لیست چاپهای دیگر
(۱۰)معرفی و بررسی کتاب طاعون
«طاعون»(به فرانسوی: La Peste) عنوان رمانی روانشناختی با زمینهٔ هستیگرایانه (اگزیستانسیالیستی) است که توسط آلبر کامو، نویسنده و فیلسوف فرانسویِ الجزایریتبار، نوشته شده است. این کتاب، اولین بار در سال ۱۹۴۷ میلادی به انتشار رسید و علاوه بر آن که یک رمان فلسفی محسوب میشود، از گونههای پوچگرایانه و پوچانگارانه بهره برده است. زبان اصلی کتاب، فرانسوی است اما این اثر به زبانهای گوناگونی از جمله فارسی ترجمه شده است. برگردانی این کتاب را مترجمان بسیاری در ایران، برعهده داشتهاند که از مهمترینِ آنان میتوانیم به رضا سیدحسینی برای نشر نیلوفر اشاره داشته باشیم. ناشرانی مانند چشمه، جامی، مجید، کتابسرای نیک و روزگار، از دیگر ناشرانی هستند که نسخهٔ فارسی کتاب طاعون را به بازار نشر عرضه کردهاند. نسخههای انتشارات چشمه و مجید با توجه به برگردانیِ کاوه میرعباسی و پرویز شهدی (به ترتیب) از اعتبار خوبی در کنار این نسخه برخوردارند.
طاعون از برترین رمانهای واقعگرایانهٔ تاریخ به شمار میآید و فیلمی همنام با آن، با اقتباس از این کتاب و به کارگردانی لوییس پوینزو در سال ۱۹۹۲ ساخته شده است.
موضوع کتاب طاعون
درواقع، اصل و بنمایهٔ کتاب، بیش از آن که به سوژه، خط داستانی و پیرنگها مرتبط باشد به نحوهٔ مواجههٔ انسانها و ایدههای پرداختیِ داستانی یکخطی است. ماجرای داستان از یک بحرانِ ناشناخته و مرگ حیوانات آغاز میشود. اتفاقاتی مرموز و عجیب که باید زنگ خطری برای انسانهای شهر باشد اما آنان آنچنان سر خود را مانند کبک در برف کردهاند که با تکان خوردن، بیدار نمیشوند! پس همانطور که از اسم رمان مشخص است، طاعون اتفاق میافتد و شهر اُران واقع در الجزایر، سراسر آلوده به آن میشود. همهگیری این بیماری در حدی سریع و وسیع است که اقدامات ثانویهٔ شهردار و حاکمیت به جایی نمیرسد. گرچه که کامو نشان میدهد، حتی فعالیتهای بازدارندهٔ ظاهریِ آنان هم با نیتی درست انجام نمیشود. در این بین، چند شخصیتِ محبوب داستان، سرِ کار میآیند. یک پزشک و یک خبرنگار، اصل کار هستند. افرادی که در بحبوحهٔ طاعون و روزگاری که از هر ده نفر، یک نفر میمیرد، ورای اقدامات ابلهانهٔ مسئولین، به دنبال نجات جان مردم هستند. از زیباترین تمهیدات کامو در کتاب، میتوانیم به ارائهٔ داستان فوق و گیر افتادن یکی دو قهرمان، بین انبوهی از انسانهای بیمسئولیت و بیدغدغه اشاره کنیم که بیش از طرح یک داستان تاریخی یا علمی، طرح مسائلی اجتماعی سیاسی را مد نظر دارد و نقدی صریح را به تمام حاکمیتهای پرمدعا اما ندانمکارِ دنیا وارد میکند. خود کامو با استناد به دید بالا، در جایی راجع به کتاب حاضر گفته بود: «طاعون بیگفتگوگذاری است از سرکشی انفرادی به جهان اجتماعی! اجتماعی که باید در مبارزههایش شرکت کرد. اگر از بیگانه تا طاعون راهی در راستای تحول باشد، این تحول در جهان همبستگی و مشارکت است…» از نکات قابل ذکر دیگر کتاب این است که واقعهای مشابه با داستان کتاب، در اُرانِ قرن نوزدهم اتفاق افتاده بوده است و این کتاب، به نوعی یک بازآفرینی نمادگرا با تاکید بیشتر بر واقعگراییِ دور از امروزهروزِ تاریخ داستان، محسوب میشود. این بازآفرینی، بیش از هر چیزی میتواند بنا به کهنالگوها یا نمادها بررسی شود و براساس این دیدِ تمثیلی، پای برداشتها و ارجاعات زیادی به میان میآید که درموردشان در مطلب «رمان طاعون به مثابهٔ یک حکایت تمثیلی-مقالهٔ انتقادی» برایتان نوشتهایم.
