لیست چاپهای دیگر
(۱)معرفی و بررسی کتاب خرده جنایتهای زناشوهری
«خردهجنایتهای زناشوهری»، کتابی کوتاه از اریک امانوئل اشمیت، نویسندهٔ فرانسوی معاصر است. این اثر در قالب نمایشنامه و به زبان فرانسوی نوشته شده است.
خردهجنایتهای زناشوهری با نام اصلیِ (به فرانسوی: Petits crimes conjugaux)، برای اولین بار در سال ۲۰۰۳ میلادی به انتشار رسید. این کتاب در ایران با ترجمهٔ شهلا حائری در مجموعهٔ نمایشنامههای نشر قطره به چاپ رسیده است. اثر حاضر با تیراژ بالا و تعدد تجدید چاپ، نشاندهندهٔ اقبال مخاطبین فارسیزبان به آثار امانوئل اشمیت است.
موضوع کتاب خردهجنایتهای زناشوهری
کتاب خردهجنایتهای زناشوهری، نمایشنامهای مینیمال با تنها یک صحنه و دو شخصیت است که جزئیات فرمی زیادی ندارد. در عوض، جذابیتِ فوقالعادهای دارد و در عین کلیشه بودن ظاهری ایدهٔ خود، سوژهٔ بکری را روایت میکند. این اثر با زمینهٔ اومانیستی خود، دنبال خلق بستری برای درک معنا و حقیقت انسانی است. از طرفی این اثر، نمایشنامهای است که از تکنیکهای ابزوردیسم (پوچانگارانه) در جهت تبیین نوع خاص معناشناسی و انسانشناسیاش بهره میبرد. ماجرای کتاب از آنجا آغاز میشود که دو شخصیت اصلی کتاب به خانهٔ خود برمیگردند. اما به سرعت متوجه میشویم که موضوعی بین این زن و شوهر وجود دارد که رابطهٔ آنها را از حالت طبیعی خارج کرده است.
شوهر ماجرا (به نام ژیل) پانزده روز پیش، بر اثر یک ضربهٔ ناگهانی، حافظهٔ خود را از دست داده است و هیچچیزی از رابطهٔ خود با زنش (به نام لیزا) و اتفاقات و خاطرات قبلی بین خودشان را به یاد نمیآورد. همسرش تلاش میکند تا با پیش کشیدن ماجراهای گذشته و خاطرات تلخ و شیرین، شوکهایی در جهتِ بازخوانی حافظه به ژیل وارد کند. اما ژیل درظاهر هر چه خودش هم تقلا میکند، به جایی نمیرسد و چیزی به خاطرش نمیآید. از جایی به بعد، ماجرا وارد فاز جدیتری میشود. زیرا ژیل به صورت کلی، هویت خود را از دست داده و حالا نمیداند که آیا لیزا در یادآور شدن ماجراهای قبلی، صداقت لازم را دارد یا نه؟ شک او بزرگتر و بزرگتر میشود و اصلا باور نمیکند آیا این زن، همسر اوست یا نه؟ اما کمکم و با بازگشت ملایم حافظهٔ ژیل، داستان به سمت عمیقتری کشیده میشود و نویسنده، سعی دارد تا به جای اینکه صرفا، مصداقها را یادآوری کند، شیوهٔ یافتِ نوع دقیق آنان (یعنی حقیقت) را به مخاطب عرضه کند.
