زنان کوچک افق

زنان کوچک؛ پیش‌بینی آیندهٔ دختران

تا به حال شده با کتابی رو به رو شوید که انگار شخصیت خود شما را به تصویر می‌کشد و از راجع به خودتان حرف می‌زند؟ کتاب زنان کوچک، با وجود اینکه یک قرن پیش نوشته شده است، ولی در این مورد واقعا حرفه‌ای عمل می‌کند. اگر می‌خواهید یک کتاب کاملا دخترانه و کلاسیک بخوانید، زنان کوچک را به شما پیشنهاد می‌کنیم. داستانی راجع به چهار خواهر که هر کدام شخصیت متفاوتی دارند و ماجراهای متفاوتی را تجربه می‌کنند. رمان «زنان کوچک»، رمانی محبوب است که حرف دل تعداد زیادی از دخترها را از قالب چهار شخصیت اصلی بیان می‌کند. اما قبل از آنکه به معرفی این کتاب دخترانه بپردازیم، بیایید راجع به نویسندهٔ آن کمی حرف بزنیم.

چند کلامی راجع به لوییزا می‌الکات

لوییزا می‌الکات که در سال ۱۸۳۲ و در آمریکا به دنیا آمد، یک رمان‌نویس مشهور آمریکایی است که شهرت خود را به همین رمان «زنان کوچک» مدیون است. او رمان زنان کوچک را بر اساس زندگی خودش نوشته است. در واقع، رمان زنان کوچک بر اساس زندگی و ماجراهایی است که او با خواهران خود در نیوانگلند تجربه کرده است. جالب است بدانید که این رمان از همان ابتدا و از زمان چاپ اول محبوب بوده است. با گذشت بیش از ۱۴۰ سال، هنوز هم این رمان خوانندگان زیادی را مجذوب خود می‌کند. اگرچه مسلماً اکثر طرفداران را خانم‌ها تشکیل می‌دهند. از روی این داستان، فیلم‌ها، نمایش‌های موزیکال و کارتون‌های مختلفی ساخته شده است. البته پس از انتشار، خوانندگان به الکات و ناشران او نامه نوشتند و خواستار مطالب بیشتری در مورد زندگی عاشقانهٔ دختران شدند. بیشتر خوانندگان می‌خواستند بدانند که هر خواهر با چه کسی ازدواج کرده است. اگرچه خود الکات در تمام طول زندگی ازدواج نکرد، و جوزفین را بر اساس شخصیت خودش خلق کرده است، تصمیم گرفت که فصل دوم آن را نیز بنویسد. اما فصل دوم داستان که «همسران خوب» نام دارد زیاد واقعی به نظر نمی‌رسد، چون بر اساس تخیلات ذهن نویسنده است. با این حال، علی‌رغم تمایل خواننده‌ها و طرفداران، الکات دو شخصیت اصلی را با کسانی که انتظار می‌رفت همراه نکرد. الکات پس از انتشار زنان کوچک، ثروت بسیار زیادی به دست آورد. تا جایی که پرستاری را رها کرده و بقیهٔ عمر خود را به نویسندگی پرداخت. او به جز زنان کوچک، مردان کوچک، پسران جو و همسران خوب را نیز نوشته است. لوییزا می‌الکات در سال ۱۸۸۸ چشم از جهان فرو بست.

محتوای کتاب زنان کوچک

این کتاب راجع به چهار خواهر با چهار شخصیت متفاوت است که به همراه مادرشان کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و پدر آن‌ها، به جبهه اعزام شده است. آن‌ها که زمانی ثروتمند بوده‌اند، ثروت خود را به یکباره در یک سرمایه‌گذاری از دست داده و حالا در فقر و عذاب زیادی زندگی می‌کنند. از همان ابتدا، شخصیت هر چهار دختر به خوبی نمایان می‌شود و نویسنده با همان دیالوگ ابتدایی، سعی دارد موضع هر کاراکتر را نشان داده و برای هر کدام، طرفدارانی جذب کند.