دربارهٔ زندگی شخصی و حرفهای آلبر کامو
آلبر کامو، نویسنده، فیلسوف و روزنامهنگار فرانسوی است که بیش از هر چیزی با دیدِ خاص و پوچانگارانهاش نسبت به زندگی شخصی، جامعه و سیاست، شناخته میشود. با وجود تمام نکاتی که در بخش اول، گفتیم و برچسبهایی که روی کتاب طاعون گذاشتیم، خودِ کامو منکر نسبت دادنش به هر یک از مکاتب ایدئولوژیک میشود و در جایی به طور خاص، جهتِ نفی اگزیستانسیالیست بودنش میگوید: «نه! من اگزیستانسیالیست نیستم؛ هم ژان پل سارتر و هم من همیشه متعجب بودهایم که چرا نام ما را پهلوی هم میگذارند…» با تسرّی دادنِ این گفتاورد به سایر صحبتها و اعمال کامو در طول عمرش، میتوانیم مدعی شویم که او علاوه بر نویسندگی و فلسفهبافی، یک کنشگر سیاسی اجتماعی هم به حساب میآمده و در کارنامهٔ او، تشکیل گروههایی سیاسی با مانیفستِ «محکوم کردن هر دو ایدئولوژی شکلگرفته در ایالات متحدهٔ آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی» را میبینیم که دوباره با وجود تذکر خود او، ماهیتش را به یک انسان «آنارشیست» نزدیک میکند. او که یکی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم میلادی به شمار میآید، در سال ۱۹۵۷ برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد و به اولین نویسندهٔ اهل قارهٔ آفریقا تبدیل شد که این جایزه را دریافت میکند. آکادمی سوئدی نوبل در توضیح چرایی انتخاب او از «آثار مهم ادبی کامو که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر میپردازد» نام برده بود. از مهمترین آثار او که در حوزههای مختلفی مانند رمان، نمایشنامه و کتابهای غیرداستانی (مقاله، مانیفست و…) نوشته شدهاند، میتوانیم کتابهای «بیگانه، سقوط، مرگ شادمانه، نخستین مرد، کالیگولا، حکومت نظامی، دادگستران، افسانهٔ سیزیف و انسان طاغی» را نام ببریم. کامو به عنوان یک فیلسوف، گفتاوردهای جذابی را هم از خود به جای گذاشته است که از بین آنان به چند مورد ذیل اشاره میکنیم:
- همیشه به دوردستها فکر کن؛ آنجاست که حقیقت را خواهی یافت.
- طغیان میکنم پس هستم!
- تنها یک مسئلهٔ اساسی فلسفی وجود دارد و آن هم خودکشی است.
برای آشنایی بیشتر با این نویسنده، میتوانید به مجلهٔ کتابچی مراجعه و مطلبی با عنوان «آشنایی با زندگی و آثار آلبر کامو» را مطالعه فرمایید.
تحلیل معنایی رمان طاعون
برای رمان بزرگی مثل طاعون که از اصلیترین مدالهای کارنامهٔ ادبی درخشان کامو است، نوشتن یک تحلیل فلسفی قطعاً کار پیچیدهای است؛ دلیلش هم تمام مقالهها و بحثهایی است که در طول این هشتاد سال -که از انتشار کتاب میگذرد- نویسندگان، اساتید فلسفه، منتقدین ادبی و هنرمندان زیادی دربارهٔ آن نقد نوشتهاند. شاید بهترین نمونه در این مورد رقیب اصلی کامو، ژان پل سارتر باشد که همیشه با او درحال تبادل نظر بود. اما خود سارتر هم اقرار داشت که دیدگاه هستیگرای او برای نقد و توضیح رمان بیگانه کافی نیست. عناصر زیادی در این رمان نقش دارند که با دیدگاه هر فرد میتوانند به مسیر و معنای جدیدی ختم شوند. مثلاً دیدگاه فلسفی که کامو در طاعون بهکار برده، شبیه فلسفهٔ کالیگولا، اما یک قدم جلوتر از آن است؛ با این رمان است که نویسنده به دومین مرحلهٔ فلسفی در آثارش وارد میشود. تاویلپذیری بالایی که در تکتک عناصر داستان تعبیه شده، خواننده را با یک داستان نمادگرای چندوجهی روبهرو میکند؛ داستانی که از دیدگاههای فلسفی، روانشناختی، ادبی، اجتماعی، سیاسی و… قابل تفسیر است و مخاطب را به شبکهٔ معنایی جدیدی سوق میدهد.
