خداحافظی طولانی
روزنه
ریموند چندلر
فتحالله جعفریجوزانی
معرفی و بررسی کتاب خداحافظی طولانی
«خداحافظی طولانی» یکی از کتابهای مشهور ژانر جنایی و معمایی آمریکاست که در سال ۱۹۵۳ توسط نویسندهٔ پرکار و ستارهٔ نوآر آمریکا، «ریموند چندلر» به انتشار رسید. این کتاب یکی از موفقترین رمانهاییست که در ژانر جنایی نوشته شده و در زمان انتشار، شهرت و محبوبیت بسیاری داشت؛ به شکلی که به سینما نیز وارد شد و با تولید فیلمهای پرفروشی با اقتباس از آن، تأثیر زیادی بر فرهنگ عمومی گذاشت. داستانهای چندلر همیشه در زمینهای معمایی و جنایی رقم میخورند و مفاهیمی که در آنها وجود دارد، با خیانت و طمع و قتل پیوند خورده است. او برای ایجاد یک پل ارتباطی میان خود و مخاطب، از یک شخصیت ثابت به نام «فیلیپ مارلو» در داستانهایش استفاده میکرد. قهرمان داستان همیشه اسم و ویژگیهای ثابتی دارد اما در هر داستان، سرنوشت تازهای در انتظار او و اطرافیانش است. جالب اینکه زندگی ریموند چندلر پیش از شروع نویسندگی، بههیچوجه ارتباطی به داستان و قتل و معضلات اجتماعی نداشت و انگیزهٔ اصلی او برای رفتن به سمت این حوزه، صرفاً درآمد مالی بود. اما رفتهرفته، وقتی در مجلات و نشریات کوچکی مینوشت که خوانندگانش فقط قشر معمولی جامعه بودند، جذابیت و تازگی این قصهها پدیدار شد و چندلر تصمیم گرفت تا بهطور حرفهای به نوشتن بپردازد. خداحافظی طولانی دربارهٔ یک معمای پیچیده است که وقایع زیادی در آن دخیل هستند و نمیتوان به سادگی آن را قضاوت کرد. ولی از سمت دیگر قهرمان داستان که یک کارآگاه خصوصیست به یک کنجکاوی شخصی میرسد و از جایی به بعد، حل کردن پرونده به دغدغهٔ فردی خود او تبدیل میشود. این رمان در سال ۱۹۷۵ توسط «رابرت آلتمن» به یک اقتباس سینمایی با همین عنوان تبدیل شد. در ایران «نشر روزنه» با ترجمهٔ فتحاله جعفریجوزانی این کتاب را به انتشار رسانده است. برای آشنایی بیشتر با کتاب خداحافظی طولانی و خرید اینترنتی کتاب با ما در ادامه مطلب همراه باشید.
موضوع داستان کتاب خداحافظی طولانی
ماجرا از جایی آغاز میشود که قهرمان اصلی داستانهای چندلر، یعنی فیلیپ مارلو که مردی زیرک و جسور است، به پروندهٔ تازهای برمیخورد. شاکی خصوصی مردیست که به تازگی همسرش را از دست داده و از دوری او، شب و روزش را در الکل میگذراند. ماجرا ظاهراً بیایراد است تا اینکه در اولین صفحههای کتاب، جرقههای کوچک دردسر را حس میکنیم. همسر مرد شاکی به طرز مشکوکی از دنیا رفته و مرد برای اینکه به دیگران اثبات کند که او را نکشته، فیلیپ را استخدام کرده است. این ماجرا به خودی خود مشکوک است و با پیشزمینهای که از شخصیت مارلو، داستانهای چندلر و ژانر جنایی سراغ داریم، قرار است ماجرایی چندوجهی پدید بیاید؛ ماجرایی که همیشه یک طرفش به پول ختم میشود و تنها چیزی که در این داستان میتواند قدرتی حتی فراتر از پول را به شخصیتها القا کند، زنان هستند. زنان گرچه در داستانهای چندلر نماد اغواگری و عشق جنسیاند، اما به موازات آنها با زنانی نیز آشنا میشویم که نقش مثبتی را در داستان ایفا میکنند. مارلو نیز از سمت دیگر، نمونهای موفق از شخصیت مردی زیرک و توانمند است که در آشنایی با یک زن و به طمع پول، دار و ندارش را از دست میدهد و تا سرحد مرگ به بازیهای خطرناک او ادامه میدهد. به این ترتیب در این داستان نیز انتظار میرود که اتفاقی شبیه به اکثر داستانهای نوآر بیفتد؛ اما نکته اینجاست که «خداحافظی طولانی» یکی از متفاوتترین کتابهای داستان معمایی و جناییست. تا بخشی از داستان خیال میکنیم که داریم به خوبی آیندهٔ اتفاقات و شخصیتها را پیشبینی میکنیم، اما چرخشهای داستانی بهخصوص نویسنده و ظرافتهایی که در طرح داستان این کتاب به کار گرفته شده، ما را با قصهای تازه و غافلگیرکننده روبهرو میکند.