جو روی قالی دراز کشید و غرغر کنان گفت: «کریسمس بدون هدیه که فایده‌ای ندارد! »

مگ به لباس کهنه‌اش نگاهی کرد و آه کشید: «فقیر بودن خیلی وحشتناکه! »

ایمی کوچولو آب دماغش را بالا کشید و اضافه کرد: «اصلا انصاف نیست که بعضی دخترها کلی چیزهای قشنگ داشته باشند و بقیه هیچی نداشته باشند. »

بت که گوشه‌ای نشسته بود، با رضایت گفت: «ولی ما پدر و مادر و هم‌دیگر را داریم. »

هر کاراکتر نماد یک زندگی

هر یک از کاراکترهای کتاب مشکلات قشر خاصی از جامعه را بیان می‌کند. الکات، با ایمی مشکلات مربوط به یک دختربچهٔ محصل که در دوران بلوغ به سر می‌برد را بیان می‌کند؛ با مگ راجع به دخترانی صحبت می‌کند که باید هم با شرایط جدید (فقر) کنار بیایند و هم هوای خواهرهای کوچکترشان را داشته باشند؛ با جوزفین (جو) مسائل فمینیستی را مطرح می‌کند و با بت مشکلات مربوط به یک دختر بچهٔ خانه‌دار، خجالتی و معصوم را به تصویر می‌کشد. در حقیقت این رمان را می‌توان کتابی همه پیشه دانست. کتابی که مشکلات فقر در جامعه را بیان می‌کند، از جنگ سخن می‌گوید، برای کودکان و بزرگسالان مناسب است و مصائب دخترانه را نیز شامل می‌شود. در حقیقت شما با خواندن این کتاب احساس می‌کنید هر یک از شخصیت‌ها را در اطراف خود مشاهده کرده‌اید. انگار آن‌ها برایتان آشنا هستند. دختر بچه‌ای که نگران شکل بینی خودش است، دختری که از فقر شاکی است، خاله‌ای که منزوی شده است، دختری که رفتاری پسرانه را دارد و با وظایف خانوادگی و اوضاع جامعه به شدت مغایر است، دختر معصومی که از شدت خجالت و کم رویی، نمی‌تواند به مدرسه برود.

نخیر من دختر نیستم! و اگر بستن موهایم مرا شکل خانم‌ها می‌کند تا وقتی بیست سالم شود آن‌ها را دو تا دم اسبی می‌بندم. از بزرگ‌شدن بدم می‌آید، از این که دوشیزه مارچ بشوم و لباس‌های بلند و فاخر بپوشم و خشک و رسمی باشم، متنفرم! دختر بودن خودش به اندازهٔ کافی بد هست، چه برسد به این که این کارها را هم بکنی. به هر حال من بازی‌ها، کارها و رفتارهای پسرانه را دوست دارم و نمی‌توانم ناراحتی‌ام را از اینکه چرا پسر نشده‌ام پنهان کنم. دلم می‌خواهد به جای اینکه مثل پیرزن‌ها توی خانه بنشینم و بافتنی ببافم، کنار پدر در جبهه‌های جنگ باشم.

جدا از دروس اخلاقی، اهمیت تاریخی و خواندنی بودن داستان، شما ممکن است با یکی از این شخصیت‌ها هم‌ذات‌پنداری کنید و اگر مراقب نباشید، متوجه خواهید شد که به خاطر شخصیت‌پردازی بی‌نظیر الکات، تمام نقص‌های شما در معرض دید قرار گرفته است. بنابراین خواندن این رمان ملموس را به شما توصیه می‌کنیم. به احتمال زیاد، هرچه بیشتر پیش بروید، با اتفاقاتی که ممکن است در آینده برایتان رخ دهد، بهتر و بیشتر آشنا خواهید شد.