معرفی و بررسی کتاب تماشاچی محکوم به اعدام
کتاب «تماشاچی محکوم به اعدام»(با نام اصلی The spectator condemns to death) نمایشنامهای جذاب در ژانر سیاسی و اجتماعی و سبک رئالیسم جادویی است که توسط ماتئی ویسنی یک، نویسندهٔ مشهور رومانیاییتبار نوشته شده است. این کتاب برای اولین بار در سال ۲۰۰۸ میلادی به زبان فرانسوی نوشته شد و به سرعت به بسیاری از زبانها ترجمه شد و در بسیاری از کشورها هم با توجه به قالب خود به یک اثر نمایشی (تئاتر) تبدیل شد و روی صحنه رفت. از جملهٔ این تئاترها میتوانیم به اثر نمایشی اقتباسیای به کارگردانی کارگردانی روح الله جعفری اشاره داشته باشیم که در سال ۱۳۸۹ هجری شمسی اجرا شده بود. کتاب تماشاچی محکوم به اعدام توسط تینوش نظمجو به زبان فارسی برگردانده شده است؛ مترجمی که مجموعهای بلندبالا از آثار ماتئی ویسنی یک را ترجمه کرده است. این اثر توسط نشر نی در ۱۲۸ صفحه از قطع رقعی به چاپ رسیده و از اولین تاریخ انتشار خود (۱۳۸۷) تا به حال، ۱۰ بار تجدید چاپ گردیده است. با توجه به اینکه تماشاچی محکوم به اعدام یک کتاب سیاسی و اجتماعی است، میتواند بسیاری از حرفهای این حوزه را به صورت غیر مستقیم و در قالب داستان نمایشی خود برای شما بیان کند؛ پس پیشنهادی جذاب برای خرید کتاب محسوب میشود.
موضوع کتاب تماشاچی محکوم به اعدام
نمیدانم تعریف شما از کمونیسم چیست و چه دیدی نسبت به آن دارید؛ اما بسیاری از مکاتب میتوانند در عمل، تفاوت و حتی تضاد زیادی با اندیشههای زیبای تئوریک خود داشته باشند که کمونیسم هم از این دستهٔ مکاتب مستثنی نیست. ویسنی یک در تماشاچی محکوم به اعدام به توصیف فضای کمونیستیای میپردازد که خودش حس کرده و جزو تجربههای زیستیاش است؛ او میخواهد با تمرکز بر یکی از مهمترین و واضحترین مولفههای این نظام، یعنی اعدام، نشان دهد که برخلاف باور نظری ما، کمونیسم میتواند خیلی هم خطرناک و مخرب باشد.
خود ویسنی یک در اینباره میگوید:
من در دنیای ابزوردی زندگی کردم؛ دنیای حکومت کمونیستی. دنیایی که در ان فرد فقط اسیر یک سیستم بود، اسیر یک چرخدندهٔ جهنمی، یک ماشین شستشوی مغزها…
آشنایی با ماتئی ویسنی یک، نویسندهٔ کتاب
ماتئی ویسنی یک یا ماتِی ویشنیِک (به رومانیایی: Matei Vişniec)، نمایشنامهنویس، شاعر و روزنامهنگار فرانسوی است که اصالتی رومانیایی دارد. او در دورهٔ حاکمیت کمونیسم بر کشور رومانی فعالیت ادبی و نمایشی خود را آغاز کرد؛ بنا به همین موضوع بود که تحت فشار بسیاری قرار گرفت و دائما با سانسور و توقیف آثارش دست و پنجه نرم میکرد. پس از مدتی، ویسنی یک تصمیم به مهاجرت گرفت و با سفر به فرانسه و پناهندگی، آثارش را به زبان فرانسوی مینویسد. از مهمترین آثار ویسنی یک در قالب نمایشنامه میتوانیم به کتابهایی همچون چگونه تاریخچهٔ کمونیسم را برای بیماران روانی توضیح دهیم؟ حالا کی قراره ظرفا رو بشوره؟ نان در جیب، سه شب با مادوکس، داستان خرسهای پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد، آخرین گودو و نهایتا ریچارد سوّم اجرا نمیشود اشاره داشته باشیم.
آشنایی با تینوش نظمجو، مترجم کتاب
اگر جزو مخاطبان آثار ویسنی یک در ایران بوده باشید، بعید است که اسم تینوش نظمجو را نشنیده باشید! این کارگردان، نویسنده و بازیگر خوشفکر، کسی است که تقریبا تمامی آثار ویسنی یک را به زبان فارسی برگردانده است و حتی مصاحبههایی تخصصی را هم با ویسنی یک در باب تئاتر ابزورد انجام داده است. البته این تمام کار نظمجو نیست؛ او آثار نویسندگان بزرگ دیگری مانند ساموئل بکت، آگاتا کریستی، ژان تاردیو، اریک امانوئل اشمیت، هارولد پینتر، برنار ماری کلتس، ژان لوک لاگارس، مارگریت دوراس و… را هم به زبان فارسی برگردانده است و از سوی دیگر، بسیاری از آثار مطلوب فارسی مانند آثاری از بهرام بیضایی، محمد چرم شیر، محمد رحمانیان، نغمه ثمینی، امیررضا کوهستانی، محمد یعقوبی و… را به زبان فرانسوی ترجمه کرده است.
