سال 1403

اوریپید

کتاب‌های اوریپید

«اوریپید» یکی از سه نمایش‌نامه‌نویس برتر در تاریخ ادبیات جهان است که در یونان باستان زندگی می‌کرد. نمایش‌نامه در این دوره، که مهم‌ترین عصر در تمدن انسانی به شمار می‌رود، تحولات زیادی را از سر گذراند و عوامل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بسیاری دست‌به‌دست هم دادند تا هنر و ادبیات در جامعه به شیوه‌ای تازه رونق بگیرد. هنر در فرهنگ عمومی مردم به طور مستقیم نقش داشت و علم و فلسفه نیز در بستر همین اجتماع متمدن تازهٔ انسانی پا گرفتند. شعر که در این دوره به دو صورت تراژدی و حماسه سروده می‌شد و عموماً در ستایش پادشاهان صورت می‌گرفت، حالا به نثر تبدیل می‌شد تا به صورت عمومی در شهر نمایش داده شود. اوریپید یکی از کسانی بود که شکلی تازه به نمایش داد و بیشتر عناصری که ما امروزه جزوی از نمایش‌نامه می‌دانیم، توسط او به این قالب ادبی وارد شد. نمایش‌نامه‌های او نه‌تنها سرشار از دیالوگ‌ها و مونولوگ‌های درخشان و ماندگار است، در قصه‌گویی نیز به شیوهٔ داستان‌های اساطیری عمل می‌کند و در خلق یک جهان فلسفی، کم‌نظیر است. تعداد آثار نمایشی و مقالات اوریپید به بیش از ۹۰ عدد می‌رسد و بیشتر آن در طول این ۲۵ قرن باقی مانده است! اوریپید را پیش از هر چیز باید یک نابغه بدانیم که در ساختن هر چیزی در جهان ادبیات استاد است؛ اما در کنار ارزش ساختاری و ادبی که برای آثار او قائلیم، جنبه‌های فلسفی و سیاسی و اجتماعی را نیز در کنار آن‌ها شاهد هستیم. در آثار او اختیار و جبر همیشه به چالش کشیده می‌شود و از گفتگوهای طولانی و درخشان شخصیت‌ها، فلسفهٔ عمیقی استخراج می‌شود. او جزو اولین کسانی‌ست که خدایان را در تعامل با انسان‌ها به داستان‌هایش می‌آورد و پیوندی که میان ارادهٔ خدایان و سرنوشت انسان و مفاهیمی مثل عشق و گناه و هوس ایجاد می‌کند، اندیشه‌ای آن‌چنان نظام‌مند را برقرار می‌سازد که در زمانهٔ خودش غریبه است. در این دوران «آیسخولوس» و «سوفوکلس» که دو اندیشمند و استاد دیگر در عرصهٔ نمایش و ادبیات بودند، با آثار هجوآمیز خود اوریپید را به سخره می‌گرفتند و وقتی سلیقهٔ عمومی مردم بر ضد او شد، اوریپید شهر خودش را ترک گفت.

زندگی و شخصیت اوریپید

اوریپید (Euripides) در سال ۴۸۰ پیش از میلاد مسیح در جزیرهٔ سالامیس از توابع یونان، به دنیا آمد و در سال ۴۰۶ پیش از میلاد از دنیا رفت. او در خانواده‌ای متوسط متولد شد و والدینش در بازار آتن خرده‌فروشی می‌کردند. مادر اوریپید همیشه می‌خواست که او یک قهرمان در دو و میدانی شود، به همین دلیل مدتی را در این حرفه گذراند؛ اما ورزش استعداد واقعی او نبود. در همین دوران که اوریپید مشعل‌دار و رقاص مراسم‌های مذهبی آپولو بود، پیش اساتید آن زمان فلسفه و هنر و ادبیات را هم تحصیل می‌کرد. زندگی شخصی و خانوادگی هرگز برای او آن چیزی نبود که انتظارش را داشت؛ دو همسر او که سه فرزند برایش آوردند، هر دو به او خیانت کردند و تنهایش گذاشتند. اوریپید در اثر ناملایمت‌های زندگی و تنهایی که بیش از پیش گریبانش را گرفته بود، به یک غار پناه برد؛ جایی که واقعاً غار تنهایی‌اش بود و پس از مرگش، به استقبال طرفداران و پیروانش غار اوریپید نام گرفت و محل برگزاری جلسات ادبی شد. بخش‌های زیادی از زندگی او دارای سندیت محکمی نیست و مشخص نیست که دقیقاً چه اتفاقی برای او افتاد. اما منابع جسته و گریخته به این پرداخته‌اند که او شخصیتی شهودمحور داشت و با خانه‌ای که در غار ساخت و کتابخانه بزرگی که در آن جمع‌آوری کرد، می‌خواست به طور روزانه به دریا و دشت و طبیعت نزدیک باشد. اوریپید پس از این‌که از شهر و مردمش فاصله گرفت، زندگی تازه‌ای را آغاز کرد، اما هرگز هدفش را رها نکرد. به همین دلیل در طول سال‌های پایانی زندگی‌اش همیشه مشغول پژوهش و تفکر بود و تلاش می‌کرد تا شاگردانی را پرورش دهد که راه او را ادامه دهند.

