اساتید ۲
ناموجود
قلعه مالویل
کد کالا: ۴۰۰۴۹

قلعه مالویل

ناشر:

امیرکبیر

نویسنده:

روبر مرل

مترجم:

محمد قاضی

هنوز امتیازی داده نشده

لیست چاپ‌های دیگر

(۲)

معرفی و بررسی کتاب قلعه مالویل

انسان امروزی از همان ابتدا که چشمانش را گشوده، با سیل عظیمی از «چیزها» احاطه شده است. آدم‌ها، ماشین‎ها و ماشین‌آلات، تکنولوژی، تلویزیون، قوانین، درختان و آسمان آبی. حال چه می‌شود اگر روزی چشمانتان را باز کنید و ببینید همهٔ این «چیزهایی» که از بدو تولد دور و برتان وجود داشته است از بین رفته است؟ چه می‌شود اگر از خانهٔ خود بیرون بیاید و ببینید هیچ انسانی در شعاع چند کیلومتری شما نیست؟ به آسمان نگاه کنید و ببینید که آسمان سیاه و کدر شده؟ درختان سوخته‌اند، پرنده‌ای آواز نمی‌خواند و ماشینی وجود ندارد. انسان‌ها، خانه‌ها، ماشین‌ها، همهٔ چیزهایی که انسان امروزی را در حاله‌ای از روزمرگیِ آشنا احاطه کرده‌اند از بین رفته و خاکستر شده‌اند. این جهان، جهانی است که «روبر مرل» در کتاب «قلعهٔ مالویل» برای ما به تصویر می‌کشد.

دنیایی که در آن راه و رسم زندگی گذشته دیگر به کارمان نمی‌آید. دنیایی که می‌توانیم قوانین و ارزش‌های آن را خودمان از نو بنویسیم و وضع کنیم. دنیایی که در آن انسان، در نهایت انسان بودنش، بدون هیچ چیز دیگری، به حال خود رها شده است.

موضوع کتاب قلعهٔ مالویل

داستان کتاب «قلعهٔ مالویل» در منطقه‌ای روستایی در کشور فرانسه در اواخر قرن بیستم اتفاق می‌افتد. این کتاب که در دستهٔ ادبیات «پسا-آخرالزمانی» و «علمی تخیلی» قرار می‌گیرد، داستان گروهی از مردم را دنبال می‌کند که از بمب اتمی که تمام دنیا را نابود کرده است جان سالم به در برده‌اند و حال می‌خواهند در دنیایی خالی از سکنه و امکانات، روزگار بگذرانند.

شروع کتاب قلعه مالویل شوکه‌کننده است. این کتاب دست‌نوشته‌ای است از «امانوئل»، شخصیت اصلی کتاب و صاحب قلعهٔ مالویل. امانوئل از صبح آن روز شروع می‌کند و یک به یک تمام مکالماتی را که با آدم‌های منطقه داشته برای شما بازگو می‌کند. تک به تک آن‌ها کارهایی دارند که باید به آن‌ها رسیدگی کنند. دغدغه‌هایی که آن‌ها را نگران کرده است همه‌گی بعد از واقعه پوچ و ابزورد به نظر می‌رسند. حقیقتی که امائول بر روی آن تاکید می‌کند، غیرمنتظره بودن این اتفاق است. هیچ جنگی در حال وقوع نبوده و هیچ خبری مبنی بر شلیک بمب اتمی وجود نداشته است. با این حال در اواسط روز، زمانی که امانوئل با تعدادی از دوستانش در سرداب قلعهٔ مالویل که یک دژ جنگی قدیمی است در حال صحبت است، صدای مهیبی به گوش می‌رسد و به همین سادگی، دنیا به پایان می‌رسد.

