معرفی و بررسی کتاب کوه جادو
یکی از ویژگیهای رمانهای کلاسیک و فاخر که معمولا تا حد زیادی هم شناخته شده هستند، طولانی و قطور بودن آنهاست. ما نیز در این مطلب قصد داریم به شما یکی دیگر از رمانهای قطوری را معرفی کنیم، که محتوایی سیاسی-فلسفی دارد و به شما آگاهیهای زیادی میبخشد. رمانی که «کوه جادو» نام دارد و توسط توماسمان نوشته شده است. این رمان در سال ۱۹۲۴ و به زبان آلمانی منتشر شد و سومین رمانمان است که ماجرای هانس کاستورپ، یک جوان معمولی، تحصیل کرده و مرفه از هامبورگ آلمان را دنبال میکند. او که تازه از رشتهٔ مهندسی فارغالتحصیل شده، قصد کار دارد. ولی به خاطر بیماری زمینهای و به توصیهٔ پزشک، مجبور میشود به آسایشگاهی برود که هم بهتر شود، هم از پسر عموی بیمار خود که همانجا بستری است، دیدار کند. این آسایشگاه در بلندیهای آلپ سوئیس قرار دارد و تعداد زیادی از بیماران بینالمللی را که از بیماریهای ریوی مانند سل رنج میبرند، تحت درمان قرار میدهد. پزشکان حاضر در آسایشگاه، از مزایای آب و هوای نسبتا سرد کوهستانی و همچنین رژیم درمانی متشکل از استراحت و ورزش سبک حمایت میکنند. هانس قصد دارد سه هفته در این آسایشگاه بماند، اما به مدت هفت سال از آنجا خارج نمیشود. در حقیقت، او به خواستهٔ خودش ترجیح میدهد تا در این آسایشگاه به کمال شخصیتی برسد. شخصیتهایی که هانس با آنها روبرو میشود، مظاهر انواع مکاتب فکری و جنبشهای اجتماعی هستند. آموزش هانس از طریق تجربیاتش با چنین افرادی است که اساس طرح رمان را تشکیل میدهد. بخشی از کوه جادو قبل از جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸) نوشته شده بود، اما بخش عمدهای از آن پس از جنگ، بین سالهای ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۴ تکمیل شد. پس دیدگاه و هدف رمان ممکن است با تأثیرات جنگ، تغییر کرده باشد و هنگام خواندن آن، متوجه این تغییرات بشوید. با این وجود، نویسنده با حساسیت قاطعانهای ماجرای هانس را که قبل از جنگ جهانی اول اتفاق میفتد، روایت میکند. مان با استفاده از رئالیسم سنتی اواخر قرن نوزدهم و تقویت آن با کنایه و نمادگرایی، محیط فلسفی و ایدئولوژیهای رقیبی را که قبل و بعد از جنگ اروپا شایع شده بود، روایت میکند. هانس در این کتاب، در معرض افرادی که ارزش اومانیسم را تبلیغ میکنند قرار میگیرد، با کسانی روبهرو میشود که سعی میکنند او را به کمونیسم جذب کنند و حتی با کسانی همکلام میشود که نماد وسوسههای تمایل به مرگ و خودکشی هستند. او در تلاش برای غلبه بر ترسهای خود، پیچیدگیها و خطرات موجود در آسایشگاه را مشاهده میکند. پس از قطع یا از دست دادن تمام روابط خود با زندگی خود در مناطق پست، سرانجام مجبور به ترک کوه جادو و مشارکت در جنگ میشود. این رمان اولین بار توسط هلن تی لوو پورتر به انگلیسی ترجمه شد و در سال ۱۹۲۷ با عنوان کوه جادو منتشر شد. در ایران، تنها یک نفر برای ترجمهٔ این رمان اقدام کرده که «حسن نکوروح» نام دارد و کتاب به کوشش نشر نگاه به چاپ رسیده است. جهت خرید کتاب کوه جادو، آشنایی با نویسنده و خواندن بخشی از کتاب، با ما تا انتهای این مطلب همراه باشید.
توماسمان، نویسندهٔ کتاب کوه جادو
توماسمان، رمان نویس، داستاننویس، منتقد ادبی، مقالهنویس، سیاستمدار و بشردوست آلمانیزبان، در ۶ ژوئن ۱۸۷۵ متولد شد. او در سال ۱۸۹۷، شروع به نوشتن اولین رمان خود، Buddenbrooks کرد. این کتاب در سال ۱۹۰۰ تکمیل شد و با استقبال خوبی نیز روبهرو شد. این کتاب، نسلهایی از تاریخ یک خانواده، از جمله رشد و سقوط اجتماعی و اقتصادی آن را بازگو میکند. در سال ۱۹۲۹ جایزهٔ نوبل ادبیات به او اهدا شد. او بیش از یک دهه در کالیفرنیا زندگی کرد و در آنجا به نوشتن ادامه داد و در سال ۱۹۴۴ شهروند ایالات متحده شد. در ۱۹۵۲، مان به کیلچبرگ، نزدیک زوریخ سوئیس رفت و دو رمان دیگر و مقالهای طولانی منتشر کرد. مان پس از بازدید از زادگاه خود، لوبک آلمان، به سوئیس بازگشت. وی در ۱۲ آگوست ۱۹۵۵ و در هشتاد سالگی بر اثر تصلب شرایین در بیمارستانی در زوریخ درگذشت. از آثار دیگر او میتوان به والاحضرت، مرگ در ونیز، مردی و سگش، گوته نمایندهٔ بورژوآزی قدیم، یوسف در مصر و فروید در آینده، دکتر فاستوس، قوی سیاه، گناهکار مقدس، بودنبروکها، اعترافات فلیکس کرول، ماریو و ساحر برگردان، راه منتهی به گورستان، تربستان و… اشاره کرد.
