سال 1403
ناموجود
کتاب همه دروغ می‌گویند
کد کالا: ۱۱۷۸۹۷

همه دروغ می‌گویند

ناشر:

گمان

(۴.۳ از مجموع ۹ نظر)

لیست چاپ‌های دیگر

(۲)

معرفی کتاب

فرض کنید در یک جمع ده نفره نشسته‌اید و به بحثی که دربارهٔ موسیقی جدید یک خوانندهٔ مشهور پیش آمده، گوش می‌دهید. این همان موسیقی‌ست که هفتهٔ اخیر را با آن گذراندید و وقت‌های فراغت و توی مسیر، همیشه روی دور تکرار بود! اما حالا که می‌خواهید در بحث شرکت کنید، شاید بد نباشد کمی دقیق‌تر به نظرات بقیه گوش بدهید؛ چهار نفر این آهنگ را نشنیده‌اند، سه نفر از خوانندهٔ آن بی‌زارند و دو نفر اصلاً اهل موزیک نیستند؛ این‌جا در یک وضعیت چهار-سه-دو، مقابل حریف شکست می‌خوریم و بازی را ترک می‌کنیم! درحقیقت این مبالغه است، اما چند درصد از ما احتمالاً خلاف جهت شنا می‌کنیم و نظرمان را واقعاً موثق می‌دانیم؟ اگر دربارهٔ موزیک نباشد چی؟ مثلاً دربارهٔ عقاید دینی، گرایش‌های جنسی، بزرگ‌ترین رازهای زندگی‌مان یا… یا علاقه‌مندی عجیب و غریبی که تاحالا درباره‌اش با هیچ‌کس حرف نزده‌ایم. این‌جاست که با کتاب «همه دروغ می‌گویند» می‌توانیم دیگران را هم با خودمان پایین بکشیم! اما از شوخی که بگذریم، این کتاب دربارهٔ رازهاست. رازهایی که از تمایلات مخفی و درونی ما نشات می‌گیرد و به مرور زمان، یاد گرفته‌ایم آن‌ها را از خانواده، یا دوستان، یا از همه مخفی کنیم. برخلاف چیزی که ممکن است جمعیت زیادی از مردم دنیا را قانع کرده باشد، اجتماع هرگز نمی‌تواند یک‌پارچه شود؛ تفاوت‌های موجود در فردبه‌فرد ما، و شباهت‌های مشترکی که با دیگران داریم، عقاید شخصی و اهداف ما را می‌سازند. پس در دنیایی که اینترنت، میلیاردها کلمه و واژه را به عنوان داده در اختیارمان می‌گذارد، چه نیازی به هم‌صحبت؟! اگر قرار نیست دیگران خواستهٔ کوچک و عجیب ما را درک کنند، جایگزینی به نام گوگل را در اختیار داریم. گوگل همه‌چیز را می‌داند، و از این مهم‌تر، به همه راستش را می‌گوید! یک منحرف جنسی با رفتن به صفحه‌های غیرقانونی، به قابلیت‌هایی دسترسی پیدا می‌کند که صد سال پیش برای همه قفل بود! تصور کنید اگر شخصیت «هامبرت هامبرت» در رمان غیرقانونی لولیتا -که عشقی عجیب و غیراخلاقی به یک دختربچه دارد- به اینترنت دسترسی داشت، چه فاجعه‌ای رخ می‌داد! اگر ویلادیمیر ناباکوف امروز زنده بود، بی‌شک گوگل را منبع مهمی در پیش‌رفت معضل اخلاقی و روانی هامبرت توصیف می‌کرد. درددل‌هایی که ما با گوگل می‌کنیم، یا خواسته‌هایی که به واسطهٔ آن برطرف می‌کنیم، دانه‌به‌دانه در سرورهای گوگل ذخیره می‌شوند و بعد از زمان‌بندی و قرارگیری در دستهٔ مناسب، به اقیانوس عظیم داده‌های دیگر می‌پیوندند. کتاب «ست استیونز داویدوویتس» با جمع‌آوری، شکل‌دهی و تحلیل همین داده‌ها، به ما کمک می‌کند تا اگر خواستیم یکی از رازهایمان را فاش کنیم، پشتمان به یک قشر بزرگ‌تر گرم باشد! البته که نویسنده از این مرزهای سادهٔ اجتماعی گذر می‌کند و تحلیل‌هایش را به مقیاس تاریخی می‌کشاند. این کتاب باعث شد درصد خرید کتاب‌های دیگر داویدوویتس نیز در ایران به فروش بی‌سابقه‌ای در حوزه‌های کتاب‌های موفقیت-فناوری دست پیدا کند. البته که نشرهای متفاوتی اقدام به چاپِ ترجمه‌ای مستقل از این اثر کردند، اما نسخهٔ انتشاریافته از نشر گمان، با ترجمهٔ ریحانه عبدی، با بیشترین استقبال روبه‌رو شد.

