معرفی و بررسی کتاب وجدان زنو
وجدان زِنو یا ضمیر زنو، یا حتی با نام دیگرش اعترافات زنو (La coscienza di Zeno) کتابی نوشتهٔ ایتالو اسووو، نویسندهٔ ایتالیایی معاصر است. این کتاب که در دستهٔ رمانها جای میگیرد، برای اولین بار در سال ۱۹۲۳ منتشر شده بود. این اثر بعد از انتشار، سریعاً اقبال عموم خوانندگان و همچنین منتقدان را به دست آورد؛ تا جایی که باعث شهرت عجیب و غریب ایتالو اسووو، آن هم در سن ۶۲ سالگی شد. خود اسووو درمورد این موضوع میگوید:
تا سال پیش، من بیآرزوترین پیرمرد دنیا بودم. حالا آرزو بر من چیره شده است. طالب قدردانی شدهام. حال چنان زندگی میکنم که از شکوهم حراست کنم.
جالب است در راستای بزرگی این کتاب، بدانید که نشریهٔ لوسآنجلستایمز، وجدان زنو را «شاهکار ایتالو اسووو» دانسته و پایگاه مرورنویسی کرکوس هم آن را «یکی از رمانهای ضروری قرن بیستم» معرفی کرده است. این اثر در گونهٔ نوگرایانه (مدرنیستی) قرار دارد و در ژانر طنز طبقهبندی میشود. وجدان زنو اولین بار در سال ۱۳۶۳ توسط مرتضی کلانتریان به فارسی برگردانده میشود و پس از چند بار تجدید چاپ، در دههٔ آخر از قرن حاضر، توسط نشر بان بازنشر داده میشود. نسخهٔ فارسی این اثر، در ۵۳۶ صفحه از قطع رقعی صفحهبندی شده است که نشان دهندهٔ رمانی بلند است. با این وجود، بیان ساده ولی جذاب نویسنده باعث میشود تا یکی از پیشنهادات ما به مخاطبان برای خرید کتاب طنز، همین ضمیر زنو باشد.
موضوع کتاب وجدان زنو
این کتاب از شش فصل کلی تشکیل شده است؛ درواقع رمان به صورت منسجم در این بخشها روایت میشود: «آخرین سیگار»، «مرگ پدر»، «ماجرای ازدواج من»، «همسر و معشوقه»، «داستان یک شرکت تجاری» و «روانکاوی». داستان وجدان زنو، در فرم کلی، ماجرای یک بیمار روانی (به نام زنو کاستینو) را شامل میشود؛ کسی که تصمیم گرفته تا به اصرار روانپزشک خود، خاطرات شخصیاش را بنویسد. در این مسیر، با تلاشهای عجیب و غریبی که شخصیت اول (زنو) برای بهبود زندگیاش، در ترک عادات منفی مانند سیگار کشیدن و… و همچنین روی آوردن به مسائل مثبتی همچون ایجاد رابطه با دختری زیبا به نام «آدا» مواجه میشویم. یکی از نکات تعلیقی جذاب کتاب، رابطهٔ این تاجر بیمار و بیاعصاب با خوانندهای ناشناس اما مشتاق برای شنیدن خاطرات اوست. وجدان زنو با زبان طنزآمیز خود و سبکی مدرنیستی سعی دارد تا تئوریهای زیگموند فروید، عصبشناس برجستهٔ اتریشی و بنیانگذار علم روانکاوی را شرح داده و تحلیل کند. موضوعی که علاقهٔ بیحد اسووو به فروید را نشان میدهد. درواقع در راه بازخوانی خاطرات زنو است که گامبهگام، گرههای روانی مختلف انسان برای مخاطب باز میشوند و با دیدی فرویدی حل میشوند. پس میتوانیم ادعا کنیم علاوه بر ژانر طنز، وجدان زنو در دستهٔ آثار روانشناختی و حتی تعلیمی هم قرار میگیرد.
