عباس معروفی

کتاب‌های عباس معروفی

عباس معروفی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۶ در تهران و در خانواده‌ای مرفه متولد شد. او در دبیرستان مروی، به تحصیل ریاضی پرداخته و پس از اتمام سربازی‌اش در دانشکده هنرهای زیبای تهران، ادبیات دراماتیک خواند. از همان سالهای کودکی و کار کردن در کنار پدرش، به نویسندگی علاقه داشت، علاقه‌ای که در هجده سالگی و پس از آشنایی با نویسنده‌ای به نام محمد محمدعلی شدت گرفت.

شروع نویسندگی

سرانجام پس از پیگیری‌های فراوان توانست نظر هوشنگ گلشیری را جذب کرده و به عنوان شاگرد وی و محمد سپانلو به صورت حرفه‌ای به نویسندگی بپردازد. معروفی، در کنار نویسندگی به تدریس ادبیات در دبیرستان‌های هدف و خوارزمی نیز اشتغال داشت.

مجله ادبی گردون و مهاجرت عباس معروفی

در سال ۱۳۶۹ مجله ادبی خود را با نام «گردون» افتتاح کرد. مجله‌ای که بنیان‌گذار جایزه ادبی قلم گردون نیز بود اما به علت فعالیت‌های سیاسی مخالف دولت، بویژه تلاش برای برقراری مجدد کانون نویسندگان و انتشار متن «ما نویسنده‌ایم»، در سال ۱۳۷۴ توقیف شد. علاوه بر فعالیت در زمینه ادبی، عباس معروفی مدیریت ارکستر سمفونیک ایران را به همراه مدیریت اجرای صحنه و روابط عمومی آن نیز بر عهده داشت که در طول سه سال و نیم به برگزاری ۵۰۰ کنسرت از هنرمندان مختلفی پرداخته و حتی نشریه تخصصی «آهنگ» را نیز منتشر نمود. او پس از توقیف مجله گردون به آلمان مهاجرت کرده و در حال حاضر مدیر «خانه هنر و ادبیات هدایت» در برلین می‌باشد که بزرگترین کتابفروشی ایرانی در اروپا است. نشر گردون نیز دوباره فعالیت خود را در آنجا از سر گرفته و به انشتار کتب ممنوعه در ایران می‌پردازد.

کودکی، مادربزرگ، داستایوسکی

معروفی خود معتقد است که سالهای کودکی و زندگی در کنار مادربزرگش تاثیر زیادی در خواست او برای نویسنده شدن دارد. او در این باره می‌گوید: «نویسندگی آرزوی کودکی من است. مادربزرگی که در تمام سال‌های کودکی برای من افسانه و قصه تعریف کرد، نقش بزرگی در نویسندگی من دارد. برخی افسانه‌ها را هزار بار برام گفته بود، باز هم می‌گفت. گاهی جایی را تغییر می‌داد، و من در همان عالم کودکی می‌فهمیدم که یک چیزی عوض شد، نو شد. و با خودم فکر می‌کردم لابد باز هم امکان عوض شدن دارد. این تغییرهای کوچک برای من بسیار دل‌انگیز بود.» او هم‌چنین بسیار تحت تاثیر کتاب جنایت و مکافات داستایوسکی و شخصیت راسکولنیکف قرار گرفته و بعدها این موضوع در سبک نوشتاری‌اش تاثیر به سزایی گذاشت.

سبک نویسندگی عباس معروفی

سبک نوشته‌های معروفی تا حدود زیادی منحصر به خود اوست. داستان‌هایش همواره درون‌مایه‌ای اجتماعی دارند و به نوعی طغیان علیه استانداردها و هنجارهایی هستند که بخاطر آنها ممکن است زندگی آدمها قربانی شود. معروفی می‌کوشد تا از این طریق ما را به بازاندیشی درباره این قالب‌ها دعوت کرده تا در راستای دست یافتن به جامعه‌ای بهتر، دست به تغییر این اسلوب‌ها بزنیم. نکته دیگر بیشتر داستان‌های او، استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن است. در این تکنیک، نویسنده بیشت از هر چیز به آشکار کردن درون ذهن شخصیت‌ها می‌پردازد. افکار، خاطره‌ها، گمانه‌زنی‌ها و یا حتی درگیری‌های فکری و روحی شخصیت‌ها هستند که وقایع داستان را به یکدیگر مرتبط می‌کنند و البته همواره این فرآیند حالتی آشفته و نامنظم دارد. به عبارت دیگر روند داستان به هم ریخته بوده و مخاطب خود باید بتواند توالی زمانی را تشخیص دهد.

