عقاید یک دلقک
چشمه
هاینریش بل
محمد اسماعیلزادهقندهاری
لیست چاپهای دیگر
(۱۸)معرفی و بررسی کتاب عقاید یک دلقک
«عقاید یک دلقک»، عنوان کتابی داستانی، نوشته شده توسط هاینریش بل، نویسندهٔ آلمانی است. این کتاب برای اولین بار در سال ۱۹۶۳ میلادی نوشته شد و به انتشار رسید و تاکنون به اکثر زبانهای زندهٔ دنیا ترجمه شده است. در ایران هم مترجمان زیادی اعم از ملیحه شریف لنکرانی، فرزام حبیبی، سپاس ریوندی برای ناشرانی همچون جامی، میلاد و ماهی، کتاب را به زبان فارسی برگردانی کردهاند.
اما پیشنهاد ما برای خرید کتاب عقاید یک دلقک، نسخهٔ نشر چشمه با ترجمهٔ محمد اسماعیلزاده است که در مجموعهٔ کتابهای –جهان نو- از انتشارات مذکور به چاپ رسیده است. این نسخه در قطع رقعی و حدود ۳۵۰ صفحه به انتشار رسیده است و از تاریخ اولین چاپ (۱۳۸۹ هجری شمسی) تاکنون در حدود پنجاه بار با تیراژی ۲۰۰۰ تایی، تجدید چاپ شده است. از جمله محاسن این کتاب نسبت به سایر آثار میتوانیم به صفحهبندی و چاپ بهتر، در عین ترجمهٔ قابل قبولش اشاره داشته باشیم.
عقاید یک دلقک، مشهورترین اثر بل محسوب میشود که توانست برای او جوایز مهمی اعم از جایزهٔ نوبل ادبیات (در سال ۱۹۷۲) و جایزهٔ ادبی گئورک بوخنر (در سال ۱۹۶۷) را به ارمغان بیاورد. عقاید یک دلقک، کتابی در قالب رمان است که ژانرهای عاشقانه، اجتماعی، سیاسی و مذهبی را پشتیبانی میکند و در محتوای تمام این ژانرها، رویهای به شدت فلسفی را دارد.
موضوع کتاب عقاید یک دلقک
اگر به دنبال خلاصهای از داستان عقاید یک دلقک هستید، باید بگوییم که ما در مطلب «خلاصهای از کتاب عقاید یک دلقک» از مجلهٔ کتابچی، با تفصیلی خوب به آن پرداختهایم؛ اما فیالحال اگر بخواهیم به صورت اجمالی داستان را دوره کنیم، باید گفت که داستان مطابق نامش درمورد بازخوانی خاطرات زندگی و واگویههایی فلسفی و اعتقادی از یک دلقک است. البته این بدان معنی نیست که رمان از حالت اصلی خود بیرون آمده باشد و جذابیتی نداشته باشد؛ درواقع خط اصلی داستان از آنجایی آغاز میشود که میفهمیم، هانس شنیر (دلقک ماجرا) معشوقهاش به نام آنه ماری را از دست داده یا بهتر بگوییم، آنه ماری او را ترک کرده است! از طرفی قوز بالای قوز جایی است که هانس در سلسله اتفاقاتی، کار خود را هم از دست داده و دیگر مجبور است تا با منتکشی و قیمتی بسیار پایینتر از ارزش خود به اجرای برنامه بپردازد. همهٔ این نکات البته ریشههایی مابهازایی دارند که در قامت خردهپیرنگهایی قدیمی (به سان فلشبک) یادآوری میشوند؛ یکی از این نکات، اعتیاد شدید هانس به الکل است که خودش از ترک آنه ماری نشأت گرفته است. دیگر نکتهٔ قابل بحث که با بازخوانی خاطرات هانس میفهمیم، این است که او برخلاف فقرِ شخصیاش، از خانوادهای ثروتمند بهره میبرد؛ اما آنان به دلیل اختلاف نظراتی که با هانس دارند، از کمک به او سر باز میزنند. این رویه را در بین دوستان سابق هانس هم میتوان دید، افرادی که به نوعی باعث فریب آنه ماری و اختلاف بین او و هانس شدهاند. درواقع تمام افراد دور و بر هانس، کاتولیکهایی ظاهرا دیندار و سفت و سخت هستند که در باطنِ خود، افرادی فریبکار و ریاکارند و باعث میشوند هانس هم –که یک پروتستان بوده- از دین فاصله بگیرد و به سمت لاییک بودن به پیش برود.