آشنایی با ایتالو اسووو، نویسندهٔ کتاب وجدان زنو
ایتالو اسووو، یا ایتالو ازووو (Italo Svevo)، رماننویس مشهور ایتالیایی انتهای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی است. جالب است بدانید که اسووو مانند نویسندگان دیگری همچون جورج اورول، از اسم مستعار استفاده میکرد. نام اصلی او آرون اتور اشمیتز (Aron Ettore Schmitz) است. او نویسندهای به شدت کمکار است و آثار ادبیاش محدود به تنها سه رمان و چند داستان کوتاه و نمایشنامه هستند. دلیل این امر را میتوانیم در جایی جست و جو کنیم که بدانیم اسووو از سهامداران و تاجران بزرگ ایتالیا بود و هیچوقت وقت زیادی برای نوشتن به دست نیاورد. از طرفی به علت بورژوا بودن، غالباً آثار اسووو مورد بیمهری و بیرحمی منتقدان ایتالیایی قرار میگرفتند! همین امر باعث شد تا او در فطرتی طولانی مدت، نویسندگی را کنار بگذارد و بعد از ۲۵ سال وجدان زنو را بنویسد. حتی همین کتاب، یعنی وجدان زنو هم در آغاز کار میرفت که به توفیق چندانی دست پیدا نکند؛ اما حمایتهای چند نویسنده اعم از جیمز جویس برای ترجمهٔ اثر به فرانسوی و به تبع آن تحسین منتقدان فرانسوی نبود، شاید این کتاب هم دیده نمیشد. بعد از دیده شدن وجدان زنو، افراد بزرگی همچون جیمز جویس، والری، لاربو، آندره تریو، بنژامین کرمیو و… به تفصیل از کتاب تجلیل کردند.
آشنایی با مرتضی کلانتریان، مترجم اثر
مرحوم مرتضی کلانتریان، یکی از مهمترین مترجمان روزگار ماست. این مترجم فقید که در سال ۱۳۹۸ درگذشت، علاوه بر مترجمی به عنوان حقوقدان، قاضی و وکیل هم شناخته میشود. یکی از مهمترین جنبههای کلانتریان این است که بسیاری از آثار ادبی ترجمه شده توسط او، برای اولین بار بوده که به فارسی برگردانده شدهاند. ضمن اینکه او به جای رویهٔ معمول مترجمان –که سراغ نویسندگان مشهور میروند-، سعی داشت تا آثاری از نویسندگان گمنامتر –اما ماهر- را انتخاب کرده و اینگونه آنان را به مخاطب فارسی زبان خود معرفی کند. همچنین او با توجه به تحصیلاتش، کتابهایی حقوقی را به فارسی برگردانده که هرکدامشان در حد منبع و مرجع مطالعه و تحصیل به شمار میآیند.
کلانتریان درمورد علت علاقهاش به ادبیات گفته بود: «علاقهٔ من به ادبیات از مطالعهٔ کتابهای چاپ انتشارات پنگوئن شروع شد و آن موقع اکثر آثار متعلق به آمریکا و انگلیس (بریتانیا) بود… اول این ادبیات مرا جذب کرد تا وقتی که وارد فرانسه شده و با ادبیات فرانسه و نویسندگانش آشنا شدم؛ چون خواندن آثار به زبان اصلی یک حالت دیگری به آدم میدهد، یک نوع آلودگی خاصی به آن زبان و ادبیات ایجاد میکند و انسان را [اصطلاحا] دچار خودش میکند…» او در مرگی عجیب از دنیا رفت؛ زیرا از طبقهٔ دوازدهم (طبقهٔ منزل خودش) به پایین پرت شده بود! اما با وجود برخی شبههها، پلیس علت مرگ او را عدم تعادل اعلام کرد! از دیگر نکات مهم کارنامهٔ کلانتریان این است که او همیشه از دو کتاب «تاریخ بیهقی» نوشتهٔ ابوالفضل بیهقی و «تاریخ مشروطهٔ ایران» نوشتهٔ احمد کسروی به عنوان آثار محبوبش نام میبرد و بسیار از آنها دفاع میکرد. چندی از مهمترین کتابهایی که توسط کلانتریان ترجمه شدهاند، عبارتاند از: «بررسی یک پرونده قتل»، اثر میشل فوکو، «سیمای زنی در میان جمع»، اثر هاینریش بل، «نقطهٔ ضعف»، اثر آنتونیس ساماراکیس، «رویا و تاریخ»، اثر کلود ژولین و «قرارداد اجتماعی»، اثر ژان ژاک روسو.
