لیست چاپهای دیگر
(۲)معرفی و بررسی کتاب مردان بدون زنان
مردان بدون زنان، کودکان و مردگان!
«مردان بدون زنان» مجموعهٔ داستان کوتاهی اثر ارنست همینگوی، نویسنده و روزنامهنگار مشهور اهل ایالات متحدهٔ آمریکاست که برای اولین بار در سال ۱۹۲۷ میلادی به صورت منسجم منتشر شد؛ پیش از انتشار این کتاب، ۱۰ عنوان از ۱۴ داستان مجموعه، در مجلات مختلف آمریکایی به چاپ رسیده بودند. این کتاب که بیش از دویست صفحه دارد، با نگاه تیره و تار خود به موضوعاتی مانند نژادپرستی، فاشیسم، دیکتاتوری، فقر، خیانت و… در دورهٔ بین جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم میپردازد که همگی از مهمترین زوایای زندگی اجتماعی انسان هستند و همانطور که از اسمش پیداست، داستانهایی حول محور جنس مذکر را بیان میکند که حاوی تمرکزی بر جامعهشناسی مردسالارانهٔ آن عصر اروپا و آمریکا هستند. اسامی فصول به ترتیب عبارتاند از: «کلهشق، در کشوری دیگر، تپههایی مثل فیل سفید، آدمکشها، وطن به تو چه میگوید؟ ، مسابقهٔ پنجاه هزار دلاری، بازجویی ساده، ده نفر سرخپوست، قناری سوغاتی، حکایتی از آلپ، مسابقهٔ سرعت، امروز آدینه است، قصهای پیش پاافتاده و حالا دراز میکشم.» این داستانهای کوتاه و نیمهبلند، دومین مجموعهٔ کوتاه همینگوی را میسازند؛ او پیشتر در سال ۱۹۲۴ کتاب «در زمان ما» را منتشر کرده بود که مانند مجموعهٔ حاضر در قالب داستان کوتاه، نوشته شده بود. البته بعدها همینگوی به رمان رو آورد و شاهکارهایی مانند وداع با اسلحه و پیرمرد و دریا را نوشت که برای او جایزهٔ نوبل ادبیات را به ارمغان آوردند. از کتابهای برفهای کلیمانجارو، مرگ در بعدازظهر و تپههای سبز آفریقا میتوانیم به عنوان دیگر آثار این نویسنده نام ببریم. کتاب حاضر توسط نشر افق در سریِ «میراث همینگوی» و با ترجمهٔ اسدالله امرایی به بازار نشر ارائه شده و با تیراژ ۱۱۰۰ نسخهای، تاکنون به چاپ ششم رسیده است؛ داستانهای «آدمکشها، تپههایی مثل فیل سفید و در کشوری دیگر»، از بهترین آثار عمر همینگوی هستند که در این کتاب حضور دارند.
نجاتدهنده مرده است
نمیشود برای یک مجموعهٔ داستان، خلاصهٔ داستان ذکر کرد اما داستانهای حاضر در موتیفی پنهانی با یکدیگر مشترکاند و آن هم از اسم کتاب برمیآید؛ درواقع با مردانی روبهرو هستیم که در فضایی خشک و قاطع، معضلات یک جهان غیرمنعطف را میچشند و از آن گریزی ندارند؛ پس یا به گاوبازی روی میآورند یا به بوکس، یا میکشند و یا کشته میشوند! اما جالبتر اینجاست که با نگاه غالباً زنستیز همینگوی، قرار نیست زنان نادیدهٔ درجهدوم به عنوان منجی و موعود چنین فضایی مطرح یا حتی به رسمیت شناخته شوند و بنابراین مردان داستانها محتوم به شکست، منتظر سرنوشت شوم و تلخ خود میمانند و فضایی پوچانگارانه در این روایات خلق میشود. مجلهٔ Nation که قدیمیترین هفتهنامهٔ فرهنگی آمریکا به شمار میآید، دربارهٔ قدرت فضاسازی این مجموعهٔ داستان، نوشته بود: «آنان به طرز دردآلودی خوب هستند و هیچکسی نمیتواند درخشششان را انکار کند…»
پدر ادبیات مدرن
ارنست همینگوی را با قدرت فوقالعادهاش در بیان جزئیات و توصیف تصاویر ریز اما عینی میشناسیم که به احتمال زیاد از تاثیرات سابقهٔ روزنامهنگاری او هستند؛ تداوم سبک نگارش او در این باب، باعث شد تا او را به عنوان یکی از پایهگذاران اصلی سبک وقایعنگاری به شمار بیاوریم. این مساله، همراه با شخصیتپردازیهای بینظیر همینگوی و دید إخباری بکر او به داستانهایش، لقب «پدر ادبیات مدرن» را برایش به ارمغان آوردند. او که مانند بسیاری از همعصرانش، تحصیلاتی آکادمیک نداشت و نویسندهای تجربی بود، با نوگراییهای خود از رئالیسم همیشگی و معمول در داستان فاصله گرفت و نگارشی جنونآمیز از تاکید بر روایت دانای کل –ورای خود سبک روایت- را عرضه کرد. در بخشی از کتاب مردان بدون زنان میخوانیم:
«ریتانا گفت: انگار زیاد سرحال نیستی؟
مانوئل گفت: نه، خوب شدم…
ریتانا خم شد و جعبهٔ چوبی سیگار را به طرف مانوئل دراز کرد:
+سیگار میکشی؟
-ممنون.
مانوئل سیگارش را گیراند و گفت: تو خودت نمیکشی؟
کبریت را تعارف کرد؛ ریتانا او را که سیگار میکشید، نگاه کرد و گفت: من اهل دود نیستم!»
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | مردان بدون زنان |
---|---|
ژانر | داستانی، کلاسیک |
تعداد صفحه | ۲۲۴ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۲۶۶ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۳۶۹۵۷۷۴ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
ارنست همینگوی نویسندهٔ مشهور آمریکایی کار خود را با روزنامه نگاری شروع کرد و در ادامه با روی آوردن به داستان نویسی آثار بسیار ارزشمندی را خلق کرد که همین آثار او را به پدر ادبیات مدرن تبدیل کرد. همینگوی در زندگیاش تجربیات مختلفی مانند حضور در جنگ را گذرانده و در بسیاری از آثارش این تجربیات را در قالب قصه بیان میکند. مجموعه داستان مردان بدون زنان یکی از آثار همینگوی است که به شکل داستانهایی کوتاه روایت شده است. خواننده در این داستانها با مردانی رو به روست که تنهایی را ترجیح میدهند و زنان جایی در زندگی آنها ندارند. آنها سعی میکنند با انجام کارهایی به زندگی خود معنا بدهند، مثل: سفر کردن، گاو بازی، بوکس، ماجراجویی یا حتی رفتن به جنگ و نه زندگی مشترک. همینگوی با نگاه زن ستیزانهای در این مجموعه داستانی، غالبا شخصیتی سطحی و بدون عمق از زنان نشان میدهد که گویی قرار نیست در معنی بخشیدن به زندگی مردان نقشی بازی کنند. ارنست همینگوی نوگراییهایی در کتابهایش دارد که آثار او را از آثار بسیاری از هم عصرانش متمایز میکند و این تمایز با قلم قدرتمندش دو چندان میشود.