت بیشتری به داستان او نگاه کنیم، درمییابیم که یک روشنفکر شاید خودش به جای خاصی نرسد و واقعا موفق نشود؛ اما حقیقتا موفق است، زیرا با فدا کردن خودش، راه را برای بهبود زندگی دیگرانِ جامعهاش باز میکند. در این داستان، علاوه بر آیدین (شخصیت اصلی) نمادهای زیادی به کار رفته که از بین آنان میتوانیم به اورهان، (نمایندهٔ نسل جدید اما همچنان با تفکرات مرتجع) آیدا، (دختر خانواده و نمایندهٔ احساسات جامعه) پدر، (نمایندهٔ عوام تحت تأثیر خرافه) صاحب کارگاه چوببری، (نمایندهٔ روشن فکران محافظهکار) و… اشاره داشته باشیم.
ویژگیهای رمان سمفونی مردگان
یکی دیگر از مضامین مهم به کار رفته در سمفونی مردگان، موضوع برادرکشی است؛ موضوعی که خواه ناخواه ما را یاد ماجرای هابیل و قابیل میاندازد. البته نکتهٔ جالب این است که خود معروفی هم به طرزی صادقانه (و شاید برای تاکید بیشتر) در مقدمهٔ کتاب، آیهٔ ۲۶ از سورهٔ مائده را آورده تا گریزی به ماجرای پسران آدم(ع) بزند و آیینهوار بودن آیدین و اورهان از هابیل و قابیل را واضح ابراز کند. جدای از مضمون برادرکشی، کلا عناصر خانوادگی، اهمیت ویژهای در سمفونی مردگان دارند و حتی برای نمودیابی پررنگتر از آنها، عباس معروفی در قسمتهای خانوادگی اثر از عناصر خرق عادت استفاده کرده و رئالیسمِ خود را برای صفحاتی به سمت رئالیسم جادویی برده است! اگر مشتاق شدهاید که تحلیلی بر این جنبههای رمان را مطالعه کنید، باید بگوییم که ما در مجلهٔ کتابچی، مطلبی با عنوان «در سمفونی مردگان، «تاریک» فکر کن! » را برایتان آماده کردهایم.
سمفونیِ خشم و هیاهوی مردگان!
یکی از شایعاتی که همیشه حول و حوش سمفونی مردگان چرخیده و هیچ وقت به جوابی جدی و دقیق نرسیده است، شایعهٔ کپی بودن سمفونی مردگان از روی کتاب خشم و هیاهو، اثر ویلیام فاکنر است! البته علاوه بر تشتت آرا درمورد خود شباهت داشتن یا نداشتن، در مورد مقدار این الهام یا وامداری هم همیشه بحث بوده است! خود عباس معروفی به شدت این نظریه را از ریشه رد میکند اما بسیاری از منتقدین بر این موضوع اصرار داشتهاند. ما هم در مطلبی مفصل از گونهٔ ادبیات تطبیقی، سعی کردهایم به موضوع مهم موردنظر بپردازیم که میتوانید آن را از لینک روبهرو مطالعه کنید: «مقایسهٔ تطبیقی رمانهای «سمفونی مردگان» و «خشم و هیاهو»».
جریان سیال ذهن
تا به حال اکثریت چیزهایی که گفتیم، مربوط به محتوای اثر بودهاند؛ اما آیا یک کتاب داستانی، صرفا برای موضوع داستانی صرف، میتواند لایق این حجم از ستایش بوده باشد؟ جواب در موضوعات فرمی است و سبک رواییِ «جریان سیال ذهن»! این سبک، یکی از جالبترین و صدالبته سختترین سبکهای رواییِ داستان است که در آثاری مانند شازده احتجابِ هوشنگ گلشیری دیده بودیم و یکی از دلایل دیگری است که منتقدان ادبی، سمفونی مردگان را مشابه خشم و هیاهو میدانند. در همین راستا میتوانید برای آشنایی بیشتر با این سبک جالب، مطلب «جریان سیال ذهن؛ رود خروشان انتزاع» را مطالعه کنید.
آشنایی با عباس معروفی، نویسندهٔ اثر
سید عباس معروفی، رماننویس، نمایشنامهنویس، شاعر، ناشر و روزنامهنگار معاصر ایرانی است که سالها پیش به علت فشارهای سیاسی مجبور شد از ایران به آلمان مهاجرت کند و چندی پیش در سال ۱۳۹۹ از ابتلای خود به بیماری سرطان خبر داد. او یک نویسندهٔ تجربی است و دیپلمهٔ رشتهٔ ریاضی بوده است اما با شم ذاتی خود در ادبیات، سابقهٔ حدود یازده سال تدریس ادبیات در دبیرستانهای تهران را داشت. این نویسنده در طول فعالیت ادبی خود از حلقهٔ هوشنگ گلشیری شروع کرد و سپس در کانون نویسندگان ایران همراه با افراد بزرگی همچون احمد شاملو، باقر پرهام، محمد محمدعلی و محمد مختاری به یکی از برترین نویسندگان ایران تبدیل شد. او به همراه استادش (هوشنگ گلشیری) یکی از چهار برندهٔ جایزهٔ هلمن هامت است؛ جایزهای که همه ساله توسط دیدهبان حقوق بشر اهدا میشود. آثار و فعالیتهای ادبی عباس معروفی در زمینههای مختلفی اعم از رمان، مجموعهٔ داستان، نمایشنامه، شعر، مقاله و مجله طبقهبندی میشوند. او در سه مجلهٔ گردون، آیینهٔ اندیشه و موسیقی آهنگ، سابقهٔ سردبیری داشت که دوتای اولی بعد از مدتی توقیف شدند! اما باعث شدند تا معروفی، جایزهٔ روزنامهنگار آزادهٔ سال را از اتحادیهٔ روزنامهنگاران کانادا دریافت کند. چند نمونه از کتابهای او عبارتاند از: «سال بلوا، پیکر فرهاد، تماما مخصوص، دریاروندگان جزیرهٔ آبیتر، چرخ گردون، ورگ، آونگ خاطرههای ما و اینسو و آنسوی متن. » ضمنا ما در مطلب «نقد و بررسی جامع رمان سمفونی مردگان» از مجلهٔ کتابچی به طرزی مخصوص و عمیق به نمادشناسی، عنصرشناسی و حتی روانشناسی اثر حاضر پرداختهایم که برای فهم سبکشناسی عباس معروفی –حتی در آثار دیگرش-، میتواند موثر باشد.
