لیست چاپهای دیگر
(۱۴)معرفی و بررسی کتاب ناطور دشت
آمریکا سرزمین چالشبرانگیزیست! فرهنگ خاص مردم آمریکا، باعث شده در طول قرنها این کشور به چیزی تبدیل شود که امروز هست؛ یک غول تمامعیار تقریباً در تمام زمینهها! امروزه آمریکا در هر زمینهای، جزو اولین اقلیمهاییست که حرف اول را میزند؛ از تکنولوژی و علم روز گرفته، تا علوم انسانی و پژوهشهای غیرتجربی، و البته هنر. شاید برایمان عجیب باشد، اما قبل از هر عامل دیگری میتوانیم جسارت، غرور و خشم مردم آمریکا را عامل اصلی این پیشرفت بدانیم. اصلاً بحث خوب و بد نیست. فقط باید به یاد داشته باشیم که آمریکا مهد تکنولوژیست و این تکنولوژی از بدون تولد مدرنیته تمام دنیا را احاطه و دگرگون کرده است. به همین دلیل میتوانیم این روحیه آمریکایی را زمینهای بدانیم تا در طول قرنها، فرهنگ پیشرفت و غلبه در آنها شکل کاملتری بگیرد. ادبیات آمریکا هم، در هر قالبی، معمولاً نمونههایی از بهترینها را در خود دارد و در رقابتی جدی با ادبیات اروپا، لاتین، روسیه و آسیای شرقیست. از نیمههای قرن ۱۹ میلادی، خلأیی روحی و معنوی در فرهنگ آمریکا شکل گرفت که نیاز داشت تا ساحت نظری بشر را، با پیشرفتهای مادی که از یک قرن قبل شروع شده بود، به تعادل برساند؛ و از همینجا بود که نویسندگان بزرگی پرورش یافتند و زمینهساز نسلهای بعد از خود شدند. با این پیشزمینه میتوانیم برویم به سراغ یکی از مشهورترین و مهمترین رمانهای تاریخ ادبیات آمریکا: «ناطور دشت» اثر «جی. دی. سلینجر». این رمان مثل بسیاری از آثار بزرگ دیگر، ابتدا در چند بخش در طی سالهای ۱۹۴۶-۱۹۴۵ منتشر میشد و سپس در سال ۱۹۵۱، به صورت یک رمان تکنسخهای در بازار منتشر شد. این کتاب ماجرای سرگردانی نوجوانی را روایت میکند که در جامعهای فاسد، بیهیچ سلاحی با گرههای روحی-روانی و ضعفهای شخصیتی خود روبهرو میشود. در نگاه اول، داستان برای افراد بزرگسال نوشته شده، اما در عرصهٔ عملی در حقیقت این قشر نوجوان و جوان بود که بیشترین واکنش را نسبت به این رمان نشان داد؛ نوجوانانی که در این دهه، در فقر و خشونت و جنایتهای اجتماعی بهسر میبردند و صدایشان به گوش هیچکس نمیرسید. با ترجمهٔ آن به ۳۰ زبان زندهٔ دنیا، خرید کتاب ناطور دشت به رقم نجومی سالی یک میلیون نسخه رسید و در مجموع، ۶۵ میلیون نسخه از آن در تمام جهان به فروش رفت. در ایران نیز از دههٔ ۱۳۴۰ تا همین سالها، ترجمههای متعددی از این کتاب انجام شده، اما توصیه میشود که در هنگام خرید کتاب، نسخهٔ ترجمهٔ «احمد کریمی» با همکاری انتشارات امیرکبیر را انتخاب کنید که در طی این سالها هنوز بهترین بازگردانی از این کتاب باقی مانده است. عنوان «ناطور دشت» نیز در ترجمهٔ فارسی، از بخشی از بوستان سعدی، به معنای نگهبان باغ، الهام گرفته شده است.
