معرفی و بررسی کتاب جامهدران
کتاب «جامهدران» اثری در قالب مجموعهٔ داستان است که برای اولین بار در سال ۱۳۷۶ هجری شمسی توسط نشر خجسته به چاپ رسیده بود. بعد از مدتی طولانی و در سال ۱۳۹۳، نشر معتبر چشمه به سراغ طباطبایی و نشر خجسته رفت و امتیاز انتشار این مجموعهٔ داستان را خریداری کرد. نشر چشمه این داستانهای کوتاه را در مجموعهٔ «جهان تازهٔ داستان» خود و به عنوان ۱۱۵ اُمین کتاب این مجموعه به انتشار رسانده است؛ عدد بالایی که نشان میدهد چشمه به عنوان یکی از ناشران پیشگام در چاپ آثار داستانی وطنی مطرح است. نسخهٔ نشر چشمه مشتمل بر ۱۱۶ صفحه از قطع رقعی است و با جلدی شومیز به بازار نشر عرضه شده است؛ نسخهای که تاکنون پنج بار با تیراژ مناسب ۱۵۰۰ عددی تجدید چاپ شده است. از مشخصات ظاهری این نسخه میتوانیم جلد جذاب، کیفیت بالای چاپ و صفحهبندی حرفهای آن را ستایش کنیم. جامهدران کتابی است که از هفت داستان کوتاه و نیمهبلند تشکیل شده است و یکی از نکات جذاب این داستانها ارتباط مضمونی و بنمایهای است که با همدیگر دارند. برای آشنایی بیشتر با کتاب جامهدران و خرید اینترنتی کتاب، با کتابچی همراه باشید.
موضوع کتاب جامهدران
هفت داستانی که در بخش بالا در موردشان صحبت کردیم به ترتیب عبارتاند از فصول: «از یاد رفته در باد، همایون، جدول کلمات متقاطع، مراسم ختم آقای…، دوچرخهٔ دکتر، شهر چرخ و فلکها و کبوترهای سفید». نکتهٔ جذابی که در دل این داستانها وجود دارد، احتمالا بیش از هر چیزی، باورپذیر بودن و ملموس بودن آنها به شمار میآید. طباطبایی به عنوان نویسندهٔ کتاب سعی کرده تا از سوژههایی استفاده کند که بیشترین بار اجتماعی ممکن را در دل خود داشته باشند. این نکته دو مزیت محسوس را داراست: یک اینکه نشان میدهد نویسنده از دغدغههای عمیقی برخوردار بوده است و نسبت به جامعهٔ خود بیتفاوت نیست و دیگری اینکه باعث میشود کتاب به صورت غیر مستقیم بتواند حس همذاتپنداری مخاطب خود را جلب کند. در غالب داستانهای کتاب، طبقهٔ متوسط جامعه نقشی مهم دارند و این موضوع توجه نویسنده به فضای جهان سومی و سیّال به سمت مدرنیتهٔ ایران را نشان میدهد. اما از سوی دیگر، نویسنده سعی کرده تا در مسائل فرمی کتاب هم به شدت با تنوع بالایی عمل کند و برای مثال در این کتاب، داستانهایی از روزگار حال، گذشته و… را میبینیم. اما غیر از این تنوع زمانی، تنوع مکانی داستانهای طباطبایی هم حد قابل قبولی را دارند و این موضوع به سایر نکات فرمی داستانها هم قابل بسط است. به این معنا که با وجود تشابهات مضمونی داستانها اعم از حس تنهایی انسانی، عواطف درونی و موضوعاتی اینچنینی، اصلا حس نخواهید کرد که در حال مطالعهٔ داستانهایی تکراری هستید.
فیلم سینمایی جامهدران
جامهدران آنچنان به موفقیت دست یافت که حمیدرضا قطبی، نویسنده و کارگردان معاصر را مجاب کرد تا به فکر ساخت یک فیلم سینمایی اقتباسی از روی آن بیفتد. در همین راستا او با کمک خود طباطبایی، فیلمنامهٔ فیلم جامهدران را نوشت و در سال ۱۳۹۳ این اثر با بازی بازیگران مشهوری همچون مهتاب کرامتی، مصطفی زمانی، باران کوثری و پگاه آهنگرانی و همچنین تهیهکنندگی سید جمال ساداتیان به روی پردهٔ سینماها رفت. این فیلم ۱۰۷ دقیقهای در گیشه به توفیق نسبتا خوبی دست یافت و بیش از یک میلیارد تومان فروش داشت؛ اما موفقیت اصلی آن را باید در کاندیدا شدن برای هفت عنوان در جشنوارهٔ فیلم فجر ببینیم. جدای از این موضوع، موفقیت بزرگتر جایی است که فیلمنامهٔ جامهدران توانست برگزیدهٔ دیپلم افتخار بهترین فیلمنامهٔ اقتباسی در بخش نگاه نوی ۳۳ اُمین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم فجر شود.