آثار و سبک ادبی اوریپید

از بین سه نویسنده‌ای که نام بردیم، اوریپید جوان‌ترین بود. سوفوکل و آیسوخولوس، به ترتیب ۱۳ و ۳ سال زودتر از او، اولین کارشان را روی صحنه برده بودند و اوریپید طبیعتاً بخشی از ذهنیت هنری‌اش را از این دو نفر وام می‌گرفت. نقطهٔ مشترک این سه شخصیت در نوشتن آثاری بود که زمینهٔ میهن‌پرستی داشت و اساطیر را پشت‌وپناه یونانیان در جنگ با ایران باستان می‌دانست. سوفوکل پیروزی پسرانش را جشن گرفت، آیسوخولوس خود در جنگ شرکت کرده بود و اوریپید در روز نبرد به دنیا آمد! به همین دلیل زندگی و آثار اوریپید عمیقاً تحت تأثیر جنگ‌های یونان بود و هنگامی که زمان شکست فرا رسید، او طاقت دیدن شکست کشورش را نداشت. اوریپید یک نابغه بود که از شیوه‌های تازه‌ای برای نوشتن استفاده می‌کرد؛ مثلاً نمادگرایی در آثار او به گونه‌ایست که بخش اعظم تعریف امروز ما از این تکنیک ادبی را تشکیل می‌دهد. او جهانی را می‌سازد که همه‌چیز آن دقیقاً در جای خودش قرار دارد و فقط انسان‌ها هستند که با جنگ و کشتار و غارت یکدیگر، نمی‌توانند به راحتی روی زمین زندگی کنند. قطعاً مهم‌ترین شخص در زندگی اوریپید، معلمی بود به نام «سقراط». در آثار اوریپید به منطق سقراط برمی‌خوریم و حتی روش استنتاجی او را در دیالوگ‌ها نیز می‌بینیم. به این ترتیب اوریپید در عین حال که ترکیبی از هم‌عصران خود بود، نبوغ خود را در خلق داستان‌های تراژیک، در قالبی اجتماعی اما با محوریت انسان و خدا، روی کاغذ می‌آورد. از برترین آثار این نویسندهٔ بزرگ ادبیات کلاسیک می‌توانیم به شاهکارهایی مثل «زنان تروا، مده‌آ، سیکلوپس، زنان فنیقی، الکترا، تراژدی هلن، آندروماک، اورستس، زنان فریادخواه، کاهنه‌های باکوس و ائوریپیدس»

جملات برتر از اوریپید

همه‌چیز را زیر سوال ببر. چیزی بیاموز. به هیچ‌چیز پاسخ نده.
یک دوست وفادار به ده هزار آشنا ارزش دارد.
وقتی با یک احمق منطقی سخن بگویی، او تو را احمق خواهد خواند!
برده کسی‌ست که نمی‌تواند افکارش را بیان کند.
اگر به برای زندگی خودت ارزش قائلی، به یاد داشته باش که دیگران نیز به زندگی خود اهمیت می‌دهند.
نه در زمین و نه در اقیانوس موجودی به هیولاگونگی و وحشی‌صفتی زن یافت نمی‌شود!
زندگی مانند تئاتر است؛ اغلب انسان‌های خیلی بد بهترین صندلی‌ها را اشغال می‌کنند.
کسی که در جوانی آموزش را نادیده می‌گیرد، گذشته را از دست داده و در آینده مرده است.
وقتی شکم یک مرد سیر باشد، تفاوتی نیست که فقیر باشد یا ثروتمند.
هوشمندی خردمندی نیست!

کتاب‌های پرفروش اوریپید

کتاب‌های جدید اوریپید