صالح حسینی
میخواهیم در این مطلب نه صرفاً یک مترجم بلکه اعجوبهای را معرفی کنیم که با شجاعت عقیده دارد هر مفهوم و مطلبی، به هر زبانی قابل انتقال است. پس اگر نمیتوانی مفهومی را درست برگردان کنی، زبان ناتوان نیست، بلکه مشکل از خود توست! در حال حاضر، از صالح حسینی حرف میزنیم. مترجم بزرگی که آثارش بدون شک، قابلاعتمادترین و بهترین آثار ترجمهشده هستند. با جملهٔ بالا، او به جای تکتک مخاطبهای کتابخوان و مترجمهای حرفهای صحبت کرده است. در واقع صالح حسینی را میتوان مترجمی در نظر گرفت که هر مفهوم پیچیده یا سختخوانی را به همان شکلی که هست، به زبان فارسی برگردان میکند و مفهوم و منظور نویسنده را به بهترین شکل منتقل میکند. اما چه چیزی باعث این حجم از دانش و توانایی میشود؟
از حافظ تا جرج واشنگتن آمریکا
صالح حسینی در سال ۱۳۲۵ در کرمانشاه به دنیا آمد و در کودکی، دو سال از عمرش را در مکتبخانه سپری کرد. یک سال هم به عنوان طلبه آموزش دید. به همین دلیل هم از همان بچگی با قرآن، حافظ و سعدی به خوبی آشنا شد. چون در آن زمان، به طلبهها حکمت و معرفت میآموختند و آنها را با حکایتهای سعدی و غزلیات حافظ آبدیده میکردند. از آنجا که او با سعدی، حافظ و قرآن آشنا شده بود، پس با زبان و ادبیات کهن فارسی هم آشنا شد. به همین دلیل، به مترجمی تبدیل شد که بعدا به راحتی میان زبان عامهپسند و زبان فاخر مانور دهد و از آنها به درستی استفاده کند. در واقع، چه بسا که مترجم واقعی کسی است که نه فقط به زبان مبداء بلکه مثل صالح حسینی، به زبان مقصد (فارسی) هم تسلطی کامل داشته باشد. به گفتهٔ یکی از شاگردانش، او حتی راجع به افتان و خیزان زبان فارسی هم نظر میدهد و اگر کسی از او بپرسد «چه خبر؟» جوابش را با «کوفت و چه خبر» داده و چنین اصطلاحاتی را حشو میپندارد! او بعد از فارغالتحصیلی در دبیرستان، در دانشکده ادبیات و علوم انسانی شیراز مشغول تحصیل در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی شد. او همین رشته را در دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا ادامه داد تا به درجهٔ دکترا رسید. سپس به ایران بازگشت و در دانشگاه اهواز شروع به تدریس کرد. گرچه او هیچوقت «مترجمی زبان انگلیسی» نخوانده بود، ولی همین تحصیل در رشتهٔ ادبیات به او کمک کرد تا در ترجمهٔ آثار ادبی و فاخر، یکهتاز باشد و حریف نداشته باشد. در واقع، اگر کسی در رشتهٔ ادبیات انگلیسی تحصیل کند، بهتر از کسی که مترجمی خوانده میتواند آثار ادبی را ترجمه کند. مفاهیم سنگین فلسفی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که در رشتهٔ ادبیات آموزش داده میشود، به هیچ عنوان در رشتهٔ مترجمی وجود ندارند. گرچه شاید به همین دلیل هم باشد که امثال لیلی گلستان و صالح حسینی در ترجمه حرف اول را میزنند.
سبک ترجمه صالح حسینی
همانطور که گفتیم، صالح حسینی در انتقال مفهوم به بهترین شکل ممکن تبحر داشت. او با طبیعیسازی، سادهسازی و تصریح مختصر، همگانی در امر ترجمه را به بهترین شکل انجام میدهد و در هیچ بخشی از آن زیادهروی نمیکند. متأسفانه برخی مترجمها، برای آنکه مفهوم را منتقل کنند، زبان اصلی نویسنده را برهم میزنند و بدون در نظر گرفتن مقصود نویسنده در سختخوان کردن یک جمله، مفهوم دریافتی خود را به زبان فارسی برمیگردانند. ولی صالح حسینی استعداد ویژهای دارد. برای مثال او در کتاب «خشم و هیاهو» که یکی از کتابهای فاخر، سختخوان و عجیبغریب است، به خوبی از پس انتقال مفهوم نویسنده برمیآید. پس اگر میخواهید با پیچیدگیها و بازیهای زبانی ویلیام فاکنر روبهرو شوید و زبان انگلیسی نمیدانید، پس باید کتاب را با ترجمهٔ حسینی بخوانید. در ادامه، بخشی از سبک ترجمهٔ او را در اختیارتان قرار میدهیم تا با قلمش بهتر آشنا شوید.
پاروها آفتاب را در برقهای فاصلهدار میگرفتند، بوی تاریک و روشن یاس دیواری، تاریکی نجواگر تابستان و ماه اوت درختها روی دیوار خم شده بودند… به نظر میرسید که در این هوا حتی صدا هم درمی ماند، انگار که هوا آنقدر صدا حمل کرده بود که خسته شده بود. ما در برگهای خشک که با دم زدن آهسته انتظار ما نجوا میکردند و تنفس آهسته خاک و ماه اکتبر بدون باد، مینشستیم. رشتههای ظریف، چون حرکت خواب آهسته میجنبند.
از جمله آثار ترجمه شده توسط صالح حسینی میتوان به قمارباز، دل تاریکی، مرگ ایوان ایلیچ، برادران کارامازوف، برخیزای موسی، آخرین وسوسهٔ مسیح و… اشاره کرد.