آشنایی با ناهید طباطبایی، نویسندهٔ کتاب جامهدران
ناهید طباطبایی (زادهٔ ۱۳۳۷ در تهران) یکی از برجستهترین زنان نویسندهٔ معاصر ایرانی است که در خانوادهای فرهنگی و هنری به دنیا آمده و دختر حسینعلی طباطبایی، یکی از پیشکسوتان تئاتر ایران و از اولین مدیران تماشاخانهٔ سنگلج است. طباطبایی بیشتر دوران جوانی خود را بنا به شغل پدر در جنوب ایران گذراند و سپس به تهران بازگشت. او در بازگشت به موطن خود در دو رشتهٔ مهم ادبیات دراماتیک و همچنین نمایشنامهنویسی به تحصیل مشغول شد و بنا به همین موضوع میتوانیم او را یکی از معدود نویسندگان مطرح آکادمیک ایران به شمار بیاوریم. اما طباطبایی از یک جنبهٔ دیگر هم میتواند فردی شاخص به نظر بیاید و آن هم این است که نوشتههای او اعم از رمان، داستان کوتاه و مجموعهٔ داستان، به زبانهای زندهٔ متعددی مانند ایتالیایی، آلمانی، انگلیسی، عربی، بلغاری و… ترجمه شده و منتشر شدهاند. این موضوع میتواند لقب نویسندهای جهانی را به طباطبایی بدهد؛ آن هم در کشور ما که معمولا نویسندگان نمیتوانند آثار خود را جهانی کنند و محدود به مخاطب فارسیزبان ماندهاند. در آخر اگر بخواهیم نگاهی کلی به آثار طباطبایی داشته باشیم، مجموعا ۱۰ اثر مکتوب را در کارنامهٔ پربار او خواهیم دید. اما از مهمترین کتابهای ناهید طباطبایی غیر از جامهدران میتوانیم به آثاری همچون بانو و جوانی خویش، حضور آبی مینا، چهل سالگی، برف و نرگس و درنهایت سور شبانه اشاره داشته باشیم. لازم به ذکر است که اثر او با نام چهل سالگی، دیگر اثری از او است که به یک فیلم اقتباسی (با کارگردانی علیرضا رئیسیان) تبدیل شده است.
سبکهای موجود در کتاب جامهدران
سبکی ادبی که بیش از هر چیزی در جامهدران مشهود است و به چشم میآید، سبک واقعگرایی یا همان رئالیسم است؛ به این معنا که طباطبایی در جامهدران سعی دارد تا نگاهی واقعگرایانه به تمام مسائل و موضوعات داشته باشد و از سوی دیگر، سوژههای خود را نیز از میان افراد عادیای که آنها را بارها دیدهایم و شاید خودمان یکی از آنها باشیم انتخاب کرده است. البته ما پیشتر در مجلهٔ کتابچی به صورت مبسوط در مورد سبک رئالیسم در هنر و ادبیات صحبت کردهایم و میتوانید برای درک بهتر آن، مطلب آشنایی با مکاتب ادبی-رئالیسم را مطالعه کنید. نکتهٔ بارز دیگر جامهدران، بهره بردن آن از رگههای فمینیستی است؛ البته فمینیسم در جامهدران اصلا به صورت اغراقآمیز حضور ندارد و شما را زده نخواهد کرد. اما طباطبایی به صورت غیر مستقیم و در لایههای پایینتر داستانی خود، همواره نقدهایی اجتماعی به حقوق پایمال شدهٔ زنان، مشکلات آنان و درک نشدنشان داشته است. مهمترین تمهیداتی که طباطبایی برای متفاوت بودن این مضمون در داستانهای خود دارد این است که اولا او داستانهایی تماما زنانه ننوشته است و قشرها و افراد دیگر هم در داستانهایش حضور دارند و ثانیا نکتهٔ جالبتر قلم طباطبایی استفادهٔ او از طنز برای بیان مشکلات اجتماعی است. طنز طباطبایی یک طنز تلخ است که زنان را نه قهرمان میداند و نه توسریخور و همیشه مظلوم، بلکه با ساخت موقعیتهایی جالب به بیان نکات و حواشی آنان میپردازد. پس با تمام این تفاسیر نتیجه میگیریم که نمیتوان گفت داستانهای کتاب حاضر، آثاری جنسیتزده هستند و یا حتی به جنس خاصی مربوط میشوند؛ بنابراین اگر مخاطب داستان کوتاه هستید، احتمالا از مطالعهٔ داستانهای ناهید طباطبایی لذت خواهید برد و پیشنهاد خرید کتاب جامهدران، میتواند پیشنهادی مناسب برای شما باشد. چهاینکه سوژههای طباطبایی حد و مرز و چارچوب خاصی نمیشناسند و هرکسی را راضی میکنند.
