معرفی و بررسی کتاب پسری روی سکوها
فوتبال در دنیای صنعتی از حد و اندازههای یک ورزش خارج شده و به چیزی بسیار بالاتر رسیده است؛ هنری که در ترکیب تکنیک و نمایش، به یک پدیدهٔ بینالمللی تبدیل شده و از نظر کمی و کیفی، یکی از بزرگترین سرگرمیهای جهان به شمار میرود. باشگاههای فوتبال مبالغ بسیار سنگینی از ثروت را در اختیار دارند و باندهایی که در پشتپردهٔ آن وجود دارد، در تمام دنیا این ورزش را به چالش کشیده است. ورزشهایی مثل بسکتبال یا بیسبال در آمریکا طرفداران بسیاری دارد، اما از هر زاویهای که نگاه کنیم فوتبال صنعتی بسیار عظیمتر و گستردهتر از دیگر ورزشهاست. دهها هزار نفر در یک ورزشگاه جمع میشوند تا ۹۰ دقیقه یک نمایش را ببینند؛ اما نمایشی «در لحظه» که بهترین مربیها و بازیکنها و کارشناسها هم نمیتوانند به طور قطع بگویند چه اتفاقی قرار است بیفتد! به همین دلیل وقتی دیدار دو تیم بزرگ انگلیسی از راه میرسد، یک پدربزرگ با پسر و نوهاش به ورزشگاه میرود! بسیاری از مردم خانوادگی عاشق فوتبالاند و زنانه و مردانه هم ندارد! پس یکی از دلایل محبوبیت فوتبال را میتوانیم در این پیدا کنیم که پدیدهای منحصربهفرد است. هیچ سرگرمی دیگری نیست که بتواند علاقهای مشترک و دغدغهای واقعی را در تمام اعضای یک خانواده زنده کند و اینطور در فرهنگ عمومی جا بگیرد. در کشور ما هم مثل اکثر کشورها، لیگهای فوتبال دنبالکنندههای زیادی دارند و دو تیم مثل استقلال و پرسپولیس، عمدهٔ هواداران را به خود جذب میکنند. بخش اعظمی از جذابیت فوتبال همین است که قبل و بعد از بازیهای مهم مردم با دوستانشان دربارهٔ برد و باخت بحث میکنند و از این طریق ارتباط نزدیکی بین آدمها شکل میگیرد. اما شاید گاهی این طرفداری دوآتشه به حاشیه کشیده شود و بحث و جدل، جای لذت مشترک را بگیرد. «پسری روی سکوها» روایتیست طولانی از چهار دههٔ فوتبال ایران از نگاه «حمیدرضا صدر»؛ منتقد محبوب و دوستداشتنی سینما و فوتبال که اخیرا در اثر سرطان از میان ما رفت. حمیدرضا صدر نمونهٔ واقعی انسانیست که لذت فوتبال و کارکرد آن برای ایجاد دوستی و همراهی با دیگران را درک میکرد و تفسیرهای پرشوری که از بازیهای فوتبال داشت، این فهم او را به ما اثبات میکرد. این کتاب روایتی طولانی و پر جزئیات از فوتبال است؛ اما در اصل باید بگوییم «فوتبال برای حمیدرضا صدر» موضوع اصلیست. این کتاب جزو آثار محبوب و پرفروش این شخصیت تلویزیونیست و در سال ۱۳۹۳ با همکاری نشر چشمه به چاپ رسیده است. برای آشنایی بیشتر با کتاب «پسری روی سکوها» و خرید اینترنتی کتاب، با کتابچی همراه باشید.