جملاتی از کتاب وجدان زنو
روز سرزده بود که به خواب رفتم و به قدری دیر از خواب بیدار شدم که وقت دیدار روزانهام از خانهٔ مالفانتی بود. تا آن وقت اصلا نیازی نبود برای پی بردن به احساسات آدلین خودم را خسته کنم! حیف! انسان میتوانست حیوان خوشبختی باشد؛ اگر فقط میدانست چطور جلوی فکر کردنش را بگیرد! در ضمن نظافت و شستن سر و صورتم نمیتوانستم جلوی خودم را بگیرم و این سوال را از خودم نپرسم: کار خوبی کرده بودم که دست آدلین را بوسیده بودم؟
باز هم در همین ساعات روز بود که شک دیگری مختصر تشخص بلوغ را از شخصیت نابالغ ابدیم میشوید و پاک میکند. شکی رنجآور و غیرقابل تحمل: و اگر آدلین زیر فشار پدر و مادرش، علی رغم نفرتی که از من دارد، با من ازدواج کند؟ چون همهٔ افراد خانواده از من خوششان میآمد… اما آدلین؟ و در اینجا بود که تودهای رمان عاشقانه از همهٔ اعصار در افق نمایان شد: دختری در سایهٔ فشار خانواده مجبور به ازدواج با مردی میشود که از او متنفر است. آه، نه! ابدا به چنین کاری رضایت نخواهم داد!
به نظر من اینطور آمد که بیمار واقعی کمتر درد میکشد. مدت زمان درازی است که پدرزنم و کوپلر هر دو در قبرستان سنت-آن آرمیدهاند. یک روز که از کنار قبر آن دو میگذشتم با اینکه مدت زمان درازی بود که آنها در زیر خاک خفته بودند، ولی این مسئله سبب نشده بود که عقیدهای را که یکی از آن دو از آن جانبداری میکرد به نظرم مخدوش بیاید. کوپلر قبل از ترک شهر و دیارش تمام امور تجاریاش را فیصله داده بود. در نتیجه او هم مثل من هیچگونه سرگرمی و کاری نداشت؛ ولی کسی نبود که بتواند روی پایش بند شود و به همین جهت به محض اینکه توانست روی پا بایستد چون خودش کاری نداشت وقتش را صرف کار سایرین میکرد که البته بسیار جالبتر از کار سابق خودش بود. خیلی به نحوهٔ اشتغال او میخندیدم؛ اما بعدها خودم نیز راه او را در پیش گرفتم! به امور خیریه میپرداخت ولی چون ابدا قصد نداشت از کیسهٔ خودش خرج کند، به همین جهت این کار را از کیسهٔ دیگران انجام میداد: کارش جمعآوری اعانه برای اشخاص محتاج بود و برای این کار به سراغ دوستان و آشنایان میرفت و آنها را [مدام] تیغ میزد.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | وجدان زنو |
---|---|
ژانر | داستانی، کلاسیک |
تعداد صفحه | ۵۳۶ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۴۸۰ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۹۹۴۲۶۰۴ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
کتاب وجدان زنو نوشته ایتالو اسووو نویسنده ایتالیایی معاصر است که نشریه لوسآنجلستایمز این کتاب را «شاهکار ایتالو اسووو» دانسته. این رمان طنز در سال ۱۹۲۳ منتشر شد و موجب شهرت بسیاری برای نویسندهٔ آن در ۶۲ سالگی شد. وجدان زنو اولین بار در سال ۱۳۶۳ به قلم مرتضی کلانتریان به فارسی ترجمه شد. وجدان زنو با زبان طنزآمیز به عنوان اثری مهم از مدرنیسم سعی در تحلیل و تشریح تئوریهای زیگموند فروید، بنیانگذار علم روانکاوی دارد و این از علاقه بیحد اسووو به فروید نشأت میگیرد. این رمان طولانی شرح ماجرای زنو"، تاجر ایتالیایی عصبی است که به اصرار روانپزشک تصمیم میگیرد خاطرات شخصیاش را در شش فصل «آخرین سیگار»، «مرگ پدر»، «ماجرای ازدواج من»، «همسر و معشوقه»، «داستان یک شرکت تجاری» و «روانکاوی» بنویسد و در تلاش است که به زندگی خود بهبود بخشد و به عادات بد خود مانند سیگار کشیدن و… خاتمه دهد. او همچنین سعی در ایجاد رابطه با دختری زیبا به نام «آدا» دارد. موضوعی که جذابیت کتاب را دوچندان میکند رابطه زنو این تاجر عصبی با خواننده ناشناس و مشتاق خاطرات اوست. هر چه کتاب پیش میرود موضوعات و مسائل کتاب همراه با احساسات زنو پیچیده و پیچیدهتر میشود و همین موجب میشود در تلاش روانکاوش برای درمانش دچار تردید شود و تصمیم میگیرد درمان را رها کند، به همین سبب روانکاوش با چاپ کردن خاطره نوشتهای زنو سعی در راضی کردن او برای ادامهٔ درمان دارد…