از دیدگاه سیاسی، همانطور که خود کامو اقرار کرده، این کتاب در اعتراض مستقیم به نازیسم و کشتار انسانیت است. دیدگاه اجتماعی را با فرهنگی که «کار کردن، عشق ورزیدن و مردن» را برای مردم جامعه تعریف میکند، خلق کرده است. دیدگاه فلسفی در ادامهٔ تعاریفی که از پوچی در آثار قبلی خود کامو آمده بود، حرکت میکند و روانشناسی را در ویژگیهای غریب و بیمارگونهٔ شخصیتهایی میگنجاند که رفتارهای روزمرهشان بوی روانرنجوری میدهد. البته که تمام این نکات در مجموعه اثر ادبی بزرگی را پدید میآورند که در سبک خود جاودانه است.
طاعون یا کرونا؟!
اگر بخواهیم رمان طاعون را از نظر فلسفی مورد بحث قرار دهیم، بیش از توجه به عمق خود کتاب، ابتدا باید وارد مسائلی حاشیهای شویم. به این نحو که اگر فرم نگارش و سابقهٔ روزنامهنگاری کامو را در کنار هم بگذاریم، متوجه دو نکتهٔ اساسی در کتاب «طاعون» میشویم. اول از همه فرمِ گزارشمحورِ این رمان است. ساختاری بیرونی که اول از همه همذاتپنداری مخاطب را با روایتِ پلیسیِ خود، برمیانگیزد و برایش در پیگیری داستان، ایجاد حساسیت و دغدغه میکند. و دومین نکتهٔ این فرمِ گزارشمحور که رمان را بیش از یک «نووِل» به صفحهٔ حوادث روزنامه تبدیل میکند، عینیسازی و تاکید بر دروغین نبودنِ این اتفاق است!
از طرفی به نکتهٔ مهمتری هم برخورد میکنیم و آن نکته، جهانشمول بودنِ طاعون، ورای نام و نوع بیماری، ورای خود واقعه به مثابه تمثیل بودنِ بیماری از هر واقعهٔ ناگوار و همچنین جهانشمول بودنِ فلسفهٔ درونی آن است که با رویکردِ تلفیقی کاموی خبرنگار نسبت به واقعیتهای اتفاق افتاده و داستان فانتزی، عینیت مییابد. برای مثال، هر لحظه و با هر اتفاقی که مردم را در مقابل حاکمیت قرار داده یا حیاتِ مردم را به درک و شعور مسئولین وابسته سازد، میتوانیم تکتکِ شخصیتها، اتفاقات و نتیجهگیریهای کتاب را پیشپیش تبدیل به جای خالی کرده و با متناظراتِ آنان در هر جامعه، ملت و واقعهای امروزی پر کنیم! قطعا یکی از مهمترین نمودهای امروزینِ این تناظرسازی، میتواند بیماریِ کرونا باشد که حتی با شدتی بیشتر و همهگیری جهانی (نسبت به همهگیریِ شهریِ طاعون) قدرت کامو در نقد اجتماعی سیاسی و همچنین تبحرش در پیشگویی از هر جامعه و جهانی را برای مخاطبی چون ما، واضح و مبرهن میسازد. در مطلب «طاعون؛ میانبُر جذام و کرونا! » به بررسی بیشتری از این ادعاها پرداختهایم که میتوانید آن را در مجله کتابچی مطالعه فرمایید.
جملاتی از کتاب طاعون
- درواقع، چهکسی میتوانست ادعا کند که ابدی بودن یک شادی میتواند یک لحظه رنج بشری را جبران کند؟ دکتر ریو تصمیم گرفت سرگذشتی را که در اینجا پایان میگیرد، بنویسد تا از آن کسانی نباشد که سکوت میکنند، تا به نفع طاعونزدگان شهادت دهد، تا دستکم از ظلم و خشونتی که با آنان شده است یادبودی باقی بگذارد. و فقط بگوید که آنچه در میان این بلایا میآموزد این است که در درون افراد بشر، ستودنیها بیشتر از تحقیر کردنی هاست.
