مردی به نام اوه
چشمه
فردریک بکمن
حسین تهرانی
لیست چاپهای دیگر
(۱۳)معرفی و بررسی کتاب مردی به نام اوه
مردی به نام اُوِه (به سوئدی: En man som heter Ove) رمانی در ژانر کمدی و رمانتیک، اثر فردریک بکمن، نویسندهٔ سوئدی است که از برترین آثار ادبیات اسکاندیناوی محسوب میشود. این کتاب، ابتدا در سال ۲۰۱۲ میلادی در کشور سوئد منتشر شد و حجم استقبال از آن به حدی بود که در همان سال، بیش از ۶۰۰ هزار نسخهاش فروش رفت و انتشارات سایمون شوستر را متقاعد کرد تا کمتر از یک سال بعد، ترجمهٔ انگلیسی آن را روانهٔ بازار نشر کند. «مردی به نام اوه» رمان نسبتا بلندی است و در تمامی نسخهها حجمی بیش از ۳۰۰ صفحه داشته است. این کتاب تا به حال، به بیش از ۳۰ زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده است. اما در ایران، بهترین نسخهٔ برگردانی شدهٔ کتاب، متعلق به ترجمهٔ حسین تهرانی است. نسخهای که در قطع رقعی و در سریِ کتابهای «جهان نو» توسط نشر چشمه به انتشار رسیده و تاکنون، ۴۲ بار تجدید چاپ شده است.
موضوع کتاب مردی به نام اوه
داستان کتاب، ماجرایی فانتزی اما قابل لمس را بیان میکند که از منظرهای مختلفی میتواند برای مخاطب، جذابیت داشته باشد و ایجاد همذاتپنداری کند. ماجرا از زندگی یک پیرمرد عبوس و ترشروی شصت ساله آغاز میشود. فردی که از جامعهٔ بزرگ و حتی جوامع کوچک دور و برش مانند اطرافیان و همسایگان دور افتاده است. این انزوای تقریبا خودساخته و خودخواسته آنچنان غلیظ شده که او را به فکر خودکشی انداخته است. در همین اثنا و جایی که زندگی اُوِه رو به سراشیبی نابودی قدم برمیدارد، یک اتفاق پیشبینی نشده، مسیر او را به کلی عوض میکند. قهرمان این داستان سوئدی در کمال تعجب، یک ایرانی است. موضوعی که با توجه به تعدد ایرانیان مقیم در آن کشور، خیلی هم غیرقابل درک به نظر نمیرسد. علیای حال، دختری به نام پروانه و خانوادهٔ او، به خانهٔ روبهرویی اوه نقل مکان میکنند و بعد از اتفاقاتی دمِ دستی، کمکم اوه با پروانه آشنا شده و به طرزی غیرمنتظره، با او دوست میشود! نویسنده به زیبایی نشان میدهد که یک زندگی تکراری، ملالآور و بیانگیزه، چهگونه میتواند با اتفاقاتی ساده و خارج از ذهن، تبدیل به زندگی هدفدار و امیدوارانهای شود. این مضامین و ارتباطات بینامتنیشان را در مطلب چهل فصل با اوه از مجلهٔ کتابچی، بیشتر برای شما باز کردهایم.
شخصیتها و نمادها در «مردی به نام اوه»
بسیاری از عناصری که بکمن در خلق کتاب «مردی به نام اوه» به کار میگیرد کارکردی نمادین دارد؛ ولی به این معنا نیست که متن را دچار پیچیدگی کند. بدون شک به داستان عمق میبخشد ولی نویسندهاش به نگارشی ساده و خوشخوان بسنده کرده و هر طیفی از مخاطب را به همراه خود میکشاند. برای مثال، کارمندان که در سیر داستانی حضوری مکرر دارند به نوعی نمادی از فرهنگ ماشینی و بوروکراسی سخت حاکم بر جامعه سوئد اشاره میکند.
در واقع این داستان، داستان به چالش کشیده شدن اوه است و پیرمرد بودن اوه هم نمادی از بیان این موضوع است که هیچوقت برای تغییر دیر نخواهد بود. او که سابقا روحیهای خشک و تغییرناپذیر داشت و با اعصاب ضعیف خود، تنها یک برنامهٔ سختگیرانه و خدشهناپذیر را برای زندگی، مجاز میدانست، حالا به انسانی منعطف و شاد تبدیل میشود. بکمن نشان میدهد که شاید، هر انسانِ تلخ و عبوسی، پشت ظاهر نخراشیدهاش، غمی برای توجیه داشته باشد و با حل آن غم، لبخندش هم گشوده شود. از آن طرف پروانه به نوعی نماد سرزندگی و امید به زندگی است که اوه در طول مراوده با او امید از دست رفته را کمکم باز مییابد. تمامی این مسائل و نکات بیشتری راجع به روانشناسی اثر که در قالب طنز داستان، زوایای شخصیتی اوه و نمادشناسی کتاب، جای میگیرند را در مطلب شخصیتپردازی و تحلیل کتاب مردی به نام اوه بررسی کردهایم.
