
قیمت:
115,000
10٪
103,500
تومانءء
قیمت:
115,000
10٪
103,500
تومانءء


مرگ تصادفی یک آنارشیست
| مترجم: جمشید کاویانی
کیان افراز
ناموجود


مرگ تصادفی یک آنارشیست
| مترجم: حسین اسماعیلی
ناظرزاده کرمانی
ناموجود
از ارتفاع پنجره تا کف خیابان
«مرگ تصادفی یک آنارشیست» عنوان نمایشنامهای نوشتهٔ «داریو فو» هنرمند ایتالیایی معاصر است که علاوه بر شهرتش در زمینهٔ نمایشنامهنویسی و همچنین بردن نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۷، در زمینههای هنری گوناگونی مانند نویسندگی و کارگردانی تئاتر و برنامههای رادیویی و تلویزیونی، بازیگری، نقاشی، آهنگسازی و طراحی صحنه و خلاصه همه چیز، سررشته داشته و در زمان خودش مطرح بوده است. فو یک هنرمند شناختهشده در سرتاسر دنیاست که آثارش به اکثر زبانهای زندهٔ دنیا، ترجمه شدهاند. بهجز مرگ تصادفی یک آنارشیست که با نشر «قطره» و ترجمهٔ یدالله آقاعباسی و علی اصغر مقصودی از روی نسخهٔ ترجمهشدهٔ ایتالیایی به انگلیسی آن به بازار آمده، آثار دیگر او مانند «جسدهای پستی» نیز به فارسی برگردانده شدهاند و یا در دورههای مختلف، روی صحنه رفتهاند.
تعمد یا تصادف؟
با داشتن یک بستر هجوآلود و کمدی که خاستگاهی از دلِ سبک «کمدیا دلآرته» دارد، که نوعی کمدی بداههپردازانهٔ انتقادی است که تاحدی نمایش روحوضی ایرانی را تداعی میکند، داریو فو با بهرهگیری از رئالیسم و آمیختن ان با نوعی از فکاهی، دستگاه قضایی ایتالیا و شیوهٔ برخوردش با متهمین و معترضین سیاسی و آنارشسیتها را مورد انتقاد قرار میدهد. ماجرای نمایشنامه که تقریباً با الهام از یک ماجرای واقعی مشابه شکل گرفته است، حول محور مرگ یک آنارشیست بر اثر سقوط از پنجرهٔ ادارهٔ پلیس میچرخد. کل این نمایشنامهٔ حدوداً صد صفحهای که در دو پرده تنظیم شده، شامل گفتگوهایی میان پلیسها و یک متهم که خودش را قاضی جا میزند میشود و پرداختن به پاسخ این پرسش که بالاخره این سقوط در حین بازجویی، امری تعمدی بوده یا تصادفی و علت پشت آن، چه میتواند باشد؟
یک مربای آلوی دوپا!
در مسیر رسیدن به پاسخ این پرسش و گفتگوهایی که شکل گرفته و مطرح میشوند، فو یک بستر فکاهی خلق میکند که در دل آن، تلخترین مسائل به هجو کشیده میشوند. مثلاً شکنجه، کتک زدن، خودکشی دادن متهمین و برخوردهای خشونتآمیز با آنها، همه در دل نمایشنامهٔ فو کارهایی بامزه و تفریحی تجسم میشوند که آدمهای توی ماجرا موقع سرهم کردن یک داستان فرضی برای علت سقوط آنارشیست، برای یکدیگر تعریفشان میکنند. این لایهٔ طنزآمیز درواقع پوششی است که فو روی مسئلهٔ بیعدالتی محض و خشونت و کشتار میکشد تا تلخی ماجرا را برای خوانندهاش قابل تحمل کند و او را به فکر وادارد. مثلاً در جایی، به این اشاره میشود که پلیسها خیلی تلاش کردهاند نگذارند متهم خودش را از پنجره بیندازد پایین و در نتیجهٔ این کشمکشها، کفش او نیز توی دستشان جا مانده؛ اما بعد که طبق گزارشها متهم بهخاطر لهیدگی جسدش، به مربای آلویی تشبیه میشود که هر دو کفشش را موقع سقوط کف خیابان، به همراه داشته، آنها داستان را اینطور تغییر میدهند که خب، احتمالاً متهم سه پا داشته و یا کفشی کوچکتر توی دل این کفش بزرگ مخفی کرده بوده است! کل نمایشنامه از این مثالهای معکوس و نقیضهپردازیهای هدفمند، پر است.
در نکوهش انفعال
اما مهمترین چیزی که در نمایشنامه به چشم میخورد شاید شیوهٔ پایانبندی آن باشد. فو که از ابتدا با آوردن نام خودش در متن، بهعنوان یک مولف خودش را هم داخل اثر وارد کرده، اینبار با طرح پرسش از تماشاگر و خواستن از او برای اینکه از بین دو پایان ارائهشده، یکی را انتخاب کند، درواقع به شیوهای غیرمستقیم از آدمها میخواهد که دست به انتخاب و کنش بزنند و نسبت به این رویدادهای خشونتآمیز –که از سال نوشتن نمایشنامهٔ فو تا به امروز همچنان تازگی خود را دارند- منفعل و بیحرکت نباشد. اما اینکه آیا در نهایت، علت سقوط آنارشیست مشخص میشود یا نه را باید با خواندن نمایشنامه بفهمید؛ نمایشنامهای که هدف اصلیاش به جواب رسیدن برای این پرسش نیست و بیشترین چیزی که روی آن تاکید دارد، مسیر پاسخگویی به این پرسش توسط دستگاه قضایی و انتقاد کردن از آنهاست و نه گفتن به هر شکلی از خشونت و تضییع حقوق انسانی.
مشخصات محصول
مشخصات محصول
نظرات کاربران(1)
مرتب سازی براساس:
۴.۰
مرتب سازی براساس:
2 سال پیش
پرسش و پاسخ (0)