تصور کنید وارد اتاقی شوید و زمانی که از آن خارج شدید ببینید تمام دنیا و هرآن‌چه و هرآن‌کس که در آن زنده بوده و نفس می‌کشیده از بین رفته است. آسمان خاکستری است و تا چشم کار می‌کند خرابه است و خرابه.   «دیگر دنیا چیزی به‌جز یک گورستان عمومی نبود و من و رفقایم را در این کشتارگاه زنده گذاشته بودند تا مرده‌ها را به خاک بسپاریم و با بوی آن‌ها عمر به سر آریم. »

دنیای قلعهٔ مالویل همچین دنیایی است. دنیایی خالی از تمدن و ارزش‌های از پیش تایین شده. دنیایی که باید از ریشه ساخته شود. در نظر «مرل»، این تاثیری است که جنگ بر روی انسان‌ها می‌گذارد. در یک چشم بر هم زدن دنیای آشنایشان را با دنیایی عوض می‌کند که نفس کشیدن هم در آن سخت است. دنیایی که هرچقدر در آن پیش‌تر بروی، لاشه‌ها و اجساد و خرابه‌های بیشتری میبینی. سوال اصلی این است، در این دنیا، چه چیزی حقیقتا حائز اهمیت است؟ زمانی که به دور و بر خود نگاه می‌کنید و تمام تمدن چندهزارسالهٔ بشر را از دست رفته می‌بینید، چه چیزی در مسند اول الویت خواهد نشست؟ جواب مرل به این پرسش «بقا» است. قلعهٔ مالویل کتابی است سراسر تلاش و تقلا برای زنده ماندن و بودن. در دنیای پسا-آخرالزمانی مرل زنده ماندن این انسان دوپا از هرچیز، حتی از بدیهی‌ترین ارزش‌های انسانی نیز بااهمیت‌تر است.

کتاب از دیدگاه اول شخص مفرد نوشته شده است. خواننده این دنیای پس از واقعه را از دیدگاه «امانوئل» می‌‎بیند. امانوئل مانند یک دوربین دقیق، ریزبه‌ریز اتفاقات را ثبت می‌کند. توصیفات دقیق مرل در این کتاب، باعث می‌شود به راحتی بتوانید خودتان را جای شخصیت‌ها قرار بدهید و تمام آن ترس، اضطراب و احساس سردرگمی را تجربه کنید.

اگر کتاب قلعه مالویل را به دو بخش کلی تقسیم کنیم؛ بخش آغازین کتاب بسیار بهتر و غنی‌تر از بخش دوم نوشته شده است. دغدغه‌ها و مسائل بررسی شده در نیمهٔ اول کتاب همه‌گی برای مخاطب تازگی دارند و مسائل اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی بیشتری بررسی می‌شوند. بخش زیادی از نیمهٔ اول کتاب به بیان احساسات و افکار شخصیت‌ها اختصاص داده شده است و نحوه‎ی مواجههٔ آن‌ها با از بین رفتن زندگی گذشته‌شان موضوع مهمی به شمار می‌رود. این در حالی است که رفته رفته، موضوع اصلی کتاب به زنده ماندن و بقای صرف و به دست آورن ملک و املاک تغییر پیدا می‌کند. این روند تکراری باعث شده نیمهٔ دوم کتاب کمی خسته کننده و یکنواخت بشود.

این کتاب در ایران تنها توسط آقای «محمد قاضی» ترجمه شده است. اما سه نشر متفاوت آن را منتشر کرده‌اند. نسخهٔ منتشر شده از «انتشارات امیرکبیر» کیفیت فیزیکی بسیار خوبی دارد اما ویراست آن بسیار قدیمی است، نسخهٔ منتشر شده از «نشر نیلوفر» به علت حجم نسبتا زیاد کتاب در حروف‌چینی جدید از فونت و فاصلهٔ خطوط مقدار قابل‌توجهی کاسته‌اند که خواندن را کمی سخت کرده، در آخر نسخهٔ منتشر شده از انتشارات «علمی و فرهنگی» در بین این سه نشر، بهترین گزینه به شمار می‌رود.