دربارهٔ فردریک بکمن؛ مسافر مسیری پرثمر
کارل فردریک بکمن(Carl Fredrik Backman) نویسندهٔ اهل سوئد است که در ابتدا، کار خود را به عنوان یک وبلاگنویس آغاز کرد. این تجربهٔ جذاب برای نویسندهٔ جوان ما خوشیمن بود و باعث شد تا بتواند برای روزنامههای مختلف کشورش به مقالهنویسی بپردازد. مقالهنویسی هم با موفقیتِ بکمن همراه شد و مانند مرحلهٔ دومِ پیشرفت، پلی دیگر بود تا بکمن همکاریاش را با مجلهٔ معتبرِ «مترو» شروع کند. نهایتا پس از این همه تجربه، بکمن به صورت حرفهای به نوشتن داستان روی آورد و نتیجهٔ تلاشهای او در سال ۲۰۱۲ در قالب کتابِ حاضر، میوه داد. البته او بعد از تبدیل به نویسندهای تماموقت، باز هم گذشتهٔ خود را فراموش نکرد و به طرزی پارهوقت اما جدی، وبلاگنویسی میکند. هماکنون، مطالب گذشته و اخیر این نویسنده، در سایت شخصیاش به نشانی fredrikbackman.com موجود هستند. از دیگر نکات جذاب زندگی بکمن، ازدواج او با فردی ایرانی به نام ندا شفتی است. اتفاقی که بعید نیست، مانند اتفاق کتاب، در منعطف سازی روحیات و درک هنر برای او موثر بوده باشد! او همراه با همسر و دو فرزندش، در سوئد زندگی میکند اما بعید نیست که تجربههای زیستی زندگی با یک ایرانی باعث شده باشد تا او قهرمانی ایرانی را در کتابش به مخاطبان بشناساند. از طرفی با شیطنت بیشتر، میتوانیم این تناظر را به جنبههای شخصی دیگر بکمن هم تسری داده و تصور کنیم که او زمانی به شخصیت اول داستانش نزدیک بوده یا حداقل جنبههایی از شخصیت اوه را از روی زندگی خودش ساخته است. علاوه بر مردی به نام اوه، کتابهای دیگری مانند «تمام آنچه پسر کوچولویم باید دربارهٔ دنیا بداند»، «مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است»، «بریت ماری اینجا بود»، «شهر خرس»، «ما در برابر شما» و نهایتا «مردم مشوش» از آثار خوب این نویسندهٔ سوئدی محسوب میشوند. اگر میخواهید تا بیش از این با شخصیتِ جذاب و کارنامهٔ حرفهای این نویسنده آشنا شوید، میتوانید مطلب «جادوی فردریک بکمن» را در مجلهٔ کتابچی مطالعه کنید.
مدال نقرهٔ مردی به نام اوه!
از دیگر نکات جذابِ کتاب حاضر، اقتباس سینمایی آن است. فیلمی سوئدی به همین نام که در سال ۲۰۱۵ میلادی روی پرده نقرهای رفته بود. این فیلم که به نویسندگی و کارگردانی هانس هولم ساخته شده بود، با نظر مثبت منتقدین و عامهٔ فیلمبازان دنیا رو به رو شد و فروشی ۲۵ میلیون دلاری داشت که برای فیلمی مستقل از سینمای سوئد، آمار خوبی به شمار میآید. این فیلم ۱۱۶ دقیقهای، تقریبا تمام جزئیات کتاب را به تصویر کشیده است. از جذابترین نکات فیلم «مردی به نام اوه»، -حداقل برای ما ایرانیان- بازنده شدن آن در رقابت کسب عنوان «بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان» به فیلم فروشنده، اثر اصغر فرهادی بوده است. اتفاقی که در جشنوارهٔ اسکار سال ۲۰۱۷ روی داده بود. البته این فیلم، سه جایزهٔ اصلی جشنوارهٔ معتبر «گلدبگ» اعم از بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برده بود. برای آشنایی بیشتر با این اقتباس سینمایی جذاب و درک بهتر پیرنگ و نوعِ تصویریِ این داستان، میتوانید مطلب «مردی به نام اُوه: خواندن یا دیدن؟ مسئله این است! » را از مجلهٔ کتابچی بخوانید؛ چهاینکه فیلمِ مذکور، اقتباسی وفادار محسوب میشود و فیلمنامهنویسش برای نگارش سناریو، تا حد زیادی به متن اصلی کتاب مراجعه کرده است. البته شاید شما با خرید کتاب مردی به نام اوه و مطالعهٔ متن دقیق آن، بتوانید معیار قضاوتی شخصیتر و بهتر برای این وفاداری داشته باشید.