مونوگامی
یکی از مهمترین نکاتی که در کتاب عقاید یک دلقک وجود دارد، واژهای به نام «مونوگامی» است. این واژه چیزی نیست جز صفتی که به برخی (معدود) از حیوانات اطلاق میشود؛ حیواناتی که تا آخر عمر خود تنها با یک جفت زندگی میکنند. حالا هاینریش بل، با دادن این صفت به شخصیت اول داستانش، سعی کرده دلیل اصلی شدتِ مشکلاتش پس از رفتن آنه ماری را نشان دهد. جایی که هانس به هیچ عنوان نمیتواند با رفتن آنه ماری کنار بیاید، نتیجتا افسرده و ازخودبیگانه میشود، به یاس فلسفی میرسد و سعی میکند تا از همهچیز و همهکس دل بکند…
برداشت مذهبی
در بخشهای بالا گفتیم که افرادی کاتولیک دور و برِ هانس را گرفتهاند و این موضوع او را اذیت میکند؛ درواقع اینجا جایی است که نویسنده تصمیم دارد تا دید رنسانسی خود را وارد متن کند و سکولاریتهٔ بالا را به عنوان راه حل زندگی پویا و بیخطر در جامعهای دینی عنوان کند. در همین راستا، شخصیتهای داستان عقاید یک دلقک، دقیقا مانند قرون وسطی، شخصیتهایی غلوآمیز و بدون خلل و فرج هستند. افرادی که ایدئولوژی را سپری برای نیل به اهداف شخصی خود ساختهاند و عملا اعتقادی به گفتههای خود ندارند.
آشنایی با هاینریش بل، نویسندهٔ عقاید یک دلقک
هاینریش تئودور بُل (به آلمانی: Heinrich Theodor Böll)، شاعر، نویسنده و رماننویس معاصر آلمانی است که در بیشتر آثار داستانی خود به ماجراهای جنگ جهانی دوم و تاثیرات ماتأخر این رویداد پرداخته است و از مضامینی اینچنینی استفاده کرده است. دلیل این قضیه را میتوانیم از تاثیرات تجربههای زیستی بل بیرون بکشیم. جایی که باید بدانیم، هاینریش بل تا سال ۱۹۴۵ به عنوان سرباز در جبهههای جنگی حضور داشت و در ابتدا هم بسیار با حزب ناسیونالیسم آلمان (نازی) همراه و همعقیده بود. اما بعد از مدتی و پس از زخمی شدن در جنگ و بازگشت از جبهه، دیدگاهش کاملا تغییر یافته و به عمق جنایات رژیم نازی پی برد. یکی از نکاتی که ماجرای بالا را شهادت میدهد، نامههایی است که هاینریش در آن زمان برای نامزدش میفرستاده است. نامزدی که از قضا همنام شخصیت اول زن کتاب عقاید یک دلقک، یعنی «آنه ماری» بوده است و بعید نیست تاثیراتی در داستان کتاب داشته یا در راه نگارش، الهاماتی را به هاینریش داده باشد. بل در طول دوران حرفهای خود، بیش از بیست اثر شاخص به ادبیات جهان عرضه کرده است. از مهمترین آثار بل، (غیر از عقاید یک دلقک)، میتوانیم به کتابهایی همچون «قطار به موقع رسید»، «سیمای زنی در میان جمع»، «از وقتی که جنگ درگرفت تا وقتی که جنگ تمام شد»، «نان سالهای جوانی» و «بیلیارد در ساعت نه و نیم» اشاره داشته باشیم.
پوچی عقاید یک دلقک، نیهیلیستی است یا ابزوردیستی؟
عقاید یک دلقک، کتابی است که در فرم خود سعی دارد تا به پوچی جهان و تمام پدیدههایش نزدیک شود و این موضوع را جار بزند. البته با توجه به پُلیژانر (چند وجهی) بودن کتاب، به هیچ عنوان نمیتوان با قطعیت عنوان کرد که عقاید یک دلقک ابزوردیستی است و یا نیهیلیستی؟ اما با توجه به پایان داستان که در بخش آخر از مطلب «عقاید یک دلقک؛ رمانی جذاب و مشهور» برایتان باز کردهایم، میتوانیم ادعا کنیم که اثر بل، بیشتر به سمت پوچانگاری (همان ابزوردیسم) گرایش دارد.
عقاید علی سنتوری!
یکی از نکات جالبی که شاید تا به الان به آن برنخورده باشید، این است که داستان فیلم سینمایی «سنتوری» (مشهور به علی سنتوری)، اقتباسی از کتاب عقاید یک دلقک است. داریوش مهرجویی، کارگردان این فیلم، به همراه همسرش وحیده محمدیفر، فیلمنامهٔ سنتوری را از روی کتاب حاضر اقتباس کرده و آن را ایرانیزه کردهاند؛ یعنی مولفهها، موتیفها، خردهپیرنگها و عناصر اثر را با فرهنگ عامهٔ کنونی ایران مطابقت دادهاند. البته سنتوری، یک اقتباس آزاد از روی عقاید یک دلقک بوده است اما اقتباسهایی عینی از این کتاب هم موجود است و برای مثال در سال ۱۹۷۶ وویکش یاسنی، کارگردان اهل جمهوری چک فیلمی از روی این رمان ساخته است.