جملاتی از کتاب سمفونی مردگان
در مطلب «جملاتی از کتاب سمفونی مردگان» به صورتی نظاممند و فصل به فصل، جذابترین قسمتهای این کتاب را دوره کردهایم که از تارنمای بالا قابل دسترسی است؛ با این وجود، در اینجا هم سه بخش کوتاه از رمان را با هم بازخوانی میکنیم.
- برف دو دستی باریده بود و باز میخواست ببارد. اورهان خود را به خیابان کشاند بلکه درشکه یا ماشینی ببردش. اما برف امان شهر را بریده بود. نه ماشینی، نه چرخی، نه حتی وسیلهای که بشود یک جور خود را به جایی رساند. فقط یک جیپ شهربانی آن هم با زنجیر چرخ از وسط برفها گذشت و دو خط موازی به شکل مارپیچ به جا گذاشت. حالا چه کند؟ تا قهوهخانهٔ شورآبی سواره نیمساعتی راه بود، اما پیاده، آن هم در این برف، تا به قهوهخانهٔ شورآبی برسد به شب میافتاد. بهتر. در تاریکی خودش هم کمتر زجر میکشید. کسی هم بویی نمیبرد. اما میشد برگشت؟ اگر میماند؟ نه. به موقع میرسید. گیرم به شب میافتاد؛ یا گرگها پارهاش میکردند یا نمیکردند. به جهنم…
- من میدانستم که دخترهای ارمنی خیلی داغند و میدانستم که یک روز آیدین شکمش را بالا میآورد اما دندان روی جگر گذاشتم و حرفی نزدم. عطر میزد، لباس خوب میپوشید، موهاش را میآراست، کراوات میزد و میرفت. پدر میگفت: «افسار تمدن. » و حالا دیگر همه چیز از یاد آیدین رفته بود. دندانهاش یکی در میان ریخته بود، و با یک دست لباس کهنهٔ رنگ و رو رفته، ته کاروانسرا جا خوش کرده بود. بودنش یک مصیبت بود و نبودنش هزار مصیبت. مردم هزار جور حرف میزنند.
نه. اینجور نمیخواست. اگر خبر مرگش را یکباره میآوردند، آبرومند کفن و دفنش میکرد، براش ختم و هفت و چهل میگرفت، سال میگرفت، سال به سال، میگرفت. همهٔ آدمهای آشنا و ناآشنای شهر را شام میداد. جلوی در مسجد میایستاد، دستمالی روی چشمهاش میگذاشت و زارزار گریه میکرد. آنقدر اشک میریخت که همهٔ مردم بدانند او آیدین را دوست میداشته است.
- رفته رفته خلق و خوی شاد از وجودش جدا شد. انگار خودش سوخته بود. سر و وضع خوبی هم نداشت. من دیده بودم که کفش مشکی سادهاش از هر دو طرف پاره شده بود. با همان پالتوی بلند و شلوار ماهوتی سیاه. یک پاش را روی الوار میگذاشت و ارّه میکشید. و آنقدر میکشید که چوب دود میکرد و جدا میشد.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | سمفونی مردگان |
---|---|
ژانر | داستانی |
تعداد صفحه | ۳۵۰ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۳۴۸ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۳۱۱۳۴۴۵ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
سمفونی مردگان شاید در نگاه اول داستانی پیچیده و در برخی از بخشها گنگ به نظر برسد. اما اگر با کمی صبر و حوصله مطالعهاش کنیم و اجازه بدهیم ذهنمان وارد دنیای شگفتانگیزش بشود، از تبحر و توانایی عباس معروفی در خلق چنین اثری در سبک سیال ذهن شگفت زده خواهیم شد. بدون شک این کتاب یکی از برجستهترین رمانهای ادبیات فارسی است، چرا که نویسنده توانسته در شخصیتپردازی و فضاسازی سبکی منحصر به فرد را به خوانندهاش ارائه دهد. نوشتاری که شاید بتوان فقط در کنار اثری بزرگ و جاودانه مثل خشم وهیاهوی ویلیام فاکنرقرارش داد. تاثیرپذیری معروفی از این رمان جاودانه در تاریخ ادبیات جهان بیشک بسیار زیاد بوده و شباهتهای زیادی در سبک نوشتاری و روایی سمفونی مردگان با خشم و هیاهو وجود دارد. از دیدگاه کتابچی اگر میخواهید گریزی بر رمانهای فارسی داشته باشید بدون هیچ تردیدی یکی از اولین انتخابهایتان سمفونی مردگان خواهد بود. اثری که برخلاف ظاهر اولیهٔ پیچیدهاش، داستانی جذاب و گیرا به خواننده تقدیم میکند. داستانی که شاید تا مدتها در حافظهمان از آن یاد کنیم.