اساتید ۲
موجود
سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش
کد کالا: ۳۷۱۶۳

سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

ناشر:

چشمه

قیمت: ۳۴۰,۰۰۰ ۳۰۶,۰۰۰ تومان ۱۰% تخفیف
هنوز امتیازی داده نشده

لیست چاپ‌های دیگر

(۵)

معرفی و بررسی کتاب سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

داستان این کتاب متمرکز بر روی جوانی به اسم «سوکورو تازاکی» است. سوکورو در زمان نوجوانی، با چند نوجوان دیگر در طی اتفاقاتی آشنا می‌شود و پیوند بسیار عمیق و صمیمانه‌ای بین آنها شکل می‌گیرد. اما چندسال بعد به یک‌باره تمام دوستانش با او قطع ارتباط می‌کنند و به او می‌گویند که دیگر نمی‌خواهند او را ببینند.

سوکورو که تا قبل از آن، به واسطهٔ آشنایی با دوستانش برای اولین بار در زندگی‌اش احساس می‌کرده توسط آدم‌هایی احاطه شده که او را درک می‌کنند و باعث نمی‌شوند احساس تنهایی کند؛ بعد از قطع ارتباط دوستانش با او، کاملا در دریای افسردگی غرق می‌شود و مدام به خودکشی فکر می‌کند.

موضوع کتاب سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

مسئله‌ای که بیشتر از قطع ارتباط دوستانش سوکورو را عذاب می‌دهد، بی‌اطلاعی محض است. دوستان سوکورو هیچ توضیحی برای کارشان به او نمی‌دهند و علت این قطع ارتباط را به او نمی‌گویند. درد این بی‌اطلاعی، درد کنار گذاشته شدن بدون علت برای سوکورو از هرچیز دیگری بیشتر و اذیت کننده‌تر است.

با از دست دادن دوستانش، سوکورو احساس می‌کند که همه چیز در زندگی‌اش دست‌خوش تغییر شده. گویی تمام رنگ‌ها از زندگی‌اش رفته‌اند. حال سوکورو نزدیک به ۳۰ سال سن دارد اما تا به حال نتوانسته است ارتباط نزدیکی با کسی شکل بدهد. دوست دیگری پیدا نکرده و هیچ شخصی در زندگی‌اش نیست که عاشقانه دوستش داشته باشد. خلائی که درد کنار گذاشته شدن در زندگی سوکورو برجای گذاشته است عمیق‌تر و بیشتر از هرچیز دیگری زندگی‌اش را تحت شعاع قرار داده است. می‌گویند زمان، دردها را تسکین می‌بخشد اما درد سوکورو با گذشت سال‌ها مثل روز اول وجودش را به آتش می‌کشد.

«هاروکی موراکامی» در این کتاب نیز مشابه بسیاری از آثار دیگرش، تنهایی انسان مدرن را به تصویر می‌کشد. تنهایی و معناباختگی انسانی که توسط دنیای پر جنب و جوش مدرن احاطه شده است.  در این کتاب، با گذشت بیش از ۱۵ سال از از آن اتفاق، سوکورو تصمیم می‌گیرد با تک به تک دوستانش دوباره ارتباط بگیرد و دلیل این کارشان را از آن‌ها بپرسد.

«سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش»، یکی از آثار رئالیسم جادویی هاروکی موراکامی است. نقش موسیقی در آن مانند دیگر آثارش پررنگ نیست اما به قطعه‌های بسیار زیبایی در آن اشاره شده است که اسم کتاب نیز از یکی از همین قطعه‌ها گرفته شده است. قلم موراکامی مثل همیشه جادویی و سحرآمیز است. موراکامی به نحوی می‌نویسد که کلمات در تار و پود وجود خواننده نفوذ می‌کنند. مسائلی که در این کتاب بیان می‌شوند همه‌گی جزو مسائلی هستند که می‌توان گفت اکثر آدم‌ها تا به حال با آن‌ها دست و پنجه نرم کرده‌اند و به همین علت درک مسائل کتاب و همزاد پنداری با شخصیت‌های آن برای بسیاری از خوانندگان آسان است. موراکامی ما را با خود به قعر چاه تنهایی می‌برد و در آنجا ما شاهد تلاش‌های سوکورو و حتی شاید خود درونیمان، برای بیرون آمدن از چاه و دست یافتن به یک زندگی عاری از تنهایی هستیم.

