دارن شان (Darren Shan)
مخاطبان آثار تخیلی نوجوانان بهخصوص در ژانر وحشت بعید است که کتابی از دارن شان نخوانده باشند. این نویسنده بریتانیایی تاکنون کتابهای زیادی در این حوزه نوشته و نوجوانان بسیاری در سرتاسر جهان و با زبانهای مختلف با دنیای تخیلی ساختهشده توسط او همراه شدهاند. اما این استاد سرزمین اشباح کیست؟
پسرکی شیطان و باهوش؛ از لندن تا لایمریک
نام اصلی این نویسنده متولدشده در انگلستان، دارن اشاگنسی (Darren O'Shaughnessy) است. دوم ژوئیه سال ۱۹۷۲ روزی بود که دارن در بیمارستان سنت توماس در لندن دیده به جهان گشود. او که اصالتاً ایرلندی است بعدها گفت روبهروی کاخ دادگستری لندن به دنیا آمد. دارن در عین باهوش و خلاق بودن، لحظهای آرام نمیگرفت و بعدها خودش گفت در آن دوران بسیار وحشی بوده است! والدینش قصد داشتند در ۳ سالگی او را به مهدکودک بفرستند؛ دارن بهقدری شیطنت میکرد که هیچ مهدکودکی او را قبول نمیکرد. مادرش استعداد او را کشف کرد و فهمید که این پسرک شیطان اما تیزهوش میتواند آینده درخشانی در پیش داشته باشد. اگر نهادهای رسمی و مهدکودکهای بیرون نمیتوانند به او کمک کنند پس این وظیفه مادرش است که دارن را یاری کند که به آرزوهایش برسد.
از همان ۳ سالگی مادرش انواع کتابهای داستان را تهیهکرده و در خانه برای پسرش میخواند. اولین تجربه دارن شان از تعلیم، برای خلاف همسالانش نه در محیطهای رسمی و با اجبار بلکه در محیط آرام خانه رخ داد. این جور آشنایی با کتاب بعدها اثرات مثبت خود را در قوت قلم او نشان داد. دارن در سال ۱۹۷۸ شش سال داشت که خانوادهاش تصمیم گرفتند به ایرلند مهاجرت کنند. دور شدن از محیط شهری و شلوغ لندن و رفتن به روستا و مزرعه پدری که حالت سنتی خود را حفظ کرده بود نیز تجربه جالب و درعینحال سازندهای برای دارن بود. تخیلات او در این فضا بسیار بهتر از شهر پرورش مییافت. برخلاف شهر که کودکان و نوجوانان در آن در محیط امن و بهدوراز خطرات زندگی سنتی و روستایی زندگی کرده و مجالی برای چنین تجربهها نمییابند، دارن بسیار خوششانس بود که تجربه زیستن در این فضا را به دست آورد.
والدین او و همسایگانشان در روستا مدام از خطر حمله جانوران ناشناخته سخن میگفتند و بچهها را از گشتوگذار طولانی در بیشهزارهای اطراف روستا منع میکردند. شان در آن دوران خود را در برابر این جانوران تصور میکرد. تصویر پسرکی که با اشباح و موجودات خیالی مختلف میجنگد بعدها در داستانهای او ترسیم میشد. او از آن زمان تاکنون در شهر کوچکی در ایرلند به نام لایمریک ساکن است. شهری که در واقع مرکز تولید داستانهای وحشتآمیز برای نوجوان سراسر جهان شده است!
دارن شان جامعهشناس شکستخورده؛ فعال رسانهای فراری و البته نویسنده موفق!