موضوع داستان کتاب ناطور دشت
هولدن کالفیلد راوی داستان است؛ نوجوان ۱۷ سالهای که پس از جنگ جهانی دوم، در یک مرکز درمانی در کالیفرنیا بستری شده و قصد دارد که ماجراهایی را از کریسمس سال پیش بازگو کند؛ یعنی زمانی که در ۱۶ سالگی، به جز زبان انگلیسی، همهٔ درسهایش را رد شده و از مدرسه اخراج میشود. هولدن تصمیم میگیرد برای فروکش کردن آتش خشم خانواده، سه روز را در راهی که تا نیویورک دارد، بگذراند و به دنبال ماجراجویی میرود. ابتدا به سراغ برادرش، دی. بی. میرود؛ یک کهنهسرباز نویسنده که حالا تبدیل به یک فیلمنامهنویس هالیوودی شده و هولدن به همین دلیل از او شاکیست. این شکایتها ریشه در کمکاری و رکودی فرهنگی و اجتماعی دارد که هولدن، از ورای سن و سال و شخصیتش، در پشتسر خود حس میکند. هولدن تاریخ کشورش را بلد نیست و علاقهای هم به آموختن حقایق تلخ و کثیفی که تمدن مدرن روی آن بنا شده ندارد. نویسنده با نگاهی شفاف خواننده را از گمراه شدن حفط میکند و در هر بخش، با استفادهٔ درست و بهجا از عناصر داستانی و روش پرداختن به قصه، هنر نویسندگی و ادبیات را به اثر خود تزریق میکند. سلینجر یکی از میلیونها نفری بود که در جنگ جهانی حضور داشت و این باعث شد در نگاهی کلیتر نیز، تلخیهای ناپیدای دنیای مدرن پیش چشم او روشن شود. اما از بین میلیونها سربازی که از جنگ برگشتند، امثال سلینجر انگشتشمار بودند؛ کسانی که توانستند خواستههای واقعی یک ملت را از نیازهای ذاتی و معنوی آنها تشخیص بدهند و آسیبشناسی اجتماعی را در بطن پیرنگ بگنجانند. در این داستان جذابیتهای زیادی وجود دارد، اما حقیقت قصه برمیگردد به بیگانگی نوجوانان، از دست دادن معصومیت، گمگشتی هویتی و فقدان، چالشهای ارتباطی انسانی و دغدغهها و معضلات جنسی. اگر به زمینه و فضاسازی این کتاب علاقهمندید میتوانید توضیحات بیشتری را در مطلب «معرفی و آشنایی با کتاب ناطور دشت» در مجلهٔ کتابچی مطالعه نمایید.
زندگی، عقاید و آثار جی. دی. سلینجر
جروم دیوید سلینجر در ۱ ژانویه ۱۹۱۹ در منهتن، نیویورک و در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. در کودکی با نقل مکان به محلهای دیگر، دچار بحران هویتی شد و پس از گذر از این دوره، تصمیم گرفت که یک بازیگر شود. تا اوایل جوانی با پشتیبانی والدینش، و به خصوص حمایتهای مادی و معنوی پدر، جروم توانست به حرفهها و شغلهای زیادی راه پیدا کند و تجربههای مختلفش، او را به سمت ارتش برد. جنگ شکستهای جبرانناپذیری را در وجود او بهجا گذاشت که خودش آن را به تلخترین و درستترین شکل ممکن توصیف میکند:
مهم نیست چند سال دیگر عمر کنی، واقعاً هرگز نمیتوانی به طور کامل بوی سوختن بدن انسانها را از شامهات بیرون کنی.
این توصیفات به خوبی نشان میدهد که سلینجر و نویسندگان بزرگ همنسل او مثل ارنست همینگوی، ساموئل بکت و ای. ای. کامینگز، که سوز جنگ را تا استخوانهایشان چشیده بودند، از جنگ فقط سالم برگشتند و نه زنده. جروم دیوید سلینجر از همان سالی که از جنگ برگشت، تمام وقت و دغدغهاش را روی یک چیز متمرکز کرد: کتابی به نام «ناطور دشت» که برایش حکم تخلیهٔ درصد کوچکی از احساس وحشتآور جنگ را داشت. اواسط دههٔ ۱۹۴۰ آغاز کار سلینجر به عنوان نویسنده بود و با استقبال بینظیری که از رمانش شد، در ادامه تمام وقت و هزینههایش را صرف رماننویسی بهطور حرفهای کرد تا آثاری مثل «فرنی و زویی، یادداشتهای شخصی یک سرباز، این ساندویچ مایونز ندارد، جنگل وارونه، داستانهای پس از مرگ، هفتهای یه بار آدمو نمیکشه، دختری که میشناختم، شانزدهم هپورث ۱۹۲۴، تیرهای سقف را بالا بگذارید؛ نجاران و سیمون، نُه داستان و دلتنگیهای نقاش خیابان چهل و هشتم» را در کارنامهٔ درخشانش خلق کند.
