ساز شکسته
برج
آکیرا میزوبایاشی
محمدمهدی شجاعی
معرفی و بررسی کتاب ساز شکسته
ژاپن یکی از کشورهای مهم و باستانی آسیای شرقی بهشمار میرود. این کشور از فرهنگ و هنر کهن و ارزشمندی برخوردار است و در زمینهٔ ادبیات که یکی از شناختهشدهترین هنرها محسوب میشود هم حرفی برای گفتن دارد. نویسندگان ژاپنی در چند دههٔ گذشته جایگاه مهمی در جامعهٔ ادبیات جهان بهدست آوردهاند و آثارشان از طرفداران قابلتوجهی برخوردار گردیده است که شاید شما هم نام چند تنی از این نویسندگان را شنیده و برخی از آثارشان را خوانده باشید. ما نیز در اینجا میخواهیم به سراغ کتابی از یکی از نویسندگان ژاپنی برویم و به معرفی آن بپردازیم. این کتاب «ساز شکسته» نام دارد و بهقلم آکیرا میزوبایاشی نوشته شده است. ساز شکسته، ترجمهای از محمدمهدی شجاعی بهشمار میرود و با همت نشر برج، چاپ و منتشر شده است. پیش از انکه به سراغ کتاب برویم بهتر است کمی با آکیرا میزوبایاشی آشنا شویم.
آشنایی با آکیرا میزوبایاشی
آکیرا میزوبایاشی، نویسندهای ژاپنی است که در سال ۱۹۵۱ چشم به جهان گشود. او دانشآموختهٔ دانشگاه زبان و تمدنهای خارجی در توکیو است و سپس برای تحصیل راهی فرانسه شد. میزوبایاشی در نیمهٔ نخست دههٔ ۱۹۷۰ آموختن زبان فرانسوی را اغاز میکند و در نوشتن رمانهایش در کنار زبان ژاپنی از زبان فرانسوی هم بهره میبرد. او از سال ۱۹۸۹ در دانشگاه صوفیای توکیو به تدریس مشغول است.
نگاهی به کتاب ساز شکسته
سال ۱۹۳۸ است و یو میزوساوای ژاپنی بههمراه دو مرد چینی و یک زن، یک گروه موسیقی بنا نهادهاند و با یکدیگر ویولون مینوازند و تمرین میکنند. دو عضو چینی گروه موسیقی، دانشجویانی هستند که با وجود درجریانبودن جنگ میان چین و زاپن از کشور دشمن نرفتهاند و گرفتار تب ناسیونالیسمی افراطی نشدهاند زیرا خودشان را از بند متعلقات رها میدانند و انسانیت را فراتر از هرچیز دیگری بهشمار میآورند. در جلساتی که این گروه چهارنفره برگزار میکنند، سخنانی سیاسی که گاهی تند و تیز هم است بر زبان آورده میشود. برای مثال یو بیان میدارد که میهن پلیدی دارد و هممیهنانش پلشتهایی هستند که فقط از تعلقاتشان به میهن دلگرماند. این سخن یو از این بابت بود که ژاپن در آن زمان دولتی استعمارگر بهشمار میرفت و به جنگ و کشورگشایی تمایل داشت و در کنارش فضایی خفقانآور در کشور حاکم کرده بود. یو پسری هم دارد بهنا رئی که یازده سالش است و بسیار به مطالعه علاقه دارد. اعضای گروه چهارنفره در یکی از جلسات توسط ارتش دستگیر میشوند و یو در مقابل چشمان پسرش که در کمد پنهان شده بود مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و سازش توسط یکی از نظامیها شکسته میشود. پس از این اتفاق پی میبریم که رئی توسط یکی از دوستان نزدیک پدرش که فیلیپ نام دارد و فرانسوی است به فرزندی پذیرفته میشود و به فرانسه میرود و در آنجا نامش به ژاک تغییر پیدا میکند. رئی یا زاک در فرانسه، سلزسلزی را نزد صاحبان فن میآموزد و پس از آنکه بهخوبی در این حرفه تجربه کسب میکند به بازسازی ساز شکستهٔ پدرش روی میآورد و میتواند ساز را با تمام سختیهایی که داشت تعمیر کند و این کار را بزرگترین دستآورد خود عنوان نماید. ساز شکستهٔ یو میزوساوا که با دستان پسرش جان تازهای گرفت در کنسرتی که توسط یکی از هنرمندان جوان و بااستعداد ژاپنی برگزار میشود مورد استفاده قرار میگیرد و سرنوشت ساز و صاحبش به رسانهها کشیده میشود.
جملاتی از کتاب ساز شکسته
من تمام هویتم را از چین نمیگیرم. چینیام اما قبل از هرچیز خودم را انسانی میبینم که از بند تعلقاتش آزاد است. سعی میکنم به خود بقبولانم قبل از اینکه چینی باشم، انسانم و دوستان ژاپنیام را نیز به کشورشان تقلیل نمیدهم. دوست دارم به پیوند دوستی و محبتی باور داشته باشم که مرزهایش فراتر از منازعات ملتهاست.
***
رک بگویم، از زیادیخواهیها و دستاندازیهای استعمارگرانهٔ امپراتوری ژاپن خشگینم. اما ابدا آدمها و دولتها را به یک چوب نمیرانم. در دنیای امروز، لاجرم در انقیاد دولتهاییم. البته هرکسی باید اول و پیش از هرچیز خود را فردی بداند که از هر تعلقی آزاد است. قطعا چینیام، اما نمیخواهم دیگران مرا به همین موضوع تقلیل دهند. فردیت من چیزی است کاملا متفاوت با آنچه تقدیر تولدم برایم رقم زدهاست.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | ساز شکسته |
---|---|
ژانر | داستانی، شرح حال، داستان تاریخی |
تعداد صفحه | ۲۰۰ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۸۰ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۷۲۸۰۳۰۲ |