معرفی و بررسی کتاب اسکلت خون آشام
قصههای بترس برای بچههای نترس، کتابی بچگانه مخصوص نوجوانان و بزرگسالان
از مدتها پیش تاکنون، کودکان و نوجوانان برای آنکه داستانهای سرگرمکننده و ترسناکی بخوانند، به «آر ال استاین» پناه میبرند. نویسندهٔ کتابهای ترسناکی که به قول خودش مو به تن آدم سیخ میکند. اما خوب این نویسنده آنچنان که باید و شاید، ترس به دل مخاطب راه نمیدهد و فقط اعصاب خورد میکند. جالب است بدانید که کتابهایی به دست نویسندگان فارسی زبان نوشته شده که خیلی بهتر میتواند مخاطب کودک و نوجوان را بترساند و مو به تنشان سیخ کند. مجموعه کتابهای «قصههای بترس برای بچههای نترس» که نه تنها بچهها را میترساند، بلکه میتواند احساس نسبتا ناخوشایندی در مخاطبهای بزرگسال ایجاد کند. اگرچه جلد کتاب، تبلیغات و طراحی آن به مثابه کتابهای «مور مور» آر ال استاین است، ولی محتوای آن با داستانهای ترسناک خارجی واقعا متفاوت است و میتواند با استفاده از فرهنگ بومی ایرانیها (مثل آل، جن و…) مخاطب را بترساند. اما قبل از هرچیز، بیایید کمی راجع به نویسنده و تصویرگر این کتاب بخوانیم.
قصههای ترسناک کودکان که جامعهای را زیر سوال میبرد
مجموعه کتابهای قصههای بترس برای بچههای نترس سه جلدی هستند و هر جلد شامل داستانهای مختلفی میشوند. اولین جلد این مجموعه، «اسکلت خونآشام» است. در این مجموعه داستانهای کوتاه مختلفی نقل شده که با تنها دو الی سه صفحه، همان حس ترسناک و آزاردهنده را به مخاطب منتقل میکند. اگرچه در کنار آن، به نقد اجتماعی جامعه نیز میپردازد. نویسنده با زیرکی در بخشهای مختلف، تاثیر مخرب رفتار بزرگسالان روی کودکان را نشان میدهد و قصه را مثل گل و بلبلهایی که در رسانه پخش میشود، بیان نمیکند.
مادر امیرعلی که زنی لاغر و بلند قد بود با صدای کلفت و مردانهاش از ته حلق جیغی کشید و گفت: حتما باز دوباره رفتی پیش اون مادر جادوگرت که هنوز از راه نرسیده بهونه میگیری. حتما دوباره پرت کرده. » پدر امیرعلی که برعکس مادرش مردی خپل و قد کوتاه بود و صدای ریز و زنانهای داشت، داد زد: «اگه مادر من جادوگره، مادر تو با اون هیکل گندهاش یه هیولاست. فهمیدی؟ یه هیولا!»
همانطور که میبینید، کلمات و عباراتی در داستانها استفاده شده که میتواند برای بچههای خردسال بدآموزی داشته باشد. اما اگر توسط یک نوجوان یا بزرگسال خوانده شود، واقعا میتوان بحثبرانگیز باشد و پیامی به همراه داشته باشد.
گرچه برخی از داستانهای این کتاب، واقعا ساده و کلیشهای هستند و ایدهها نو و مبتکرانه نیستند، ولی نویسنده با ترکیب این ایدهها با فرهنگ ایرانی، تاثیر خوبی روی ذهن مخاطب میگذارد. در بخشی از داستان میبینیم که ایدهای ساده و پیش و پا افتاده از یک پرورشگاه مطرح میشود. پرورشگاهی که در آن، زنی ترسناک دختربچهها را آنقدر آزار میدهد که روح آنها پژمرده و پیر میشود.
کیسه بوکس در کمد را باز کرد و پریا را بیرون آورد. بچهها از ترس عقب رفتند. جلوی رویشان به جای پریا پیرزنی کوتوله با موهای سفید و صورت چروکیده ایستاده بود. فردای آن روز کیسه بوکس، پریا را به خانهٔ سالمندان برد.
در برخی داستانها نیز هیچ نقدی در کار نیست و فقط ترس را به دل مخاطب باقی میگذارد. ترسی آزار دهنده که شما را در نیمهٔ داستان رها میکند و بر خلاف رمانهای آر ال استاین، پایان خاصی ندارد. گاهی احساسی مشابه مجموعه داستانهای «خیابان ترس» آر ال استاین به جا میگذارد. اما اگر داستان ترسناک اعصاب مخاطب را خورد نکند، پس دیگر نمیتوان آن را «داستان ترسناک» نامید.
یک دفعه آیدا پیر پیر پیر شد. جن سرخ پرید توی متکا و غیب شد. آیدا وحشت زده به پوست تنش که مثل گردن لاکپشت چروک شده بود، نگاه کرد و جیغ کشید.
