دوباره فکر کن

آدام گرانت، نویسندهٔ پرفروش، در آخرین اثر خود، هنر انتقادی بازاندیشی را بررسی می‌کند تا شما یاد بگیرید که نظرات خود را زیر سؤال ببرید و ذهن دیگران را باز کنید. هوش معمولاً به عنوان توانایی فکر کردن و یادگیری در نظر گرفته می‌شود، اما در دنیایی که به‌سرعت در حال تغییر است، مجموعه دیگری از مهارت‌های شناختی وجود دارد که ممکن است اهمیت بیشتری داشته باشند؛ مانند توانایی بازاندیشی و فراموش کردن. در زندگی روزمره، بسیاری از ما راحتی پذیرش یک باور را به ناراحتی شک و تردید ترجیح می‌دهیم. ما به جای اینکه به نظراتی گوش دهیم که ما را به سختی می‌افکنند، به نظراتی گوش می‌دهیم که به ما احساس خوبی می‌دهند.
ما اختلاف نظر را به جای فرصتی برای یادگیری، تهدیدی برای نفس خود می‌دانیم. ما اطراف خود را با افرادی احاطه کرده‌ایم که با نتیجه‌گیری‌های ما موافق هستند، درحالی‌که باید به سمت کسانی که فرآیند فکر ما را به چالش می‌کشند، جذب شویم. نتیجه این است که باورهای ما خیلی زودتر از استخوان‌هایمان شکننده می‌شوند. ما بسیار کم مانند دانشمندانی که در جست‌وجوی حقیقت هستند کنجکاویم.

آدام گرانت، روان‌شناس سازمانی، متخصص باز کردن ذهن دیگران و ذهن ماست. او به‌عنوان پروفسور، با رتبه برتر وارتون و نویسنده پرفروش، باز کردن ذهن دیگران و ذهن ما را یکی از اصول راهنمایش می‌داند که انگار درست هم می‌گوید. او با ایده‌های جسورانه و شواهد دقیق، بررسی می‌کند که چگونه می‌توانیم لذت اشتباه کردن را بپذیریم، به مکالمات پرمشغله بیفزاییم و مدارس، محل‌های کار و جوامعی برای یادگیرندگان مادام‌العمر بسازیم.

در این کتاب، شما در می‌یابید که چگونه یک قهرمان مناظرهٔ بین‌المللی در بحث‌ها پیروز می‌شود، یک موسیقی‌دان سیاه‌پوست برتری‌گرایان سفیدپوست را متقاعد می‌کند که نفرت را کنار بگذارند و یک تشویق‌کننده تزریق واکسن والدین نگران را متقاعد می‌کند که فرزندانشان را ایمن کنند.

دوباره فکر کن نشان می‌دهد که ما مجبور نیستیم هر چیزی را که به آن می‌اندیشیم باور کنیم یا هر چیزی را که احساس می‌کنیم، درونی کنیم. این دعوتی است برای رها کردن دیدگاه‌هایی که دیگر برای ما مفید نیستند و ترجیح انعطاف‌پذیری ذهنی به ثبات احمقانه. اگر دانش قدرت است، دانستن آنچه نمی‌دانیم حکمت است.

بخش‌های مختلف کتاب دوباره فکر کن

کتاب دوباره فکر کن که از آثار پرفروش در میان کتاب‌های خودیاری در ایران است؛ توسط چندین نشر مختلف به چاپ رسیده است که بهترین ترجمه‌های موجود در بازار از نشر نوین و نشر میلکان برای این کتاب در دسترس است. این کتاب توسط نشر نوین با دریافت حق کپی‌رایت از ناشر خارجی‌زبان آن در ایران به فارسی برگردان شده است.
بخش‌های مختلف این کتاب به صورت طرح یک موضوع اصلی و در ادامه ارائهٔ مثال‌هایی برای توضیح آن مورد است. این مثال‌ها حاصل تجربیات چندین و چند سالهٔ آدام گرانت در بررسی و تحلیل کسب و کارها و مشاوره به آن‌ها رقم خورده است. نکتهٔ جالب دیگر این است که این انتقال تجربیات فقط از تحلیل کسب و کارها نیست و نویسنده بسیاری از مثال‌های کتاب را زا تجربیات شخصی‌اش در حوزه‌های مختلف به دست آورده است. برای مثال بخشی از کتاب در مورد مسابقات مناظره است و تحلیل دو شرکت کنندهٔ آن که از قضا یکی از آن‌ها یک هوش مصنوعی است.
کتاب پس از ارائهٔ پیش‌گفتار به طور کلی به چهار بخش اصلی تقسیم شده که به این شکل آمده است:

• بخش اول: تجدید نظر شخصی
  فصل۱: یک واعظ، یک دادستان، یک سیاست‌مدار و یک دانشمند
  فصل۲: منتقد بیرون گود و متقلب
  فصل۳: لذت اشتباه کردن
  فصل۴: باشگاه مشت‌زنی خوب
  
  
• بخش دوم: تجدید نظر بین فردی
  فصل۵: رقص با دشمنان
  فصل۶: دشمنی بر سر الماس
  فصل۷: مروجان واکسن و بازجویان خوش‌اخلاق
  