دربارهٔ ست استیونز داویدوویتس

ست استیونز داویدوویتس، در سال ۱۹۸۲ در یکی از شهرهای ایالت نیوجرسی آمریکا متولد شد. دوران دبیرستان را در موسسات تحصیلی متوسط گذراند و با علاقه‌ای که به موضوعات فلسفی و علوم انسانی داشت، توانست در دانشکدهٔ فلسفهٔ استنفورد ثبت نام کند. این دوره برای او پربار بود و توانست با جلب توجهات بیشتر، به دانشگاه هاروارد راه پیدا کند. حالا علایق او تغییر کرده بود و تصمیم گرفت رشتهٔ اقتصاد را ادامه بدهد؛ گرایشی که در سال ۲۰۱۳ با مدرک دکترای آن، از دانشگاه هاروارد فارغ‌التحصیل شد. ست استیونز از یک خانوادهٔ یهودی اصیل بود و این در استخدام شدنش توسط گوگل و رسیدن به سِمت‌های مهم، قطعاً بی‌تاثیر نبود! اما او در همین دروهٔ کوتاهی که پروژهٔ تحقیقاتی منبع برای نوشتن کتابش را، در این شرکت می‌گذراند، اثبات کرد که یک دیدگاه و ذهن جدید برای وارد شدن به این تکنولوژی، تاچه‌اندازه می‌تواند تاثیرگذار و پرمخاطب باشد. ست استیونز زمانی که نگارش این کتاب را به پایان برد، ۳۵ سال داشت؛ اما نقل‌قول‌هایی که از او در فضای مجازی وجود دارد، باعث می‌شود فکر کنیم با یک عمر تجربه طرفیم! این نقل‌قول‌ها اکثراً با مثال‌هایی در حوزهٔ کلان‌داده‌ها و هوش مصنوعی همراه است، اما نویسنده توانسته آن‌ها را به ابعاد مختلفی از زندگی واقعی پیوند بدهد. در مطلب «جملاتی از کتاب همه دروغ می‌گویند» می‌توانید سخنان طلایی ست استیونز داویدوویتس را از زبان خودش بخوانید!

کلان‌داده‌های کلانتر!