جملاتی از کتاب مردی به نام اوه
- اوه مثل همیشه ده دقیقه پیشتر بیدار شده بود. هیچوقت آدمایی رو که خواب میموندن و بهونه میآوردن که -ساعت زنگ نزد- رو درک نمیکرد. اوه هرگز توی زندگیش از ساعت زنگدار استفاده نکرده بود. اون همیشه درست یه ربع مونده به ساعت شیش صبح، بیدار میشد و از رختخواب خودش بیرون میزد.
- دوست داشتن یه نفر مثل این میمونه که آدم به یه خونه اسبابکشی کنه. اولش آدم عاشق همهٔ چیزهای جدید میشه، هر روز صبح از چیزهای جدیدی شگفتزده میشه که یکهو مال خودش شدهان و مدام میترسه یکی بیاد توی خونه و بهش بگه که یه اشتباه بزرگ کرده و اصلا نمیتونسته پیشبینی کنه که یه روز، خونهای به این قشنگی داشته باشه، ولی بعد از چند سال نمای خونه خراب میشه، چوبهاش توی هر گوشه و کناری ترک میخورن و آدم کمکم عاشق خرابیهای خونه میشه. آدم از همهٔ سوراخسُنبهها و چم و خمهاش خبر داره. آدم میدونه وقتی هوا سرد میشه، باید چیکار کنه که کلید توی قفل گیر نکنه، کدوم قطعههای کفپوش تاب میخوره وقتی آدم پا روشون میذاره و چهجوری باید در کمدهای لباس رو باز کنه که صدا نده و همهٔ اینا رازهای کوچیکی هستن که دقیقا باعث میشن حس کنی توی خونهٔ خودت هستی!
- عشق از دست رفته، هنوز عشقه! فقط شکلش عوض میشه… نمیتونی لبخند اون رو ببینی یا براش غذا بیاری یا موی اون رو نوازش کنی یا اونو دور زمین رقص بگردونی. ولی وقتی اون حسها ضعیف میشن، حس دیگهای قوی میشه. خاطره! خاطره شریک تو میشه. اون رو میپرورونی. اون رو میگیری و با اون میرقصی. زندگی باید تمام شه، اما عشق نه…
- اگه کسی ازش میپرسید زندگیش قبلا چگونه بوده، جواب میداد تا قبل از این که زنش پا به زندگیش بذاره، اصلا زندگی نمیکرده و از وقتی تنهاش گذاشت، دیگه زندگی نمیکنه…
- مرگ، مسالهٔ عجیبیه. آدما توی کل عمرشون جوری زندگی میکنن که انگار مرگ اصلا وجود نداره، در صورتی که بیشتر وقتا مهمترین دلیل زندگیه! بعضیا اونقدر زود متوجه حضور مرگ میشن که با شور و هیجان بیشتر، با لجبازی یا با دیوونهبازی بیشتر زندگی میکنن. بعضیا باید حضور مداوم مرگ رو حس کنن تا بفهمن نقطهٔ مقابلش چیه؟ بعضیا اونقدر درگیرش هستن که حتی قبل از این که اجلشون سر برسه، توی اتاق انتظار نشستهان…
- ما از مرگ میترسیم ولی ترس واقعی بیشترمون از اینه که این شتر دم خونهٔ شخص دیگهای بخوابه. همیشه بزرگترین ترسمون از اینه که مرگ سراغمون نیاد و توی این دنیا تک و تنها باشیم…
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | مردی به نام اوه |
---|---|
ژانر | داستانی، ادبیات معاصر |
تعداد صفحه | ۳۵۴ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۳۲۵ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۲۲۹۶۹۷۹ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
اگر قصد خواندن رمانی را دارید که عناصر درام و کمدی را با دقت و ظرافت بسیار زیادی در خدمت داستانپردازی خود در میآورد مردی به نام اوه احتمالا یکی از بهترین گزینههاست. کتابی که فردریک بکمن سوئدی در سال ۲۰۱۲ چاپ کرد و زمان چندانی نگذشت که به یکی از مطرحترین رمانهای آن سال تبدیل شد و توانست در ادبیات جهان چنان جایگاهی را پیدا کند که به بیش از ۴۲ زبان مختلف دنیا ترجمه شود و در دسترس علاقهمندان قرار بگیرد. یکی از دلایل محبوبیت «مردی به نام اوه» را شاید بتوان قصهپردازی روان، بیادعا و خواندنی این کتاب دانست؛ آنجایی که بکمن با به تصویر کشیدن پیرمردی منزوی، بداخلاق و عصبانی که همسر خود را از دست داده است و از زمین و زمان شکایت دارد قصد دارد بگوید که الزاما هر فرد بداخلاقی تا آخر عمر بداخلاق نمیماند و کافیست که فرصت مناسبی به او داده شود تا با پشت سر گذاشتن اندوههایش، زندگی شادی را آغاز کند. یکی از نکات قابل ذکر کتاب مردی به نام اوه که توجه بسیاری را به خود جلب میکند نمادگرایی این کتاب است؛ نمادهایی که به شکلی استفاده شدهاند که پیچیدگی غیر قابل درکی به کتاب ندهند و مخاطب به آسانی به منظور نویسنده آگاه شود.