موضوع و ساختار کتاب پسری روی سکوها
برای یک فوتبالبین حرفهای که همیشه ساعت برنامههایش را با بازیهای مهم تنظیم میکند، چه چیزی میتواند جذابتر از روایت حمیدرضا صدر از بازیهای مهم فوتبال ایران باشد؛ آن هم با کوچکترین جزئیات؟! هم «ششتاییها» و هم «چارتاییها» میتوانند پای کتاب «پسری روی سکوها» بنشینند و ساعتها غرق آن شوند؛ طوری که انگار خودشان واقعاً زیر برفهای سنگین زمستان و آفتاب داغ تابستان نشستهاند و هیجان فوتبال را زندگی میکنند. در این کتاب همهچیز خاطره است، اما خاطره همهچیز نیست. حمیدرضا صدر نه فقط بازگو، که روایت میکند. درست مثل یک نویسنده؛ جملههایی کوتاه و پیشراننده، تعلیقی که توی کلمههای اول هست و کلمهها بعدی که جملهها را پشت هم قطار میکند و معلوم نمیشود چطور کتابی که نه داستانیست و نه زندگینامه، ما را به دل هردو میکشاند. بعد که دقت میکنیم دلیلش را میفهمیم. میفهمیم که نویسنده برای «من» تعریف میکند، نه برای «ما»! حمیدرضا صدر یکی از سختترین و کمکاربردترین شیوههای روایت را به کار میگیرد؛ یعنی روایت دومشخص. همهچیز در این کتاب خطاب به خواننده و صرفاً خودِ خواننده است. یک بازگویی شخصی از یک عاشق فوتبال به یک عاشق دیگر. با سطح سواد و دانستهها و تجربهها حمیدرضا صدر، کسانی که اینطور انسانی و بیادعا عشق خودشان را ابراز کنند از انگشتشمار هم کمترند. اما خب حمیدرضا صدر اینگونه بود و خواندن کتابش با دنبال کردن صدا و تصویرش در قاب دوربین، مو نمیزند. لابهلای خطهای کتاب همان پختگی و همان کودکانگیست. جملهها کوتاهاند، سادهاند اما جوهرهٔ ادبی دارند؛ چون از عشق شکل گرفتهاند. برای آشنایی بیشتر با این کتاب به مطلب «پسری روی سکوها؛ فوتبال یعنی دنیای کوچکشده جامعه» در مجله کتابچی رجوع بفرمایید.
زندگی و شخصیت حمیدرضا صدر
اگر کسی به اسم هم او را نشناسد، کافیست برایش تعریف کنید که موقع دیدن برنامههایش چه حسی به او دست میدهد؛ قطعاً یادش میآید! چون حمیدرضا صدر مردیست که عاشق سینماست و با فیلمها زندگی کرده و هیچکس به اندازهٔ یک منتقد سینما هیجان و اشتیاق کارش را ندارد! حمیدرضا صدر با صدای گرم و لحن مهربانی که داشت میتوانست هر کسی را پای تلویزیون بنشاند؛ سن و سال هم مهم نیست، چون انرژی او به همراه تصویرش روی آنتن میرفت و همهجا پخش میشد. این واقعیت دارد که بعد از اینکه انسانها را از دست دادیم، قدرشان را میشناسیم؛ شاید این اجتنابناپذیر باشد و حالا باید بیشتر به سراغ نوشتههایش برویم و ذهنیتش را بشناسیم. سید حمیدرضا صدر در سال ۱۳۳۵ در شهر مشهد به دنیا آمد. عموی او «سید محسن صدر» در زمان پهلوی نخستوزیر ایران بود، پدرش مهندس ارتش بود و مادرش خانهدار. او در خانوادهای نسبتاً پرجمعیت زندگی میکرد و در دوران تحصیل، رشتهٔ اقتصاد را انتخاب کرد. بعد از دریافت مدرک کارشناسی به رشتهٔ شهرسازی تغییر داد و این رشته را در انگلستان تا انتها مقطع دکترا ادامه داد. اگرچه مشهدی بود، اما اکثر سالهای او در تهران و سنندج گذشت و در طول این زمان، او همیشه با کمترین امکانات به دنبال سینما بود. پدر دکتر صدر یک مهندس بود و سبک زندگی نظامی داشت، اما در کنارش شخصیتی فرهنگی داشت و امکاناتی مثل آموزش زبان انگلیسی و عربی را از کودکی در اختیار فرزندش گذاشت. حمیدرضا صدر در نوجوانی دوربین عکاسی داشت و از همان زمان، سرگرمی اصلیاش قاب گرفتن لحظههای نابِ تماشاچیانی بود که برای دیدن فوتبال به ورزشگاه میروند. فوتبال برای او همیشه جزو علایق اصلی بود، اما به جز بازی در تیمهای دانشگاهی، هرگز آن را به طور حرفهای دنبال نکرد. او در دههٔ ۱۳۵۰ با مهرزاد دولتی ازدواج کرد که در حوزهٔ نقاشی فعالیت میکرد و ثمرهٔ این ازدواج، دختری به نام غزاله بود. کتابهای حمیدرضا صدر درست مثل شخصیت خودش، که آینهٔ شخصیت واقعیاش بود، پر است از خاطرات شیرین و شیرینیهای نوستالژیک؛ کتابهایی مثل «روزی روزگاری فوتبال، پیراهنهای همیشه: مردان فوتبال، نیمکت داغ، یونایتد نفرینشده، یه چیزی بگو، سیصد و بیست و پنج، تو در قاهره خواهی مرد» که همیشه مخاطبان خاص خودشان را داشتهاند و حالا در یادبود او چاپ کتاب «از قیطریه تا اورنج کانتی» با عشق به فوتبال و هنر نمایش، یاد او را در دل دوستدارانش زنده نگه میدارد.