دوستی، احساس صمیمیت، فقدان، اندوه، خلاء وجودی و معناباختگی، تنهایی، افسردگی، و نیروی حیات‌بخشی که حضور دیگران در زندگی ما دارند در این کتاب مورد بررسی قرار می‌گیرند.

سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش توسط آقای «امیرمهدی حقیقت» ترجمه و از نشر چشمه چاپ و منتشر شده است. لازم به ذکر است سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش مانند دیگر کتاب‌های این نویسنده، در ایران با سانسورهای زیادی مواجه شده و در نتیجه نسخهٔ ترجمهٔ فارسی این کتاب نسبت به متن اصلی قسمت‌های زیادی را کم دارد. اما با این وجود، نسخهٔ ترجمهٔ کتاب هنوز هم  زیبایی بسیاری دارد و خوانندگان از مطالعهٔ آن بسیار لذت خواهند برد.

هاروکی موراکامی؛ خالق کتاب سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

«هاروکی موراکامی» یکی از برجسته‌ترین و مشهورترین نویسندگان ژاپنی است. موراکامی زادهٔ ۱۲ ژانویهٔ سال ۱۹۴۹ است. پدر و مادر موراکامی هردو استاد ادبیات ژاپنی بودند. موراکامی می‌گوید بزرگ شدن در محیطی که ادبیات و فرهنگ ژاپن در آن بسیار پررنگ بوده باعث شد او هرچه بیشتر به سمت ادبیات و فرهنگ غرب کشیده شود. او از همان کودکی شیفتهٔ ادبیات و موسیقی غرب بود و علاقه به نویسندگانی چون «کافکا»، «گوستاو فلوبر»، «چارلز دیکنز»، «کورت وونه‌گات»، «فیودور داستایوفسکی»، «ریچارد براتیگان»، «جی. دی. سالینجر» و «جک کرواک» در آثارش به خوبی نمایان است. موراکامی، نمونهٔ بارز جملهٔ «هیچوقت دیر نیست. » است.
او نوشتن را در سن ۲۹ سالگی آغاز کرد و ایدهٔ اولین کتابش زمانی به ذهنش رسید که به مشاهدهٔ یک مسابقهٔ بیس‌بال رفته بود. تا قبل از آن موراکامی شغل‌های مختلف زیادی داشت که یکی از آن‌ها مدیریت یک بار جاز بود که آن را با همسرش اداره می‌کرد. هاروکی موراکامی عاشق گربه‌ها، موسیقی، دویدن و بارهای جاز است که همهٔ این عناصر در آثار این نویسنده بسیار بسیار پررنگ هستند. آثار موراکامی از همان ابتدا با سیل تعریف و تمجیدها از سوی مردم و منتقدان رو به رو شد. آثار این نویسندهٔ ژاپنی تا به حال به بیش از ۵۰ زبان دنیا ترجمه شده‌اند. موراکامی در عصر حاضر، یکی از معروف‌ترین و مشهورترین نویسندگان ژاپنی در سطح جهانی به شمار می‌رود. او تا کنون موفق شده است «جایزهٔ جهانی فانتزی»، «جایزهٔ بین‌المللی داستان کوتاه فرانک اوکانر»، «جایزهٔ فرانتس کافکا» و «جایزهٔ اورشلیم» را از آن خود کند.
در سال ۲۰۲۱ کتابخانه‌ای عظیم با نام و به افتخار این نویسندهٔ ژاپنی در توکیو ساخته و افتتاح شد. تمام کتاب‌های موجود در این کتابخانه توسط خود شخص هاروکی موراکامی به کتابخانه اهدا شده‌اند. از دیگر آثار معروف این نویسنده در ایران می‌توان به «کافکا در کرانه»، «بعد از تاریکی»، «اول شخص مفرد»، «از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم»، «جنگل نروژی»، «جنوب مرز غرب خورشید»، «مردان بدون زنان»، «کشتن کمانداتور (مردی که می‌خواست پرتره نیستی را بکشد)»، «به آواز باد گوش بسپار» و «بعد از زلزله» اشاره کرد.