معروفی همچنین در زمینه استفاده از زبان عامیانه بسیار استادانه عمل می‌کند. طنزها، اصطلاحات، کنایه‌ها و استعاره‌های مورد استفاده او به خوبی با زمانه و تیپ شخصیتی آدم‌های داستان همراه و برگرفته از دنیای واقعی است. توجه و دقت او به جزئیات رفتاری شخصیت‌های داستان، ستودنی است. ظرافت کار او در حدی می‌باشد که گویی هر شخصیتی از روی یک انسان واقعی ساخته و پرداخته شده است. می‌توان گفت که معروفی از این طریق می‌کوشد هر شخصیتی را به صورت نماینده‌ای از قشر، تفکر و یا حتی جامعهٔ بزرگتر خود نشان دهد، نماینده‌ای که تمامی ویژگی‌های آن جامعه بزرگتر را در خود جای داده و نقد او به نوعی نقد همان جامعه یا تفکر است. شاید بتوان گفت که شاخصه ویژه عباس معروفی نحوه بیان او از درد است. در دنیای داستان‌های او، درد و اندوهی پایان‌ناپذیر وجود دارد که خواننده را، حتی مدتها پس از اتمام کتاب، بسیار تحت تاثیر قرار می‌دهد. دردی که گویا پایانی برای آن نیست و در سراسر جامعه منتشر گشته است. انگار که آدمها این درد را از جامعه گرفته و دوباره آن را به جامعه تزریق می‌کنند. همین درد در عین آنکه اندوهی مشترک است، باعث جدایی آدمها از یکدیگر و تنهایی آنها نیز میگردد. معروفی این وضعیت را در کتاب سمفونی مردگان چنین توضیف می‌کند: «آدم‌ها مثل درخت‌ها بودند، یک برف سنگین همیشه بر شانهٔ آدمها وجود داشت و سنگینی‌اش تا بهار دیگر حس می‌شد.»

کتاب‌ها و جوایز عباس معروفی

نخستین کتاب عباس معروفی در سال ۱۳۵۹ با عنوان «روبروی آفتاب» که مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه بود منتشر شد. در سال ۱۳۶۸ مشهورترین اثر خود یعنی «سمفونی مردگان» را پس از پنج سال به اتمام رساند و پیش از انتشار آن آثار دیگری چون چندین نمایشنامه به نام‌های «ورگ»، «دلی بای و آهو» و «تا کجا با منی» به همراه مجموعه داستان‌های کوتاه «آخرین نسل برتر» نوشته و چاپ نمود. اگرچه سمفونی مردگان همچنان محبوب‌ترین اثر اوست که پس از آن نیز به شهرت زیادی دست یافت، اما از معروف‌ترین کتاب‌های او میتوان به «سال بلوا»، «ذوب شده»، «تماما مخصوص»، «دریا روندگان جزیره آبی‌تر» و «فریدون سه پسر داشت» نیز اشاره کرد.

معروفی در سال ۱۹۹۶ همراه با هوشنگ گلشیری جایزه هلمن و در همان سال از اتحادیه روزنامه‌نگاران کانادا، جایزه روزنامه‌نگار آزاده سال را دریافت کرد. همچنین در سال ۲۰۰۱ برای کتاب سمفونی مردگان جایزه بنیاد ادبی فلسفی سورکامپ و در سال بعدش جایزه بنیاد ادبی آرنولد تسوایگ را از آن خود کرد.

عباس معروفی یکی از مشهورترین نویسندگان معاصر است که سبک و سیاقی بخصوص دارد. اگر خیلی اهل کتاب نباشید، ممکن است همان اوایل داستان خسته شوید، اما با کمی صبوری و دقت در دنبال کردن خط داستانی، به شدت جذب قلم روان و تفکرات پیچیده او خواهید شد. اندوه شخصیت‌های داستان در وجودتان رخنه کرده و پس از پایان کتاب دلتنگ ادبیات دوست‌داشتنی آن می‌شوید. عباس معروفی بیش از هر چیز شما را به تفکر وا میدارد، با فضای تاریخی ایران از بعدی اجتماعی و سیاسی همراهتان ساخته و در نهایت تاثیری ماندگان در ذهن و اندیشه‌تان به یادگار خواهد گذاشت.

پرفروش ترین‌های عباس معروفی

جدیدترین‌های عباس معروفی