- اون روزنامههایی که اوایل سر مرگ موشها قیل و قال راه انداخته بودند کمی آروم گرفته بودند برنامهها دیگه از آدمهایی که میمردند چیزی نمینوشتند. موشها توی خیابونها میمردند آدمها توی خونه. روزنامهها آدمهایی که توی خونه میمردند رو نمیدیدند. روزنامهها به خونهها کاری ندارند اونها فقط در مورد خیابونها مینویسند. معمولا زندان، یک محیط زندگی دستهجمعی است و بهترین دلیلِ آن، این است که در زندان شهر ما زندانبانان نیز مانند زندانیان، باج خود را به طاعون میپرداختند و بر طبق نظر عالیهٔ طاعون، همهکس، از مدیر زندان گرفته تا پستترینِ زندانیان محکوم بودند و شاید برای نخستین بار بود که در زندان، عدالت مطلق برقرار میشد.
- وقتی بیماری نیست، فکر مرگ هم سراغ آدم نمیآید و این احساس یکنواختی باعث میشود که زیبایی لحظههایی مثل سپیدهٔ صبح و شب و خیلی از دیدنیهای دیگر در تنبلی و ملال از دست برود. چیزی که کلیت دارد جنبهٔ بیهدفبودن و بیهودهبودن زندگی است. هرکس هم که از جای دیگری به اینجا بیاید، به زودی با عادتهای مردم کنار میآید و چیزی به نام «هیجان» را به هیچوجه، به ذهناش راه نمیدهد.
- [زندگی] برای همهٔ مردم همینطور است: با هم ازدواج میکنند، باز هم کمی همدیگر را دوست دارند و کار میکنند. آنقدر کار میکنند که دوست داشتن را فراموش کنند.
برای خواندن جملاتی بیشتر از این کتاب میتوانید به مطلب «جملاتی از کتاب طاعون» در مجله کتابچی مراجعه بفرمایید.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | طاعون |
---|---|
تعداد صفحه | ۳۴۱ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۳۸۴ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۴۴۸۱۴۱۳ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
کتاب طاعون رمانی مهم و جاودانه از آلبر کاموی فرانسوی است. داستانی که در این کتاب روایت شده در شهری واقع در الجزایر اتفاق میافتد. بیماری که در این شهر موجب مرگ ناگهانی حیوانات شده و زنگ خطری به صدا در آمده و گوش حاکمان و مسئولان نمیشنود. کار به جایی میرسد که این بیماری تبدیل به یک بحران در شهر میشود و از کنترل خارج گشته است. در میان این همه انسان به خواب رفته دو قهرمان برمیخیزند تا به دنبال راه چارهای باشند. یک دکتر و یک خبرنگار که تلاش میکنند جامعهٔ بیتفاوت شهر و مسئولان بیکفایتش را از این غفلت آگاه کنند و برای مبارزه با بیماری تمام تلاششان را به کار گیرند. این رمان برداشتی واقعگرایانه از موردی مشابه همین بحران در الجزایر است که کامو آن را دستمایهٔ پیرنگی قرار میدهد تا آشکارا به انتقاد از حکومتهای پر مدعا و علیالخصوص طرفداران نازیسم بپردازد. وجه شبه این داستان به حال و روز ما هم گره خورده است. کرونا با غفلت سردمداران دنیا به همهٔ کشورها سرایت کرد و این روزها ما هم با طاعون نمادین کامو به شکلی واقعی دست و پنجه نرم میکنیم. نگرش کامو در این کتاب مانند دیگر آثار نویسنده ریشهای پوچانگارانه دارد و با همراهی مؤلفههای روانشناختی که در شخصیتهای داستان به کار میگیرد، این اثر را تبدیل به داستانی ماندگار و تحسینبرانگیز در ادبیات قرن ۲۰ام میکند. طاعون از آن دست کتابهایی است که خواندنش به خصوص در این ایام شیوع ویروس کووید۱۹ باب طبع کتاب دوستان است. هم ذات پنداری که جامعهٔ امروزی با کتاب طاعون خواهد داشت بسیار بدیع و تأثربرانگیز است.