دارن پس از اتمام تحصیلات خود در مدرسه به کالج روهمپتون در لندن رفت تا جامعهشناسی بخواند. اما دریافت که چندان علاقهای به پژوهش و فعالیت در این حوزه ندارد. پس از فارغالتحصیل شدن از کالج، او تصمیم گرفت شانسش را در حوزه رسانه و شبکههای تلویزیونی امتحان کند. حوزهای که روزبهروز به اهمیت آن افزوده میشد و آینده درخشانی را برای آن پیشبینی میکردند. دارن دو سال به کار در شبکهای در شهر خودشان، لایمریک، پرداخت. اما نتیجه روشن بود! هرچقدر هم که فعالیت در آنجا میتوانست شهرت و درآمد برای دارن جوان به ارمغان بیاورد و پلی باشد برای فعالیت در شبکهها و رسانههای مشهورتر، اما سرزمین داستان تنها جایی بود که او در آن احساس آرامش و سرزندگی میکرد. دارن در دوران نوجوانی اوقات فراغتش را با نوشتن داستانهای کوتاه میگذارند. ماشین تایپی که در ۱۴ سالگی خرید او را به نوشتن بهتر و بیشتر تشویق کرد. اولین موفقیتش اما به ۱۵ سالگی برمیگشت.
«روزی در مورگو» داستانی طنز و درعینحال ترسناک بود که رتبه دوم مسابقهای داستاننویسی در ایرلند را برای دارن به ارمغان آورد. این موفقیت اعتمادبهنفس او را بهشدت بالا برد. در ۱۷ سالگی اولین رمانش را با عنوان «جستجوی خاموش» به اتمام رساند. اگرچه این رمان در کتابخانهشان خاکخورد و ناشری آن را چاپ نکرد، نقطه عطفی در زندگی هنری او بود. از این زمان بود که دارن تصمیم گرفت نوشتن داستانهای کوتاه را کنار گذاشته و قلمش را درراه نگارش رمانهایی ترسناک، جذاب و نفسگیر به کار گیرد.
مربی موجودات وحشتناک
پس از بیرون آمدنشان از حوزه رسانه او تصمیم گرفت بهصورت تماموقت به نویسندگی بپردازد. کاری که همیشه دوست داشت. البته در سالهای گذشته، میان کلاسهای کالج و زمانهای خالی در شبکه، دارن قلمش را برمیداشت و مینوشت. بهصورت متوسط در آن زمان سالی یک کتاب را تمام میکرد. کتابهایی با موضوعات متفاوت و قطرهای گوناگون. زمانی که تصمیم نویسنده تماموقت شدن گرفت، این آمار به سالی ۵ تا ۶ کتاب هم ارتقا پیدا کرد! البته پس از شهرت و ترجمه کتبش به دیگر زبانها، گاهی بیش از سالی ۲ تا ۳ کتاب نمیتوانست بنویسد و آنهم به خاطر مسافرتهای زیادش به کشورهای مختلف برای ارتباط مستقیم با مخاطبان و سنجش رضایت آنان بود.
اولین کتاب پرفروش دارن شان که به او اعتبار و شهرت زیادی پیشکش کرد، «سیرک عجایب» بود که در ژانویه ۲۰۰۰ منتشر شد. این کتاب به شدت توجه رسانهها، منتقدان و خوانندگان را به خود جلب کرد و حتی کمپانی مشهور فیلمسازی وارنر بروس، امتیاز ساخت فیلم با اقتباس از آن را خریداری کرد! شان دریافت که فعالیت در حیطه ادبیات کودک و نوجوان بهتر میتواند استعداد او را شکوفا سازد. پسازاین تجربه موفق بقیه جلدهای مجموعه ماجراهای دارن شان بهسرعت نوشته و منتشر شدند (سیرک عجایب جلد نخست این مجموعه پرطرفدار بود). در سالهای بعد شاهد انتشار ۱۲ کتاب درباره خونآشامها توسط شان هستیم. مجموعه موفق و تأثیرگذار دیگر دارن شان دموناتا بود که در ایران با نام «مبارزه با شیاطین» شناخته میشود. ۳۰ کشور، ۲۰ زبان زنده دنیا، بهترین فروش کتاب مربوط به گروه سنی بزرگسال در ایرلند، هلند، نروژ، انگلیس، آمریکا و دیگر کشورها با ۱۰ میلیون نسخه و… آمارهای شگفتانگیز کارنامه این نویسنده ۴۷ ساله ایرلندی است. نویسندهای که رؤیاها و تخیلات نوجوانان جهان را شاهکارهای او میسازند.