به‌طور کلّی کمی غیرمنصفانه است که تحلیل‌گر داده‌های گوگل باشی؛ و البته اگر از دست‌رسی به این داده‌ها سوءاستفاده کنی کاملاً خط را رد کرده‌ای! اما ست استیونز هیچ خطی را رد نمی‌کند مگر خط‌های صفر و یک. در کتاب همه دروغ می‌گویند، همه‌چیز دربارهٔ «همه» است. ابزار اصلی تحلیل‌های ست، «کلان‌داده‌ها» هستند؛ مجموعه‌های کامل، رنگارنگ و طیف‌های متفاوت از نیازها، تمایلات و رفتارهای اجتماعی برای رسیدن به یک هدف؛ اکثراً هم هدفی مخفی. هیچ‌کدام از این داده‌ها به شخص یا گروه خاصی اشاره نمی‌کند و صرفاً آمارهای به‌دست‌آمده را در جدول می‌ریزد. این کتاب از قدرتمندترین مرکز تکنولوژی جهان نشات گرفته؛ جایی که نویسنده‌اش به‌عنوان متخصص به پردازش و تحلیل داده‌ها مشغول بوده و هر آماری را که نیاز داشته را به دست آورده. درست پنج ماه بعد از نشستن دونالد ترامپ روی نرم‌ترین صندلی کاخ سفید، این کتاب به بازار آمد. یک بمباران اطلاعاتی که حرف‌هایش را از حوزه‌های شخصی شروع می‌کرد و به مسائل بزرگ‌تری می‌پرداخت؛ چیزی مثل موضوع همیشه‌داغ نژادپرستی و تاثیری که روی آمار رای‌دهی ایالت‌ها در انتخابات ریاست جمهوری داشت. نکته این‌جاست که رقیب ترامپ هیلاری کلینتون بود، اما رجزخوانی‌های ترامپ و اوباما هنوز هم خبرساز می‌شد! این آمارها به جزئیاتی دقت می‌کردند که حتی در نقدهای اجتماعی رسمی تابه‌حال به این اندازه دخیل نبودند؛ آمار افرادی که بین اوباما و ترامپ، چشم‌بسته دومی را انتخاب می‌کردند و در سال ۲۰۱۶، حتی باوجود اتمام دورهٔ ۸ سالهٔ اوباما، پس‌لرزه‌‍‌های دورهٔ قدرتش هنوز نتایج را تغییر می‌داد. همه دروغ می‌گویند از اعداد و ارقام استفاده می‌کند تا وضعیت جهانی را بررسی کند که همه در آن فقط یک عدداند! این رشته‌ها را که به‌هم ببافیم، به رشتهٔ افکار ست استیونز نزدیک‌تر می‌شویم. او هشت فصل مجزّا را برای کتابی درنظر گرفته که می‌خواهد آمارگیری کند؛ اما آمارها صرفاً ابزار رسیدن به داده‌ها هستند، و داده‌ها ابزاری برای شناخت انسان امروزی. در مطلب «نگاهی به کتاب همه دروغ می‌گویند» می‌توانید عناوین هر فصل را به‌همراه موضوع و خلاصهٔ آن مطالعه کنید.

پارانویای محتمل!

احتمالش هست که همه دروغ بگویند؟! اگر بله، چرا با مردم ارتباط برقرار می‌کنیم؟ اگر نه، چرا احتمالش هنوز هست؟! صادقانه، هیچ‌چیز معلوم نیست! ما نمی‌دانیم دقیقاً سرنوشت دنیا به کجا می‌رود و این‌همه فلسفه و علم و تکنولوژی قرار است ما را به حقیقت بالاتری برساند یا نه. اما ست استیونز مثل هر انسان دیگری، از کودکی عاشق شناختن نیازها و تلاش برای تامین آن‌ها بوده؛ برای همین هم اقتصاد را انتخاب کرد! از صداقت او باید ترسید، اما عنوان فرعی کتابش واقعاً خواننده را ترغیب می‌کند که آن را باز کند و حتی شده بی‌حوصله، صفحه‌ها را ورق بزند. سوال «اینترنت دربارهٔ ما چه می‌گوید؟ » که روی جلد کتاب نوشته شده، خواننده را کنجکاو می‌کند. این سوال هدف اصلی نویسنده در تمام کتاب است. او می‌خواهد آیندهٔ بشر را با استفاده از آمار و مدل‌های کامپیوتری پیش‌بینی کند؛ چیزی که یووال نوح هراری در کتاب انسان خردمند زمینه‌چینی‌اش را می‌کند و بعد در انسان خداگونه، با روشی مشابه پیش‌بینی می‌کند. همه دروغ می‌گویند هم مثل انسان خردمند، البته در بازه‌ای بسیار کوتاه‌تر و خلاصه‌تر، به بررسی تکنولوژی و سرعت گسترش مدرنیته می‌پردازد و بعد با استفاده از علم روز، تلاش می‌کند از زمان جلو بزند. این کتاب دیدگاه علمی و حساب‌شده‌ای را پی می‌گیرد که می‌توانید شرح آن را در «مقالهٔ تحلیلی همه دروغ می‌گویند» در وبلاگ کتابچی مطالعه کنید.