جملاتی از کتاب جامهدران
یک روز وقتی از مدرسه برگشتم دیدم صدای موسیقی میآید. فکر کردم صفحه گذاشتهاند، اما صدا جور دیگری بود. آرام از پلهها بالا رفتم و دیدم توی اتاق، آرمن جان پشت چیزی مثل یک میز قهوهای رنگ نشسته و دستهایش را روی آن میکشد و پدرم پشت به من بالای سرش ایستاده و دارد به او نگاه میکند. صدای موسیقی تمام اتاق را پر کرده بود و انگار توی تن آدم نفوذ میکرد. همانطور بیسر و صدا کنار در نشستم و سرم را روی زانوهایم گذاشتم. دلم میخواست گریه کنم، نه از غصه، همینطوری، نمیدانم چرا آنطوری شده بودم. آهنگ که تمام شد سرم را بلند کردم و دیدم که پدرم دست آرمنجان را بوسید. مثل این بود که شاهد یک واقعهٔ عجیب باشم، انگار چیزی را دیده بودم که حق نداشتم. تا آن وقت آن ساز را هم ندیده بودم، انگار پدرم تازه آن را خریده بود…
دم پاسگاه، حسین با کت و شلوار خاکستری، کفش واکسزده و یک دسته گل رز صورتی ایستاده بود. تا چشمش به آنها افتاد یک قدم به جلو برداشت. ماشین که ایستاد حسین در عقب را باز کرد و به چالاکی سوار شد، گلها را روی صندلی انداخت و سرش را روی شانهٔ شیرین گذاشت. هر دو میلرزیدند. شیرین پیشانی او را بوسید، اشک مهلت نمیداد تا صورت همدیگر را به راحتی ببینند. عمو هم سرش را روی فرمان گذاشته بود و آرام میگریست. انگار بار بزرگی از دوش او برداشته شده بود. اشکها که بند امد، خواهر و برادر به صورت هم خیره شدند، حسین چشمهای پدرش را در صورت شیرین میدید و شیرین همان نگاه، همان چینهای پیشانی و همان حرکت ظریف گوشهٔ لب را، وقتی که پدرش از مهر لبریز میشد. قدش کمی بلندتر از پدرشان بود اما همانطور باریک بود…
از وقتی محمود رفته حوصلهٔ هیچکاری ندارم. فکر میکردم خودم میتوانم به کار باغچه و گلها برسم، اما اصلا دست و دلم به کار نمیرود. تا قیچی باغبانی را به دست میگیرم دلم هزار جا میرود. همین که بتوانم عصر به عصر آبی به آنها بدهم هنر کردهام. شیرین میگوید پژمرده شدن بعضی از بوتهها به خاطر آب زیاد است. طفلک نمیداند که من فقط گاهی به آنها آب میدهم. لباسها نشسته ماندهاند و خاک روی همهچیز را گرفته…
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | جامهدران |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۱۶ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۴۶ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۲۲۹۳۵۰۳ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
کتاب جامهدران مجموعه داستانی نوشته ناهید طباطبائی است. این کتاب در ۱۱۶ صفحه توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است. این کتاب از هفت داستان کوتاه و بلند تشکیل شده است. این کتاب دلیل در بر داشتن داستنهای جذاب بیش از ۵ بار تجدید چاپ شده است. نام این داستانها به ترتیب از یاد رفته در باد، همایون، جدول کلمات متقاطع، مراسم ختم آقای…، دوچرخه دکتر، شهر چرخ و فلکها و کبوتر سفید است. این داستانها بسیار اجتماعی هستند و موضوعات آنها از دل دغدغههای انسانهای امروزی بیرون کشیده شده است. شما با مطالعه این داستانها حس نزدیکی زیادی با شخصیتهای داستانها میکنید و میتوانید به راحتی خود را جای انها بگذارید و آنها را درک کنید. حین مطالعه کتاب جامهدران متوجه دغدغهمند بودن نویسنده میشوید. او سعی کرده تا تمام داستانها را با جزئیات تمام روایت کند تا کمبودی در اتفاقات و شخصیتها حس نشود. این داستانها دارای تنوع بالایی هستند و شبیه به هم نیستند. در سال ۱۳۹۳ حمیدرضا قطبی کارگردان مشهور ایرانی که بسیار جذب کتاب جامهدران شده بود تصمیم گرفت که از آن فیلم تلویزیونی بسازد. او از بازیگران بهنامی مانند مهتاب کرامتی، مصطفی زمانی، باران کوثری و پگاه آهنگرانی برای بازی در این فیلم دعوت به عمل آورد. این فیلم فروش فراوانی داشت و در جشنواره فیلم فجر از آن تقدیر شد. ناهید طباطبائی بخش زیادی از شهرت خود را پس از نوشتن این کتاب کسب کرد. از دیگر آثار او میتوان به چهل سالگی، برف و نرگس، ویس و رامین، آبی و صورتی و… اشاره کرد.