جملاتی از کتاب ناطور دشت
جالبه. همهٔ کاری که باید بکنی اینه که یه چیزی بگی که هیچکس درک نمیکنه و بعد اونا دقیقاً هر کاری که ازشون بخوای رو انجام میدن.
چیزی که واقعاً دغونم میکنه کتابیه که، وقتی کامل اونو میخونی، آرزو میکنی نویسندهای که اونو نوشته یکی از دوستای فوقالعادهت بود که هروقت بخوای میتونی باهاش تماس بگیری. گرچه، همچین چیزی زیاد پیش نمیاد.
وقتی یه نفر درمورد یه چیزی هیجانزده میشه، خوشم میاد. قشنگه.
قضیهای که درمورد دختر وجود داره اینه. هر بار که یه کار قشنگ میکنن… تو نصفه و نیمه عاشقشون میشی، و بعد دیگه نمیدونی کدوم گوری هستی!
هیچوقت به هیچکس هیچی نگو! اگه بگی، شروع میکنی به از دست دادن همهشون.
من فقط میخوام ناطور دشت باشم. میدونم دیوونگیه، اما این تنها چیزیه که واقعاً دوست دارم باشم.
مطمئن شو با کسی ازدواج میکنی، که به همون چیزایی میخنده، که تو بهشون میخندی.
فکر میکنم یکی از همین روزها مجبور میشی بفهمی کجا میخوای بری، و بعدش باید رفتن به اونجا رو شروع کنی.
چیزهای ثابت باید همینجوری بمونن. تو باید بتونی بذاریشون توی یکی از اون ظرفای شیشهای و بذاریشون یه گوشه.
نمیتونم منظورمو توضیح بدم. و حتی اگه بدونم، بازم مطمئن نیستم حالشو داشته باشم!
آدمایی که موهای قرمز دارن، قراره که خیلی زود عصبانی بشن؛ و اون موهای خیلی قرمزی داشت.
بزرگ؛ این کلمهایه که واقعاً ازش بدم میاد، جعلیه. میتونم هر بار که میشنومش بالا بیارم.
نشونهٔ مرد نابالغ اینه که میخواد نجیبانه برای یه هدف بمیره، در حالیکه نشونهٔ یه مرد بالغ اینه که میخواد یکبار متواضعانه زندگی کنه.
مردم همیشه برای چیزهای اشتباه دست میزنند.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | ناطور دشت |
---|---|
تعداد صفحه | ۲۰۶ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۲۲۲ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۷۴۴۳۸۱۱ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
ناطور دشت را میتوان یک از مشهورترین و مهمترین کتابهای تاریخ آمریکا دانست که با وجود گذشت شصت سال از انتشارش همچنان به فروش سالی یک میلیون نسخه هم میرسد و به بیش از ۳۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده است. در کل فروش این کتاب به ۶۵ میلیون نسخه رسیده است و در ایران از سال ۱۳۴۰ تا کنون ترجمههای زیادی از آن شده. اما میتوان گفت بهترین ترجمه در ایران توسط احمد کریمی انجام شده و انتشارات امیرکبیر آن را به چاپ رسانیده است. داستان درمورد پسری نوجوان به نام هولدن کالفیلد است که از زبان خودش روایت میشود. او که در دنیایی پر از مشکل و در جامعهای فاسد زندگی میکند به دنبال این است که بفهمد کجای این دنیاست و تکلیفش چیست. او حالا بعد از جنگ جهانی دوم در یک مرکز درمانی در کالیفرنیا قرار دارد و داستان خود را برای ما روایت میکند. داستانی که شروع آن در ۱۶ سالگی او یعنی سال گذشته بوده است. زمانی که او بخاطر رد شدن در درسهایش از مدرسه اخراج میشود. او برای فرار از مشکلاتی که در پیش دارد و فروکش کردن عصبانیت خانوادهاش دست به ماجراجویی میزند. بعد از انتشار این کتاب هولدن کالفیلد تبدیل به دومین شخصیت معروف داستانی جهان شد. جی. دی. سلینجر، نویسندهٔ کتاب آنقدر دلنشین به روایت داستان پرداخته است که مخاطب را در جستوجو برای مفهوم زندگی با هولدن همراه میکند.