نگاهی بر زندگی روبر مرل، نویسندهٔ کتاب قلعهٔ مالویل

«روبر مرل» رمان‌نویس مشهور فرانسوی در ۲۸ اوت سال ۱۹۰۸ در الجزایر به دنیا آمد. پدر مرل که علاقه و اطلاعات بسیار زیادی در حوزهٔ ادبیات داشت، زمانی که مرل ۸ ساله بود کشته شد. بعد از فوت پدر، مرل و مادرش مجبور شدند به فرانسه نقل مکان کنند. روبر مرل موفق شد در فرانسه در بهترین مدارس تحصیل کند و سرانجام دکترای خود را در رشته ادبیات گرفت. پس از تحصیل، مرل به عنوان استاد ادبیات در دانشگاه‌های معتبری مشغول به کار شد. در سال ۱۹۳۹ زمانی که مرل ۳۱ ساله بود، در طی جریانات جنگ جهانی دوم در فرانسه دستگیر شد. مرل چندین سال در اسارات یود و بارها فرار کرد اما مجددا دستگیر شد. جنایت‌ها و خرابی‌هایی که مرل در طی این دوران شاهد آن‌ها بود، باعث شکل‌گیری دیدگاهی ضدجنگ در او شد. این عقیده که بیشتر کتاب‌های این نویسنده بر آن استوار است، پایه و اساس آثار روبر مرل به شمار می‌رود. مرل ۱۰ سال پس از دستگیر شدن در فرانسه، در سال ۱۹۴۹ کتاب «شنبه و یکشنبه کنار دریا» را منتشر کرد. او در این کتاب از تجربیات خود در زمان جنگ، خصوصا از تجربه خود در حضور در «عملیات تخلیهٔ دانکرک» سخن گفت. این کتاب برندهٔ «جایزهٔ ادبی گنکور» شد که معتبرترین جایزهٔ ادبی در فرانسه است. مرل ۳ بار ازدواج کرد و صاحب ۶ فرزند شد. او سرانجام در سن ۹۵ سالگی در خانهٔ خود بر اثر حملهٔ قلبی فوت کرد. از دیگر آثار این نویسنده می‌توان به «حیوان خردمند»، «مرگ کسب و کار من است»، «شخصیت انسان»، «روز برای ما بر نمی‌آید»، «جزیره»، «پشت شیشه» و «مادراپور» اشاره کرد.

جملاتی از کتاب قلعهٔ مالویل

«برای مردی که همهٔ عزیزانش را در یک جعبهٔ کوچک در زیر خاک مدفون کرده بودند دیگر زندگی چه لطفی داشت؟ »

«این با ما نیست که بگوییم زنده خواهیم ماند یا خواهیم مرد. آدم برای این زنده است که به زندگی ادامه بدهد. زندگی مثل کار می‌ماند، پس بهتر اینکه آن را به انجام رساند نه اینکه هرجا مشکل شد نیمه‌کاره ولش کرد. »

«به وجود شیطان معتقد نیستم، ولی اگر می‌بودم چگونه می‌توانستم فکر نکنم که انسان مظهری از شیطان است؟ »

«اگر این راست است که انسان می‌تواند در سطح‌های مختلف خوشبخت باشد من اکنون در پست‌ترین سطح ممکن خوشبختم. »

«در این لحظه حماقت و دنائت بشر به‌نظرم بی‌حدوحصر می‌آید. از خود می‌پرسم آیا واقعا این جنس رذل شریر ارزش آن را دارد که برای بقای او این‌همه زحمت به خود بدهیم. »

«حتی گاهی تردید دارم در اینکه خدا نیز بتواند وجدان آدمی را تطهیر کند. »

 

  • مشخصات کتاب
  • نقد و بررسی
  • پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب قلعه مالویل
ژانر کلاسیک، داستانی، علمی تخیلی
تعداد صفحه ۶۱۶
قطع رقعی
نوع جلد شومیز
سال چاپ ۱۴۰۲
وزن ۷۵۴ گرم
شابک ۹۷۸۹۶۴۰۰۱۸۷۲۹
نقد و بررسی کاربران (۰)

۰ نظر
۵
۴
۳
۲
۱
اولین نفری باشید که نقد و بررسی می‌کند
نمونه کتاب