جملاتی از کتاب «عقاید یک دلقک»
همیشه با ماری در این باره که آیا خدا هم اوقات فراغت دارد یا نه، بحث و مشاجره میکردم. او معتقد بود بله، و برای اثبات این ادعایش به تورات قدیمی و بخش مربوط به خلقت انسان استناد میکرد و برایم میخواند: و در روز هفتم خلقت بود که خداوند فراغت پیدا کرد. من که مخالف این نظر او بودم، به تورات جدید استناد کردم و اعتقاد داشتم که احتمالا در تورات قدیم چنین آورده شده است که خداوند در روز هفتم فراغت یافت، اما چنین مسئلهای در مورد عیسی مسیح صدق نمیکند و برای من غیر قابل تصور است. ماری با شنیدن از حرف من، رنگ از رخسارش پرید و تصدیق کرد که تصور او از اوقات فراغت برای حضرت عیسی مسیح کفرگویی است و او تنها پس از خلقت انسان توسط خداوند جشن گرفته و هرگز اوقات فراغت نداشته است.
برداشت من از مسئلهٔ اختلاف نژادی چیز دیگری است. به طور مثال، همین نحوهٔ برخورد با سیاهپوستان را نمیتوان فراموش کرد –من خودم حتی میخواستم یکی از همین سیاهپوستانی را که خیلی خوب میشناسم به مادر معرفی کنم، اگر به این موضوع توجه داشته باشیم که صدها گروه مختلف نژاد سیاهپوست وجود دارد، آنوقت میفهمیم که با این اوضاع، کمیته هرگز بیکار نخواهد شد…
ناتوانیام در کنترل و محدود کردن خودم و یا به قول نمایندهام تسونرر در متمرکز کردن فکرم، باعث ناآرامی من میشود. نمایشهای من خیلی متنوع هستند، مخلوطی از پانتومیم، حرکات هنرمندانه، دلقکبازی –من میتوانستم یک هنرپیشهٔ خوب نمایشهای لال بازی و یا دلقک خوبی باشم، و سعی میکنم نمایشهایی را که اجرا میکنم اغلب گوناگون باشند. احتمالا اگر فقط برنامههایی در ارتباط با واعظهای کاتولیک یا پروتستان، جلسهٔ شورای نظارت یا عبور و مرور ماشینها در خیابان اجرا میکردم، میتوانستم از این راه سالیان دراز به خوبی امرار معاش کنم، اما هر وقت نمایشی را بیش از ده یا بیست بار بازی میکنم، آنقدر برای خودم خسته کننده و کسالت آور میشود که در حین نمایش خمیازهام میگیرد!
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | عقاید یک دلقک |
---|---|
تعداد صفحه | ۳۵۳ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۲۹۴ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۵۵۷۱۷۶۲ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
هانس شنیر، دلقک داستان هاینریش بل است که با عقایدی پروتستانی دلباختهٔ آنه ماری دختری از طبقهٔ کاتولیکهاست. عدم کامیابی به عشقش، از دست دادن کارش و طرد شدنش از طرف جامعهٔ کاتولیک دور و برش سنگ بنای روایت این داستان است. بل در این داستان با مضمونی پوچانگارانه سعی در جدال با مذهب و قراردادهای اجتماعی بیپایه و اساس دارد. در این کتاب که از دید اول شخص روایت میشود میتوان دلقک ماجرا را در تلاش برای مقابله با این نگرشهای منسوخ و قدم گذاشتن به دنیایی سکولار مشاهده کرد. روایت داستان از دید شنیر و تعارضاتش با دنیای پیرامونی توصیف میشود و خرده داستانها و ماجراهای مرتبط با حال و اوضاع فعلی دلقک داستان توسط فلشبکهای ریز و درشتی بازگو میشوند. داستان این کتاب بسیار بر پایهٔ عقاید هاینریش بل قرار میگیرد و حتی میتوان آن را به نوعی مانیفست او در باب تقابل با مذهب و باورهای اجتماعی روزگارش دانست. قلمی جذاب و دلپذیر که مخاطب را تا پایان داستان با خود همراه میکند و شاید برای خیلی از خوانندگانش جرقهای بزرگ در تغییر نگرش و دیدگاهشان باشد. این کتاب از توصیههای اکید کتابچی به همهٔ کتاب دوستان است. نمیتوان از داستان نویسندهای که برندهٔ نوبل ادبی در سال ۱۹۷۲ میلادی شده، چشمپوشی کرد.