جملاتی از کتاب کوه جادو
در ادامه جملاتی از این کتاب را ذکر خواهیم کرد که به شما در آشنایی بیشتر با کوه جادو کمک خواهد کرد.
«نه آقای ستمبرینی، این بیانصافی است! من قبول میکنم که این مرد عیبهایی دارد. من خودم همیشه از طرز صحبتش خوشم نمیآید؛ گاه خشونت و زور در لحنش هست، مخصوصا اگر آدم به یاد بیاورد که غم بزرگی داشته، این غم که زنش را این بالا از دست داده. ولی در عین حال در مجموع خدماتی کرده و شایستهٔ احترام است. »
به نظر نافتا بامزه بود که آقای ستمبرینی بار دیگر خود را یک اندیویدوآلیست میخواند. ولی چنین کسی لازم میبود که تفاوت میان اخلاق و سعادت را بداندف که در مورد این آقای روشنگر معتقد به یگانگی هستی چنین ادعایی درست نبود. انجا که برای زندگی هدف و غایتی قائل نبودند جز خود زندگی، و مقصود و منظوری در ورای آن مطرح نبودف آنجا اخلاق نوع و جمع حاکم بود، اخلاق جانوران مهره دار، نه اندیویدوآلیسم- که تنها و تنها در حوزهٔ دین و عرفان، یعنی در دنیای بدون نظام اخلاقی وجود داشت.
این دنیا با سکوت بیانتهایش مامن و ماوایی نداشت، آدمی به مسئولیت خویش در آن پا مینهاد، در واقع پذیرای کسی نمیشد، تنها تجاوز انسان را به حریم خویش، حضورش را به گونهای تحمل میکرد که اطمینان بخش نبود، در آنچه شخص را احاظه کرده بود سکوت تهدیدآمیز عنصری بود که نمیشد دشمن خواندش، و تنها بیاحساسیاش را حالتی مرگآسا بود. فرزند تمدن، که در وطنی دور و بیگانه به طبیعت وحشی بزرگ شده، در برابر بزرگیاش بسی آسیبپذیرتر است تا بزرگشدهٔ طبیعت، که از کودکی ناگزیر از آمیزش و الفت با آن بوده در اعتمادی هشیارانه با آن بسر میبرد.
نه خیر، اصلا، هانس کاستورپ نمیخواست چنین حرفی بزند. به برنامهٔ تزریق تن داد. هرچند آن را ناشرافتمندانه و مبتذل میدانست. به این تزریق از خون خودش به تن خودش به چشم سرگرمی زننده و غمانگیزی مینگریست: عملی ننگآلود با خویشتن، ذاتا یک نازایی بیامید. قضاوتش که از بیدانشی سودازدهای سرچشمه میگرفت، در مورد نازایی-و تنها در این نکته-قضاوتی به حق بود. و این سرگرمی هفتهها طول کشید. گاه زیان بار مینمود-که البته اشتباه بود- و گاه سودمند، که آن هم باز به همان اندازه از اشتباه سرچشمه میگرفت. نتیجه صفر بود، بدون آنکه صریحا اعلام گردد. برنامهٔ مداوا جریانی بود در باتلاق، و هانس کاتورپ همچنان ورق میچید و تک بازی میکرد: رو در روی اهریمن، که فرمانرواییش را به احساس او پایانی وحشتبار در پیش بود.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | کوه جادو |
---|---|
ژانر | داستانی، کلاسیک، فلسفه |
تعداد صفحه | ۱۰۱۶ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | گالینگور |
وزن | ۱۱۸۴ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۳۵۱۴۳۵۸ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
کتاب کوه جادو از انتشارات نگاه توسط توماسمان در قالب ۱۰۱۶ به نگارش در آمده و توسط حسن نکوروح ترجمه شده است. این کتاب که محتوای سیاسی-فلسفی دارد در سال ۱۹۲۴ و به زبان آلمانی نوشته شده است. این کتاب سومین رمان توماسمان است که سرگذشت هانس کاستورپ را دنبال میکند و در این رمان وی به دنبال کار میگردد اما به دلیل بیماری و به توصیه پزشکش در آسایشگاهی بستری شده تا مورد بهبود قرار بگیرد. آسایشگاهی که وی در آن سکونت پیدا میکند در بلندیهای آلپ سوییس واقع است و پسرعموی او نیز در آنجا بستری است. او در ابتدا میخواهد تنها به مدت ۳ هفته در آنجا ساکن باشد اما به مدت ۷ سال آنجا را ترک نمیکند. دلیل عدم ترک نیز خواسته خودش بود تا بتواند به یک کمال شخصیتی برسد. در آسایشگاه وی به انواع مکاتب فکری و جنبشهای مختلف اجتماعی برخورد میکند و تلاش میکند از این فرصت نهایت استفاده را ببرد. در کتاب هانس با مکتب اومانیسم روبهرو میشود و با کسانی نیز برخورد میکند که تلاش میکنند وی را به مکتب کمونیسم جذب نمایند. او پس از از دست دادن تمام ارتباطات خود کوه جادو را ترک کرده و به مشارکت در جنگ روی میاورد. در ایران تنها حسن نکوروح برای ترجمه این اثر اقدام نموده است.