جملاتی از کتاب همه دروغ می‌گویند

  • ما به همه دروغ می‌گوییم، به‌جز جست‌وجوگر گوگل!
  • بعضی وقت‌ها شک می‌کنم که شاید درون هر کارشناس داده‌ای، بچه‌ای‌ست که تلاش می‌کند بفهمد چرا رویاهای کودکی‌اش به واقعیت نپیوستند.
  • حالا من قانع شده‌ام که جست‌وجوهای گوگل مهم‌ترین مجموعه‌داده‌ای‌ست که تابه‌حال برای انسان تعریف شده است.
  • اگر نمی‌توانی درسی را بفهمی، مشکل از همان درس است، نه از تو!
  • می‌خواهم بروم با چندتا از دوستانم آبجو بخورم و از این استنتاج لعنتی دست بردارم؛ داده‌ها به من می‌گویند تعداد کمی از شما هنوز دارید این کتاب را می‌خوانید!
  • صادقانه، درصد غافل‌گیرکننده‌ای از آکادمی‌ها، انفجار داده‌ای که از عصر دیجیتال به‌وجود آمد را، نادیده گرفته‌اند. مشهورترین جست‌وجوگر فیلم‌های بزرگ‌سال، به جای محکمی تکیه می‌کند… مشهورترین زبان‌شناسان جهان، داده‌های متنی را به‌صورت فردی تحلیل می‌کنند. آن‌ها عموماً الگوهایی را که در میلیاردها کتاب ذکر شده، نادیده می‌گیرند. روش‌شناسی به ما یاد داد که دانشجویانی را در حوزه‌هایی پرورش بدهیم؛ روان‌شناسی، علوم سیاسی، و علوم اجتماعی؛ که در بیشتر بخش‌ها تحت تاثیر انقلاب دیجیتال قرار نگرفته است. این سرزمین‌ها، که بیشتر مثل نواحی کشف‌نشده‌ای هستند که از انفجار داده به‌وجود آمدند، به تعداد کمی از اساتید روشن‌فکر و دانش‌جویان دوآتشه تقلیل پیدا کرده؛ یا به سرگرمی تبدیل شده. این تغییر خواهد کرد.
  • بیشترین آمار جست‌وجوهای گوگل که برای سقط غیرقانونی جنین صورت گرفته، برای ایالت می‌سی‌سی‌پی بوده؛ ایالتی که نزدیک به ۳ میلیون شهروند دارد و فقط یک مرکز سقط جنین در آن تاسیس شده است.
  • مشخصات کتاب
  • نقد و بررسی
  • پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب همه دروغ می‌گویند: اینترنت چه چیزهایی دربارهٔ خود واقعی‌مان به ما می‌گوید
ژانر غیرداستانی، علمی، روان‌شناسی
تعداد صفحه ۳۰۰
قطع پالتویی
نوع جلد شومیز
وزن ۲۲۴ گرم
شابک ۹۷۸۶۰۰۷۲۸۹۵۱۸
نقد و بررسی کاربران (۱)

۴.۳

۹ نظر
۵
۴
۳
۲
۱
sort
مرتب سازی بر اساس
جدید ترین محبوب‌ترین بیشترین امتیاز کمترین امتیاز
کتابچی
star-fillstar-fillstar-fillstar-outlinestar-outline
۱۴۰۰/۱۱/۱۱

ست استیونز نگارش این کتاب را به واسطهٔ حضورش در تیم تحلیل دادهٔ گوگل شروع می‌کند. او با ورود به فضای کلان داده‌ها و تحلیل و بررسی آنها به دستاوردهای بزرگی می‌رسد که در این کتاب با خوانندگان به اشتراک می‌گذارد. ما نمی‌دانیم دقیقاً سرنوشت دنیا به کجا می‌رود و این‌همه فلسفه و علم و تکنولوژی قرار است ما را به حقیقت بالاتری برساند یا نه. اما ست استیونز مثل هر انسان دیگری، از کودکی عاشق شناختن نیازها و تلاش برای تامین آن‌ها بوده؛ برای همین هم اقتصاد را انتخاب کرد! از صداقت او باید ترسید، اما عنوان فرعی کتابش واقعاً خواننده را ترغیب می‌کند که آن را باز کند و حتی شده بی‌حوصله، صفحه‌ها را ورق بزند. سوال «اینترنت دربارهٔ ما چه می‌گوید؟» که روی جلد کتاب نوشته شده، خواننده را کنجکاو می‌کند. این سوال هدف اصلی نویسنده در تمام کتاب است. این کتاب تلاشی برای پیش‌بینی آیندهٔ بشر از طریق داده‌های کامپیوتری است. پیشنهاد این کتاب به کسانی است که به فضای کلان داده و آمار و ارقام کامپیوتر علاقه مند هستند و در عین حال مسالهٔ آیندهٔ بشر نیز شاخک‌های آن‌ها را تکان می‌دهد.

برچسب‌های کالا: