خوبهای بد، بدهای خوب پرتقال
مجموعهٔ کتابهای «خوبهای بد، بدهای خوب»، با نام اصلی «مدرسهٔ خوبها و بدها»(به انگلیسی: The School for Good and Evil) رمانی در حوزهٔ کودک و نوجوان، نوشتهٔ سومان چینانی است. اولین اثر از این مجموعه، برای اولین بار در سال ۲۰۱۳ میلادی و با نام «مدرسهٔ خوب و بدها» به انتشار رسید. دو کتاب دیگر یعنی «جهانی بدون شاهزادهها» و «آخرین تاریخ» نیز به ترتیب در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ میلادی چاپ شدند تا سهگانهٔ اصلی این مجموعه کامل شود. سهگانهای که به مجموعهٔ «سالهای مدرسه» موسوم شد. البته طبیعی است که در چنین آثاری و با موفقیت و محبوبیت بالای داستان، بنا به کشش آن، نویسنده و ناشر به ادامه دادن مجموعه ترغیب شوند. چینانی، حد فاصل سالهای ۲۰۱۵ الی ۲۰۲۰ چند داستان دیگر را نیز با نامهای «کتاب همیشه به عنوان کتاب هرگز»، «طلسم مرلین» و «بلور زمان» به این مجموعه اضافه کرد. آثاری که طبعا در ایران با کمی تغییر و تحول در نامشان چاپ شدهاند. اما آخرین اثر با نام «یک پادشاه واقعی» که در سال ۲۰۲۰ به چاپ رسید، تقریبا به اندازهٔ سهگانهٔ اول، اهمیت دارد و این مجموعهٔ داستان را خاتمه داده است. البته در سالهای اخیر، همواره شایعاتی وجود داشته که این مجموعه قرار است تا ۹ جلد به پیش برود. اما خود نویسنده به شدت این ادعا را تکذیب کرده و معتقد است که کتاب ششم، آخرین کتاب این مجموعه باقی خواهد ماند. چینانی در جایی به طعنه و در اصرار خبرنگاران بر تایید این شایعه گفته بود که شغلش نویسندگی است و طبیعی است که کتابهای دیگری هم بنویسد، اما مطمئنا، داستان سوفی و آگاتا (شخصیتهای اصلی کتاب) در جلد ششم تمام شده است.
موضوع مجموعهٔ خوبهای بد، بدهای خوب
همانطور که گفتیم «خوبهای بد، بدهای خوب» مجموعهای در حوزهٔ ادبیات کودک و نوجوان است. پس طبیعی است که بتوانیم رگههای فانتزی را در آن جستجو کنیم و بیابیم. البته این موضوع، زمانی تشدید میشود که بدانیم، اثر حاضر با الهام از داستانهای معروفی همانند سیندرلا، پینوکیو، سفید برفی، هانسل و گرتل، پیتر پن و شاه آرتور نوشته شده است. درواقع خوبهای بد، بدهای خوب، به همان میزان که آثار یاد شده، از گستردگی دنیاهایی الهامبخش، رویایی و جذاب، بهره میبرند، از امکانات جادویی دنیای نوجوانان استفاده کرده است. ماجرای این اثر، حول محور دو دختربچه به نامهای سوفی و آگاتا میچرخد. در دنیای این کتابها، مرز خیال و واقعیت شکسته شده است، بنابراین هر چیزی ممکن است. داستان از جایی آغاز میشود که میفهمیم در سرزمینی خیالی، مدرسهای دومنظوره وجود دارد که کودکان را به دو دستهٔ خوب و شرور، تقسیم میکند. در این مدرسهٔ عجیب و غریب، کودکان آموزش میبینند تا تبدیل به شخصیتهایی الهامبخش و داستانی با ویژگیهای مثبت و منفی، فرشتهوار و شیطانی یا قهرمان و شرور شوند! درواقع هر کودکی، تصمیم میگیرد تا بنا به روحیات خود، جزئی از لشکر بیپایان پریها یا جادوگران شود و زمانی که گردانندگان مدرسه از علاقهمندی این کودکان باخبر میشوند، در یک شب آنها را میدزدند و برای تعلیم به مدرسه میبرند. حالا سراغ شخصیتهای داستان میرویم. از یک طرف سوفی را داریم که با ارادتش به اسطورههایی مثل سیندرلا، از پیوستن به قهرمانان داستانی مطمئن است. و از سوی دیگر، آگاتا با خباثت ذاتیاش، یک گزینهٔ مناسب برای رفتن به قسمت سیاه افسانهها به نظر میآید. اما این پایان ماجرا نیست و در یک غافلگیری، سرنوشت این دو دختر عوض میشود؛ سوفی به مدرسهٔ بدها میرود تا آموزش نوکری، شرارت و مرگبخشی را فرا بگیرد و از آن طرف، آگاتای چرک و کثیف، ناگهان خود را میان شاهزادهها و موجی از آداب و رسوم باکلاس میبیند! چالشهای چنین موقعیت غیرمنتظرهای، کل مجموعهٔ داستان حاضر را پیش خواهد برد.
خوبها و بدها؛ پای تخته
میتوانیم بگوییم، اسمی که در نسخهٔ فارسی برای «مدرسهٔ خوبها و بدها» انتخاب شده حتی به جذابیت کار افزوده است. چراکه همهٔ ما دوران کودکی و مدرسه را با نوشتن خوبها و بدها پای تخته میشناسیم و از قضا در همان دوران هم گاهی اشتباه میشد و نامها جابهجا میشد! ضمنا اگر بدانیم، نشر پرتقال، یعنی فرزندخواندهٔ نشر خیلی سبز، این اثر را به فارسی برگردانده است، متوجه میشویم که کتاب حاضر، خیلی هم از فضای مدرسه و تخته سیاه، دور نشده است! لازم به ذکر است که ترجمهٔ نشر پرتقال توسط نعیمه حسینی انجام شده است. محبوبیت این اثر در جهان به حدی است که تاکنون به تمام شش قارهٔ جهان راه یافته و به ۲۸ زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده است. تمام این مسائل، زمانی مهمتر به نظر میرسند که بدانیم، مجموعهٔ حاضر، اولین اثر حرفهای سومان چینانی بوده است. همچنین محبوبیت اثر باعث شده تا شرکت فیلمسازی معتبر Netflix به دنبال ساخت اقتباسی دنبالهدار و سینمایی از روی این کتاب بیفتد. فیلمهایی که قرار است به زودی توسط پل فیگ کارگردانی شوند و در نوشتار فیلمنامه، خود چینانی را همراه اثر میبینند. خوبهای بد، بدهای خوب، در بین منتقدین هم محبوبیتی نسبی داشته و برای مثال میتوانیم به نامزد شدن این اثر در دو جایزهٔ معتبر یعنی جایزهٔ کتاب کودکان Waterstones و جایزهٔ کتاب کودک و نوجوان گودریدز اشاره داشته باشیم. در همین راستا، آنام مارتین، نویسنده و منتقد آمریکایی، درموردش نوشته بود:
قصهٔ پریانی که شبیه قصههای پریان دیگر نیست. همراه با عشق، جادو، شوخی و معما که شما را تا انتها وادار به خواندن میکند!
آشنایی با سومان چینانی، نویسندهٔ کتاب
سومان چینانی، نویسندهٔ این مجموعهٔ کتابها، هنرمندی جوان است که اصالتی هندیتبار دارد. این نویسندهٔ خلاق، هنرمندی آکادمیک است که مدرک ادبیات انگلیسی و آمریکایی را از دانشگاه هاروارد ایالات متحده، کسب کرده است. او همچنین در رشتهٔ ادبیات نمایشی دانشگاه کلمبیا هم مشغول به تحصیل بوده است. شاید فطرت شرقی این نویسنده، دلیلی خوب برای توجیه جذابیت بیشمار کتاب حاضر باشد. درواقع همهٔ مخاطبان چینانی متفقالقولاند که این اثر با افسانهٔ های ردهٔ نوجوانان که منشا غربی دارند، تفاوتی بنیادی دارد. میتوانیم این تفاوت را در نرمش و انعطاف شرقی اثر ببینیم.
بخشهایی جذاب از کتاب خوبهای بد، بدهای خوب
«مدتها بود که بچههای روستا ناپدید میشدند، اما حالا با رسیدن جعبهٔ جدید، دزد هم مشخص شده بود؛ روستاییان نامش را «مدیر مدرسه» گذاشتند! »
«تا جایی که آگاتا به یاد میآورد، همیشه استعداد این را داشت که مردم را فراری دهد. بچهها در مواجهه با او طوری فرار میکردند که انگار خفاش خونآشام دیدهاند؛ ریشسفیدها هم وقتی او را میدیدند، به دیوار میچسبیدند تا یک وقت طلسمشان نکند. حتی نگهبانهای قبرستان هم با دیدن او از جا میپریدند…»
«سوفیِ خیالاتی، عاشق افسانهها بود و خواب شاهزادهها را میدید! توی قصر به افتخارش مراسمی برگزار کرده بودند. وقتی رسید تازه فهمید صد تا خواستگار آنجاست و خبری از هیچ دختر دیگری نیست. همانطور که داشت آنها را سبک سنگین میکرد، با خودش میگفت این اولین باری است پسرهایی را میبیند که لیاقتش را دارند! »