جملاتی از کتاب تماشاچی محکوم به اعدام
همهٔ اونهایی که قهوه میخورن، لزوما لیموناد نمیخورن. پس عادیه که تعداد لیموناد کمتر از قهوه باشه. از طرفی آدمهایی هستن که قهوه هم نمیخورن، ولی تعدادشون خیلی کمه. از طرف دیگه آدمهایی هم هستن که نه قهوه میخورن و نه لیموناد؛ ولی اونها اونقدرد نادرن که اصلا ارزشش رو نداره که دربارهشون حرف بزنیم. بیشتر اونهایی هستن که هم قهوه میخورن هم لیموناد. اینها اول قهوهشون رو تا ته، یا تقریبا تا ته میخورن و بعدش فقط با لیموناد لبشون روتر میکنن. ولی خب، خودتون متوجه میشین که همین کافیه برای این که لیوان دیگه غیر قابل استفاده بشه. یه دستهٔ چهارم هم وجود داره که تعدادشون کمتره و فقط لیموناد میخورن. یا تمام لیوان رو سر میکشن یا نصفش رو. بعضیها یه دفعه سر میکشن و بعضیها با لیوانهاشون بازیبازی میکنن و جرعهجرعه مینوشن…
خانمها و آقایان! من فقط یک کلمه برای گفتن دارم: اعدام! من نمیتونم دستهام رو، با دفاع کردن از مردی که روی صورتش جنایت مثل یه زخم دیده میشه، کثیف کنم. چرا که،
آقایان، این چهره مثل یه شیشه روشنه.
(ترکهای چوبی برمیدارد و صورت متهم را نشان میدهد.)
از میونش میشه دید، از اینجا تا اینجا…
(پشت سر را نشان میدهد.)
از اون طرف… تا مغزش… این مغز پوک است و در آن شکها و ترسها و پستیها وول میخورند… این مغز انباری است مملو از تمام شرارتها و نقصهای انسانی… فکر کنید… شهادت شاهدین ما را به یاد بیاورید… این مرد را جنایتکار خطاب کردند و او واکنشی نشان نداد. این مرد را تحقیر کردند و او عکسالعملی نشان نداد. لباسهایش را پارهپاره کردند، چترش را جرواجر کردند و او تکان نخورد. عکسهایش را بین مردم پخش کردیم و او هیچ نگفت. در چشمانش نگاه کردند و به او گفتند خوک و پست و قورباغه، و او تبسم کرد. هر تاری از وجودش تشریح شد، عکسبرداری شد، بررسی شد و در برابر همه روی تمام دیوارهای این دادگاه نمایش داده شد و او خاموش ماند… همه را با چشمانی خونسرد نگاه کرد و حتی انگشتی به نشانهٔ اعتراض بلند نکرد. این مرد هرگز کوچکترین رایی در هیچ موردی نداشت و هنگامی که اسکناس به روی صورتش پرت کردیم حتی از جای خود بلند نشد. او را از ردهٔ انسانیت حذف کردیم و هیچکدام از عضلات چهرهاش تکان نخورد. من به هیچ عنوان قادر به دفاع از چنین بزهکاری نیستم…
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | تماشاچی محکوم به اعدام |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۲۸ |
قطع | جیبی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۰۴ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۳۱۲۹۴۴۶ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
کتاب تماشاچی محکوم به اعدام، نمایشنامهای است جذاب با مضامین اجتماعی و سیاسی؛ که خوانندگان این طیف نمایشنامهها را بسیار به هیجان میآورد. این نمایشنامه جذاب بارها در سرتاسر دنیا و حتی ایران به روی صحنه رفته است. سبک این کتاب در ژانر رئالیسم جادویی است و توسط ماتئی ویسنی یک نوشته شده است. او نمایشنامهنویس، شاعر و روزنامه نگار فرانسوی است که اصالتی رومانیایی دارد. در دوره زیستی و فعالیتی او، کمونیسم در کشور حاکم بود که سبب شد فعالیتهای نمایشی و ادبی وی، با سانسور و توقیف همراه شود و همچنین مانع از فعالیتهای گسترده او میشد. این فشار و خفقان خود را در آثار او به خوبی نشان میدهد. چنانچه در کتاب تماشاچی محکوم به اعدام، ماتئی ویسنی یک فضای کمونیستی حاکم و مولفههای آن را بازسازی میکند و به یکی از موضوعات مهم در یک نظام کمونیستی، که اعدام است میپردازد. تمام فضای این اثر ادبی تحت تاثیر زیست و فضای زندگی خود ماتئی ویسنی یک است. او معتقد است که نظام کمونیستی برخلاف تئوری ارائه داده شده بسیار مخرب و خطرناک است و ایمان دارد که این نظام در نهایت به مغز شویی افراد منجر میشود. داستان کلی نمایش در یک دادگاه اتفاق میافتد که برای محکوم کردن یک فرد و اثبات جرم او تشکیل شده است. در طول این دادگاه این فرد هیچ کس سخن نمیگوید و در نهایت این سکوت همه را به جنون میرساند و روند دادگاه را به طور کلی مختل میکند.