جملاتی از کتاب سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

«توانایی فهمیدن درد چیز خوبی است. دردسر واقعی وقتی است که دیگر درد را هم نفهمی! »

«سوکورو خودکشی را طبیعی‌ترین راه چاره می‌دید و هنوز هم درست نمی‌دانست چرا آن روزها این قدم آخر را برنداشته بود. گذشتن از مرز زندگی و مرگ، سخت‌تر از این نبود که تخم مرغ خام لیزی را ته گلو بیاندازد. »

«انگار که در زندگی خوابگردی می‌کرد، انگار مرده بود و هنوز حالی‌اش نبود. آفتاب که می‌زد، سوکورو بلند می‌شد، مسواک می‌زد، رخم و لباس دم‌دست‌اش را به تن می‌کشید، سوار قطار می‌شد و به کالج می‌رفت، سر کلاس می‌نشست و یادداشت بر می‌داشت. مثل آدمی که در توفان، نومیدانه به تیر چراغی بچسبد، به این روال هرروزه چسبیده بود. با آدم‌ها حرف نمی‌زد مگر وقتی لازم بود؛ بعد کلاس‌ها می‌خزید کنج آپارتمانش که توش تنها زندگی می‌کرد، کف اتاق ولو می‌شد، تکیه می‌داد به دیوار و به مرگ فکر می‌کرد، به ناکامی‌هاش در زندگی. پیش چشمش پرتگاهی عظیم و تاریک می‌دید که تا دل زمین پایین می‌رفت. چیزی نمی‌دید جز ابر متراکم عدم که دوروبرش چرخ می‌خورد و چیزی نمی‌شنید جز سکوت عمیقی که به پرده‌های گوش‌اش فشار می‌آورد. »

«سوکورو تازاکی در عمیق‌ترین نقطهٔ جانش به درک رسید. درکِ این‌که هیچ قلبی صرفاً به واسطهٔ هماهنگی، با قلب دیگری وصل نیست؛ زخم است که قلب‌ها را عمیقاً به‌هم پیوند می‌دهد. پیوند درد با درد، شکنندگی با شکنندگی. تا صدای ضجه بلند نشود، سکوت معنی ندارد و تا خونی ریخته نشود، عفو معنی ندارد و تا از دل ضایعه‌ای بزرگ گذر نکنی، رضا و رضایت بی‌معنی است. هماهنگی واقعی در همین‌ها ریشه دارد. »

«هر قدر هم سفرهٔ دلت را برای آدمی باز کنی، هنوز چیزهایی هست که فاش نمی‌شود کرد. »

«می‌توانی روی خاطره‌ها سرپوش بگذاری، یا چه می‌دانم، سرکوب‌شان کنی، ولی نمی‌توانی تاریخی را که این خاطرات را شکل داده، پاک کنی. هر چه باشد، این یادت بماند. تاریخ را نه می‌شود پاک کرد نه عوض. مثل این است که بخواهی خودت را نابود کنی. »

  • مشخصات کتاب
  • نقد و بررسی
  • پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش
ژانر داستانی، ادبیات معاصر
تعداد صفحه ۳۰۲
قطع رقعی
نوع جلد شومیز
وزن ۳۲۴ گرم
شابک ۹۷۸۶۰۰۲۲۹۴۳۴۰
نقد و بررسی کاربران (۰)

۰ نظر
۵
۴
۳
۲
۱
اولین نفری باشید که نقد و بررسی می‌کند
نمونه کتاب