جملاتی از کتاب پسری روی سکوها
میگویند جهانتان را آنچه میآفریند که در ذهنتان جاریست. این جهان از نگاه خیلیها مجازیست و خیالی. با این وصف به صحنهها و بازنگری برخوردها میپردازید. ضربهها را مرور میکنید. توپی که در هوا میخندد و میدرخشد را. ضربهٔ سر همایون بهزادی و شوت سرکش علی جباری را. دریبل فریبرز اسماعیلی روی یک دستمال و شیرجهٔ بیباکانهٔ ناصر حجازی در طول دروازه را. اینها و خیلی صحنههای دیگر را… همهٔ آنها باز میگردند. دوباره و دوباره. صحنهها و لحظهها. بیموقع و بیمقدمه. بیبهانه و با بهانه. فوتبالیها با لحظهها و صحنههای مورد علاقهشان زندگی میکنند. زندگی میکنند و خیلی چیزها را به فراموشی میسپارند. لحظهها و صحنههایی که نه سرنوشتساز بودهاند و نه اهمیت ورزشی داشتهاند. بر میگردند و کاری ازتان برنمیآید. بهراستی کاری ازتان ساخته نیست. اگر کمی انصاف داشته باشید میپذیرید که خودخواه هستید. اعتراف میکنید که خودبین هستید و بیشازحد ته دنیای درونیتان جا خوش کردهاید. اعتراف میکنید به اطراف و اطرافیانتان بیتوجه ماندهاید. بیاعتنا به همهچیز. نق زدن عزیزانتان را میشنوید. عمق نیشهایشان را حس میکنید و ضربههای محکمشان را با جانودل میخرید. به خردهگیران و مصلحان حق میدهید. با این وصف کاری از دستتان ساخته نیست. نه، نیست.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | پسری روی سکوها: وقایعنگاری چهار دههای فوتبال ایرانی |
---|---|
تعداد صفحه | ۴۹۰ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۴۳۸ گرم |
شابک | ۳۷۰۶۴۰۲۲۹۷۰۳۷ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
«حمیدرضا صدر» یکی از محبوبترین منتقدان سینما و فوتبال بود که متاسفانه در سال ۱۴۰۰ بر اثر سرطان در گذشت. کتاب «پسری روی سکوها» یکی از مطرحترین کتابهای شخصیت محبوب تلوزیونی و منتقد سینما و فوتبال است که در سال ۱۳۹۳ توسط انتشارات چشمه چاپ و منتشر شد. کتاب پسری روی سکوها روایت چهار دهه فوتبال ایران از نگاه دکتر صدر است. کسی که او را میتوان یک عاشق واقعی فوتبال دانست که اهمیت و نقش فوتبال را در نزدیک کردن افراد و ایجاد دوستی، صمیمیت و همراهی در دیگران را به خوبی درک کرده است. کتاب روایتی بسیار طولانی و پر از جزئیات راجع به فوتبال است وتنها کسانی که حقیقتا و با تمام وجود به فوتبال علاقه دارند و فوتبال بخش بسیار بزرگی از زندگی آنان است میتوانند از این کتاب لذت ببرند. در غیر این صورت این کتاب در نظر کسانی که علاقهای به فوتبال ندارند، صفحاتی پر از حرفهای غیر ضروری و توضیحات اضافه است. در این کتاب یکی از خاصترین و سختترین شیوههای روایت استفاده شده است. یعنی دوم شخص. این شیوه روایت که کمتر نویسندهای جسارت استفاده از آن را دارد بسیار خوانندگان را تحت تاثیر قرار میدهد. این به چند دلیل است. یکی از دلایل آن است که بیشتر خوانندگان، عادت ندارند در کتابهایی که میخوانند مخاطب قرار بگیرند. در این کتاب همه چیر خطاب به شما نوشته میشود؛ انگار که شخصیت اصلی شما هستید. تو دیدی، تو بلند شدی. این شیوه نوشتار تاثیر عمیقی بر روی خوانندگان میگذارد به صورتی که احساس میکنند کاملا در آن پلات حضور دارند. حمیدرضا صدر همواره گزارشهای بسیار پر شوری از مسابقات فوتبال ارائه داده است. در این کتاب آن شور به ریز بینی و بررسی کوچکترین جزئیات گره خورده است که باعث شده است این کتاب برای عاشقان فوتبال و حمیدرضا صدر، در حکم کتابی مقدس جلوهگر شود.