دربارهٔ زندگی حرفهای نویسنده
اریک امانوئل اشمیت(به فرانسوی: Éric-Emmanuel Schmitt) نویسنده، نمایشنامهنویس و فیلسوف فرانسوی است. او نویسندهای تجربی است و از نظر آکادمیک در رشتهٔ فلسفه، دارای مدرک دکترا بوده است. نوشتههای اشمیت، اعم از داستانهای کوتاه، بلند و رمان (نووِل)، تاکنون به بیش از چهل زبان زندهٔ دنیا منتشر شدهاند. نمایشنامههای او هم به شدت جریانساز بودهاند و در بیش از پنجاه کشور دنیا به روی صحنهٔ تئاتر رفتهاند. این نویسنده تاکنون جوایز متعدد و معتبری را هم کسب کرده است. برای مثال میتوانیم به جوایزی چون «جایزهٔ تئاتر مولیر فرانسه، جایزهٔ بهترین مجموعهٔ داستان گنکور، جایزهٔ آکادمی بالزاک» اشاره داشته باشیم. برای یادآوری مهمترین آثار اریک امانوئل اشمیت، باید دو حوزهٔ مختلف را در نظر بگیریم. بهترین نمایشنامههای او عبارتاند از: «مهمان ناخوانده، نوای اسرارآمیز، مهمانسرای دو دنیا و اگر از نو شروع کنیم. » و بهترین رمانهای او هم این آثار هستند: «گلهای معرفت، انجیلهای من، وقتی که اثر هنری بودم، اولیس از بغداد، یک روز قشنگ بارانی و فلیکس و سرچشمهٔ اسرار. »
اومانیسم در خردهجنایتهای زناشوهری
همانطور که پیشتر در بخشهای بالای مطلب حاضر گفتیم، امانوئل اشمیت یک اومانیست (به معنای انسانگرا) است و طبیعتا اثر حاضر هم از نظر فلسفی در دستهٔ رمانهای اومانیستی قرار میگیرد. نویسنده در این نمایشنامه تلاش دارد تا با ایجاد یک بستر انسانی، بدون چنگ زدن به مفاهیم کلاسیکِ معنایی و با رد دستهٔ هستیگرایانه (اگزیستانسیالیستی) در معنا، دنبال طرح مسیر برای کشف حقیقت درست و اصولی بپردازد. در واقع زمینهٔ داستانیای که با هم مرور کردیم، تنها یک رویه برای سوار شدن فلسفهٔ اومانیستی امانوئل اشمیت باشد.
حال، در مجلهٔ کتابچی و دستهٔ معرفی مکاتب، مطلبی با عنوان آشنایی با مکتب اومانیسم آماده کردهایم که میتواند برای درکِ فلسفهٔ عمیق داستان حاضر، بسیار راهگشا باشد.
جملاتی از کتاب خردهجنایتهای زناشوهری
«پونزده روزه که تو گوشم میخونن که فقط یک شوک لازمه… شما رو دیدم، ولی نشناختم. برام آلبوم عکسها رو آوردید ولی من احساس میکردم دارم دفتر تلفن ورق میزنم. اومدیم اینجا. واسهٔ من مثل اینه که رفتیم هتل. (با درد) دیگه هیچی برام آشنا نیست. صدا، رنگ، شکل، بو، همه چیز رو حس میکنم ولی هیچکدوم برام مفهوم نداره. با هم همخونی نداره. جهان غنی و کاملی وجود داره که به نظرم منسجم و معقول میآد. اما من توش پرسه میزنم بدون اینکه بدونم چه نقشی توش دارم. همه چیز حجم داره، ماهیت داره به جز من…»
«یک چیزی توی این حرفهاست که ازش سر در نمیآرم. از طرفی به نظر میرسه من یک خروس آتشین مزاجم که فکر و ذکرم بغلخوابیه و از طبقهٔ سوم بیصبر و بیقرار، شلوارم روی جورابام میافته و از طرفی میگی آدم وفاداریام که بهت اعتماد دارم. هیچوقت حسادت نمیکنم، حاضرم ساعتها در مغازهها و چایخونهها ول بگردم… خلاصه دوست خوب خواجهٔ زنهای شریف [ام]. این دو تا با هم جور در نمیآد! »
«حق با توئه. دارم خلقت میکنم، بازسازیت میکنم! از کهنه نو میسازم. پیکرهٔ مردی رو میتراشم که از اونی که میشناختم بهتره. عیبهاتو پنهان میکنم تا پاک شن… بهت محاسنی میبخشم که نداشتی، ازت شوهری میسازم باب دل من، مرد رویاهام.
در حال حاضر در حال مرمت زندگی زناشوییم هستم، داخل ساختمون رو بازسازی میکنم ولی روبنا رو حفظ میکنم. نمیدونی چه حالی دارم میکنم! این رویای هر زنیه که بعد از پونزده سال شوهر جدیدی بسازه و من دارم این کارو میکنم. خوب نگام کن: زنی که جلوت واستاده پرستارت نیست، رامکنندته…»«وقتی خشونت وارد یک زندگی میشه، دیگه چه فرقی داره کی بروزش میده؟! »
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | خرده جنایتهای زناشوهری |
---|---|
تعداد صفحه | ۸۸ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۰۶ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۳۴۱۴۰۹۲ |