ولی با وجود تبلیغات روی جلد و پشت جلد، این کتاب اصلا برای گروه سنی کودکان نوشته نشده است. کتاب کاملا برای نوجوانها است و در محتوای آن اصطلاحاتی مثل (بوی لاشهٔ سگ) و… به چشم میخورد که برای بچههای زیر ۱۰- ۱۲ سال مناسب نیست. حتی حس آزاردهنده و ترسناکی که به مخاطب منتقل میکند نیز، برای بچهها مناسب نیست. برای مثال میتوان به داستان «دیگران»، «جن متکا» و «کیسه بوکس» اشاره کرد. اما برخی دیگر مثل «مردگان متحرک» را نمیتوان چیزی بیش از ایدههای تکراری نویسنده، بر اساس سریال «walking dead» در نظر گرفت. اما به هر حال، خواندن این داستانهای کوتاه جذاب، میتواند نوجوانان و حتی بزرگسالان را سرگرم کند و پیامی را نیز به گوش آنها برساند. پیامی که معمولا در ادبیات کودکان زیاد به چشم نمیخورد.
محمدرضا شمس و مهدی صادقی، زوجی کامل برای طراحی کتابهای ترسناک کودکان
همانطور که نیک آرنولد و تونی دلساز، نویسنده و تصویرگر ماهر انگلیسی دست به نوشتن مجموعه کتابهای «علوم ترسناک» زدند و با تصویرگری فوقالعاده، بهترین و به یاد ماندنیترین کتابهای علمی نوجوانان را نوشتند، محمدرضا شمس و مهدی صادقی نیز در طراحی و نوشتن مجموعه کتابهای «قصههای بترس برای بچههای نترس» دست به دست هم دادند و کتابهای «واقعا ترسناکی» نوشتند.
محمدرضا شمس، نویسنده و مترجم کتابهای کودک و نوجوان است که در سال ۱۳۳۶ در تهران به دنیا آمد. او در حوزهٔ کودک و نوجوان، فعالیتهای زیادی دارد و کتابهای متفاوت و خواندنی زیادی را نیز به چاپ رسانده است. از جمله آثار او میتوان به خواب و پسرک، افسانهٔ روباه حیلهگر، اگر این چوب مال من بود، قصهٔ آهو کوچولو، دم قورباغه، دامنی پر از ستاره، به دنبال بخت، پهلوان پنبه، حسنی و دیو، عروسی، قصههای علمی، دیوانه و چاه و… اشاره کرد. او برای نوشتن کتابهای «قصههای بترس برای بچههای نترس» از اصطلاحات و کلماتی استفاده کرده که به خوبی مخاطب مخصوص خود (یعنی نوجوانها) را نشان میدهد. گرچه جلد کتاب، حاکی از آن است که یک بچهٔ هفت ساله هم میتواند آنها را بخواند، ولی خواندن این مجموعه به بچههای زیر دوازده سال توصیه نمیشود.
مهدی صادقی، که در سال ۱۳۶۰ متولد شد، یک کارتونیست حرفهای است که در طراحی کتابها و کارتونهای مختلف، فعالیتهای زیادی داشته است. از فعالیتها و آثار او میتوان به «ایران در آستانهٔ تغییر»، «قلقلک» و «قصههای بترس برای بچههای نترس» اشاره کرد. تصویرگری زیبای این کتاب شما را به یاد مجموعه کتابهای «تام گیتس» میندازد. کتابهایی که برای نوجوانها نوشته شده و در آن خط خوردگی و تصویرگریهای بیشماری به چشم میخورد که آن را برای گروه سنی کودک و نوجوان خواندنیتر میسازد. در این مجموعه کتابها نیز شما میتوانید تصویرگری منحصربهفرد آقای صادقی را ببینید. او با بولد کردن و تغییر سایز برخی کلمات و نوشتهها و نقاشیها و طراحیهای فوقالعاده، احساس ترس را به خوبی به مخاطب منتقل میکند. گرچه سیاهی دور چشم کاراکترها شما را به یاد کاراکترهای انیمیشنهای ساخته شده، توسط تیم برتون میندازد.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | اسکلت خون آشام |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۵۲ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۳۸ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۲۰۴۰۴۳۷ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
در دنیای بچهها موضوع اثبات نترس بودن یک موضوع بسیار مهم است و همیشه سعی دارند به هم یا به بزرگترها ثابت کنند که از چیزی نمیترسند و خودشان را شجاع نشان دهند. گاهی برای هم داستانهای ترسناک را تعریف میکنند تا نشان دهند که چقدر نترس هستند اما اگر سنشان خیلی کم باشد این موضوع روی آنها تاثیرات مخرب دارد. کتاب اسکلت خونآشام یکی از داستانهای قصههای بترس برای بچههای نترس است که مخاطب آن بچههای ۱۰-۱۲ سال به بالاست. این مجموعه داستانهای کوتاه شما را به دنیای وهمآلود و ترسناک خود میکشاند و قلب شما را به تپش وا میدارد. گاهی حتی برای مخاطب بزرگسال هم ممکن از ترسناک به نظر بیاید که یک هیولای بیسر را تصور کنند گه از گردنش سوسکهایی زشت و سیاه بیرون میآیند. محمدرضا شمس و مهدی صادقی نویسندگان این داستانهای ترسناک سعی بر این داشتند تا داستانهایی مطابق با فرهنگ ایرانی خلق کنند. گرچه موضوعات داستانهای ترسناک اکثر موضوعات کلیشهای هستند و پیش از این بارها دیده و خوانده شدند مثل زنی ترسناک در پرورشگاه یا اتوبوسی که مردهها را سوار میکند یا گرگینهها و خون آشامها اما وجه امتیاز این کتاب در همین موضوع است که مطابق با فرهنگ خودمان خلق شده.