  
• بخش سوم: تجدید نظر جمعی
  فصل۸: گفتگوهای احساسی
  فصل۹: بازنویسی کتاب‌های درسی
  فصل۱۰: این با روش همیشگی‌مان فرق دارد
  
  
• بخش چهارم: نتیجه‌گیری
  فصل۱۱: گریز از کوته‌بینی
  مؤخره
  اقدامات تأثیرگذار

چرا کتاب دوباره فکر کن را بخوانیم؟

این کتاب تلاش می‌کند تا این رویه را در ذهن خوانندهٔ خود ایجاد کند که هر دیدگاهی قابل تجدید نظر است و در گذر زمان می‌توان نسبت به یک موضوع و یا تفکر به خصوص نگرش متفاوتی داشت؛ چرا که در دنیای امروزی که به سرعت در حال تغییر و تحول است دیگر نمی‌توان به طور قطع نظریه یا عقیده‌ای را درست دانست. دوباره فکر کن به ما کمک می‌کند تا ذهنیت واعظ، دادستان یا سیاستمدار خود را تا جایی که ممکن است با ذهنیت یک دانشمند جایگزین کنیم و تلاش کنیم تا مانند دانشمندان در هر موضوع یا رخدادی که با آن مواجه می‌شویم بارها و بارها تجدید نظر کنیم؛ چرا که آدام گرانت معتقد است این تجدید نظرها مسیر رشد شخصیتی و مهارت‌های ما را هموار می‌سازد.
برای نمونه از موضوعاتی که داخل کتاب مطرح شده می‌توان به داستان واکسن زدن اشاره کرد. اینکه چگونه یک کشیش تربیتی توانست با شنیدن دیدگاه‌های جامعهٔ سنتی مخالف واکسن و ارزش قائل شدن برای عقیده و نظر آن‌ها، سپر دفاعی‌شان در برابر واکسن زدن را بشکند و با استفاده از تکنیکی آن‌ها را به سمتی هدایت کند که خودشان در مورد عقیده‌شان تجدید نظر کنند. این دقیقاً بر خلاف تلاش‌های اجباری و قهری دولت برای هدایت مردم به تزریق واکسن بود.
این مثال‌های عینی برای ملموس شدن محتوای اصلی کتاب و حرفی که نویسنده می‌خواهد بزند کاملاً ضروری است و شما با مطالعهٔ این موارد کاملاً متوجه هدف کتاب می‌شوید. خوشبختانه گرانت موارد متفاوت و متعددی را برای نمونه در کتاب آورده و سعی کرده از تما زوایای موجود به این نگرش و نحوهٔ عملکرد آن بپردازد.
برای اینکه در دنیای پر تلاطم امروز با آرامش و دقت بیشتری بتوانیم تصمیمات مهم زندگی‌مان را بگیریم، نیاز است تا تجدیدنظر کردن در عقائد و نگرش‌هایمان را مدام و به صورت روزمره تمرین کنیم؛ و برای شروع این تمرین چه گزینه‌ای بهتر از این کتاب؟

جملاتی از کتاب دوباره فکر کن

«بسیاری از ما به دانش و تخصصمان افتخار می‌کنیم و خیلی دوست داریم پای باورها و عقایدمان بمانیم. در یک دنیای با ثبات، چنین طرز فکری منطقی است و ثبات عقیدهٔ ما عواید قابل توجهی به همراه خواهد داشت. اما مشکل اینجاست که دنیای ما به سرعت تغییر می‌کند و باید معادل زمانی که صرف تفکر می‌کنیم، برای بازنگری و اصلاح تفکراتمان هم وقت بگذاریم.
تجدید نظر مجموعه‌ای از مهارت‌ها و البته نوعی طرز فکر است. هم‌اکنون خیلی از ابزارهای ذهنی مورد نیازمان را در اختیار داریم. فقط باید یادمان باشد که هر از چند گاهی با بیرون آوردن آنها از قفسه، گرد و غبار رویشان را پاک کنیم. »

«مقاومت در برابر وسوسهٔ ساده‌سازی، یک گام در جهت افزایش سواد مباحثه است. این کار تأثیر عمیقی بر چگونگی برقراری ارتباط با مسائل دوقطبی‌ساز دارد. در مورد رسانه‌های سنتی، این کار می‌تواند به روزنامه نگاران کمک کند تا ذهن مردم را نسبت به حقیاق ناخوشایند باز کنند. در شبکه‌های اجتماعی هم می‌تواند به همهٔ ما کمک کند تا بهره‌وری بیشتری در دعواهای توییتری یا فیس‌بوکی داشته باشیم. شاید نتواند موجب توافق نظر شما با عموی نه چندان محبوب‌تان در میهمانی‌های خانوادگی شود، اما به خوبی می‌تواند مانع تبدیل مکالمه‌ای به ظاهر بی‌ضرر به یک بحث غیرقابل کنترل و عاطفی شود؛ و در بحث‌های سیاسی بسیار مهم برای زندگی همهٔ شهروندان، می‌تواند منجر به کشف سریع‌تر راه حل‌های عملی و بهتر شود. »