دربارهٔ ریموند چندلر؛ نویسنده کتاب خداحافظی طولانی
ریموند ثورنتن چندلر متولد ۱۸۸۸ میلادی در شیکاگو، یکی از شهروندان عادی آمریکایی بود که در دوران رکود بزرگ دههٔ ۱۹۳۰، از کارش در یکی از شرکتهای نفتی برکنار شد! البته در آن زمان نه خودش و نه هیچکس دیگر فکر نمیکرد که او روزی نویسندهای بیاندازه محبوب شود و ثروت و شهرتی عظیم دست و پا کند؛ تا زمانی که تصمیم گرفت برای کسب درآمد از استعداد نویسندگیاش استفاده کند و با الگوگیری از کتابهای «ارل استنلی گاردنر» که در آن زمان عامهپسند بود، شیوهای مشابه را به کار بگیرد. به این ترتیب اولین کتاب رسمی چندلر با عنوان «باجگیرها شلیک نمیکنند» در سال ۱۹۳۳ منتشر شد و او را به سمت آیندهٔ درخشانش هدایت کرد. او از کتابهای ارزانقیمت عامهپسند و شیوهٔ داستاننویسی آنها تقلید میکرد تا پول به دست بیاورد، تا اینکه خواب گران را نوشت و با فروش بیسابقهٔ آن تبدیل به یک ستاره شد. دومین رمان چندلر «خداحافظ، عشق من» در سال ۱۹۴۰ منتشر شد که منبع اقتباس سه فیلم سینمایی قرار گرفت. موفقیت چندلر به عنوان داستاننویس باعث شد در این دهه پا به عرصهٔ فیلمنامهنویسی بگذارد و با کارگردانهای بزرگی مثل بیلی وایلدر همکاری کند. این اتفاق نیز شهرت او را دوچندان کرد و باعث شد او درکنار نویسندگانی مثل «جیمز. ام. کین» و «دشیل همت»، که کتابهای مشهوری مثل «غرامت مضاعف، پستچی همیشه دوبار زنگ میزند و شاهین مالت» را نگارش کردند، جزو فیلمنامهنویسان مهم سینما به حساب بیاید و نامزدی اسکار بهترین فیلمنامه را نیز دریافت کند. شهرت و محبوبیت چندلر تا اواخر دههٔ ۱۹۵۰ بیشتر ادامه نداشت، اما آثار او همچنان جزو پرمخاطبترین کتابهای آمریکایی قرار میگیرند. کتاب خواب گران جزو ۱۰۰ کتاب برتر مجلهٔ«time» و «le monde» قرار گرفته است. از رمانهای دیگر ریموند چندلر میتوانیم به «خداحافظی طولانی، بانوی دریاچه، حقالسکوت، پنجره مرتفع، قاتل در باران» و… اشاره کنیم.
جملاتی از کتاب خداحافظی طولانی
خداحافظی کردن یعنی «کمی» مردن!
من به اندازهٔ فضای میان ستارگان پوچ و توخالی بودم.
هیچ تلهای از آن که تو برای خودت میگذاری، مرگبارتر نیست.
من از آن افرادیام که گاهی مینوشند… از آنهایی که برای یک نوشیدنی بیرون میروند و روز بعد در سنگاپور با ریشهای بلند بیدار میشوند!
هرچه بیشتر دلیل بیاوری، کمتر خلق میکنی.
اگر محکم نبودم، زنده نمیماندم. اگر هرگز ملایم و مهربان نمیبودم، لیاقت زنده بودن را نداشتم.
در هر آن چیزی که هنر نامیده میشود، کیفیتی از رستگاری نهفته است.
تراژدی زندگی، هاوارد، در این نیست که افراد زیبا در جوانی بمیرند؛ در این است که پیر و بدجنس بشوند!
خیابانها به واسطهٔ چیزی فراتر از شب تاریک بودند.
توانایی کاریست که میتوانی انجام بدهی، انگیزه چیزیست که عمل تو را تعیین میکند، طرز برخورد تو کیفیت کارت را میسازد.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | خداحافظی طولانی |
---|---|
ژانر | رازآلود، داستانی، جنایی، کلاسیک، سفرنامه |
تعداد صفحه | ۴۰۸ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۴۶۴ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۶۷۲۸۰۷۳ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
داستانهای جنایی مخاطبان خاص خود را دارند اما بعضی از کتابهای جنایی به نحوی نوشته شدهاند که حتی برای افرادی خارج از علاقهمندان به ژانر جنایی هم جذاب هستند. از این موارد میتوانیم به کتاب خداحافظی طولانی اشاره کنیم. کتابی که بعد از انتشارش به یکی از مشهورترین کتابهای ژانر جنایی تبدیل شد و به محبوبیت زیادی رسید به طوری که حتی فیلمهای اقباسی از آن هم به شهرت زیادی رسیدند. از ویژگی داستانهای ریموند چندلر نویسندهٔ رمان خداحافظی طولانی این است که او از یک شخصیت ثابت استفاده میکند. قهرمان او فیلیپ مارلو نام دارد و در هر داستان با ویژگیهای ثابت سرنوشتی جدید را تجربه میکند. او اینبار وارد یک داستان جنایی جذاب شده که در آن مردی به برای تبرئه شدن از قتل همسرش او را استخدام کرده. ما از ابتدای داستان متوجه میشویم که یک جای کار میلنگد. مردی دائم الخمر که همسرش به طرز مشکوکی به قتل رسیده. حالا این وظیفهٔ قهرمان ما است که به او کمک کند تا ثابت کند همسرش را به قتل نرسانده. ما با داستانی چندوجهی طرف هستینم که یک وجه آن مشخصا به پول وصل میشود. اما چه کسی همسر این مرد را به قتل رسانده؟ آیا او واقعا بیگناه است؟ چه داستانی پشت این جنایت مخفی شده؟